گزارش جلسه 195 دوره آموزشی نظام شناسی

1075 1397/05/06
گزارش جلسه 195 دوره آموزشی نظام شناسی

پیشینه انسان در تعلیم و تربیت غرب میمون است اما آیات قرآن پیشینه انسان را در ملکوت و بعد از آن خلیفه الله و... می‌داند/ پیشینه انسان حقیقتی دارد که در عرش است/ نماز چیزی است که ما را از هر فسادی دور می‌کند، ما را به عالم عشق و محبت می‌برد/ ماه مبارک رمضان کارت دعوت برای ورود به نشئه عالم ذر، یعنی همان عالمی که قبلاََ خدا نشان داد، می‌باشد/ روزه‌ای که زبان و قلب چشم و گوش و حسادت و تکبر آدم را مهار نکند، اصلاََ روزه نیست، فقط گرسنگی است/ علی علیه‌السلام ذکر الله است، اگر ما در این ماه مبارک عاشق امام علی شدیم، از شدت عشق شب‌های احیاء خوابمان نمی‌برد و با عشق حضرت علی سر می‌کنیم/ "انا مدینه العلم و علی بابها" یعنی باب و راهِ تمام معرفت و نور و تمام عظمت و تمام زیبایی‌ها و تمام آیات جمال و جلال، امام علی علیه‌السلام است/ یکی از سوالاتی که در قیامت می‌شود این است که با این نعمت قلب و نعمت ماه مبارک و میهمانی خدا و نعمت ولایت چه کرده‌ایم؟

 

بسم الله الرحمن‌ الرحیم

اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

 

در ادامه مباحث، اگر بخواهیم تعلیم و تربیت قرآنی را یاد بگیریم، نخست سیر خلقت انسان را باید یاد بگیریم.

در غرب، پیشینه ورود انسان به این عالم را حیوانات می‌دانند. می‌گویند قبلاََ حیوان بوده، حالا آدم شده است!

ترامپ را که می‌بینم، معلوم می‌شود که درست فهمیده‌اند! ترامپ عصاره یک جمعیت است. بلا تشبیه، مقام معظم رهبری که عصاره جمعیت مدافعین حرم هستند، آقای روحانی هم عصاره آقای ظریف و ارادتمندان به غرب است.

پیشینه انسان را در تعلیم و تربیت غرب میمون می‌دانند، قبل از آن‌هم گیاهان و جانوران و حتی مواد معدنی می‌دانند. می‌گویند اولین سلول و یاخته‌ای که به وجود آمد، از آب جوشی بود که از برخورد مواد مذاب با آب اقیانوس درست شده بود، نمونه‌اش هم الان هست که آتش فشان‌هایی از زیر دریا‌ها بیرون می‌زند، گاز و مواد کشنده‌ای هم دارد، تعجب می‌کنند که با این مواد سمی و حرارت بالا، موجوداتی از خزه‌ها و مارها و عقربها آنجا هستند.

اینها اصل خلقتند که از یک یاخته شروع شده است. بعد از مدتی که عاقل هم شده‌اند.

نئاندرتال، کرومانیون و ساپینس به وجود آمده است، اینها پیشینه انسان و اسکلت‌های بسیار قدیمی انسان است که نشان می‌دهد ابتدا دولادولا راه می‌رفته و میمون بوده و بعد راست راه رفته.

اسکلتها را سرهم کردیم و دیدیم میمون بوده. اگر ترامپ را پشت دستگاه بگذارند و تنها اسکلتش را نشان دهد می‌فهمیم همان نسخه جدید کرومانیون و ساپینس است.

حالا ما چه می‌گوییم؟ آیات قرآن می‌فرماید پیشینه انسان، پیشینه معمولی نیست، در ملکوت و بعد از آن خلیفه الله و... بوده است. حقیقتی دارد که در عرش است.

نمونه آن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است، و برای اینکه فراموش و انکار نشود، اولیائی بعد از او تا حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) وجود دارند و حقیقت انسان میمون نبوده، اولیاء و صلحا را ببینید، مدافعین حرم را ببینید که چه افق و شخصیت و افکاری دارند، به چه چیزهایی فکر می‌کنند! نمونه‌های ملکوتی ما اینها هستند که پیشینه و پسینه آنرا می‌دانیم.

نسل در نسل، خلقت اهل بیت (علیهم السلام) اتفاقی نیست و طبق برنامه‌ای دقیق است، حتی اگر ده تا برادر هستند انتخاب خاصی از جانب وحی معین می‌شود. برادر بزرگتر انتخاب نمی‌شود و برادر کوچکتر انتخاب می‌شود. گاهی بچه نه ساله باید ولیّ باشد. سلسله ولایت منظماََ ازجانب ملکوت حفظ شده است. این پیشینه انسان و تعلیم و تربیت قرآنی است.

بیان شد این انسان قبل از اینکه پایش را روی زمین بگذارد، در زمانی که گِلش سرشته شده و روح و قلب و عقلش خلق شده، خداوند تجمعی از کل خلقت از این انسان‌هایی که تا روز قیامت می‌آیند جمع کرد. این انسان هنوز اسیر جسمش نیست، راحت می‌تواند ملکوت را ببیند، مطالب عمیق را به راحتی درک و مشاهده می‌کرده. بعد از جمع کردن اینها، خداوند انوار جمال و جلالش را به اینها می‌تاباند.

مبنای این سخنان، قرآن است، حرف دراویشی که فقط سیبیل دارند نیست. البته دراویشی نیز هستند که اهل علم و معرفت هستند و حرفهای قشنگی می‌زنند. خوب هم نماز می‌خوانند و حرف بد هم نمی‌زنند، ولی عیب کارشان این است که دست ما را در دستان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) نمی‌گذارند، دست ما را در دست ولایت فقیه نمی‌گذارند، به خودشان دعوت می‌کنند.

خداوند انسانهای روی زمین را تا روز قیامت جمع‌آوری کرده و یک میهمانی داده است، در این میهمانی در وجود تمام انسانها تجلی کرده، یزید و معاویه و... هم بوده‌اند و سوال کرد: من خدای شما نیستم؟

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنىِ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتهمْ وَ أَشهْدَهُمْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ  قَالُواْ بَلىَ‏ شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَاذَا غَفِلِينَ» و آن گاه كه پروردگار تو از بنى آدم، از صلبشان اولادشان را برگرفت (آنها را در دنيا از صلب يكديگر به تدريج در طول تاريخ بيرون آورد) و آنها را (به وسيله درك عقولشان و ابلاغ پيامبران) بر خودشان گواه گرفت كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ (اعراف:۱۷۲)

 

خدا در وجود اینها تجلی کرده، حالا از اینا سوال می‌کند، من خدای شما نیستم؟ مثل اربابی که برای زیردستش خونه و ماشین و لباس و ... می‌خرد، بعدش سوال می‌کند من ارباب خوبی نیستم؟ او هم جواب می‌دهد: بله.

بعد از این‌ همه نعمت که خداوند داده، از آنها سوال می‌کند: من خدای شما نیستم؟ عجیب اینکه یک‌ نفر هم خلاف نمی‌گوید. همه می‌گویند: بلی، (قَالُواْ بَلىَ). خداوند هم میفرماید: (شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَاذَا غَفِلِينَ)، ما هم امضا کردیم این شهادتتان را، تا روز قیامت انکارش نکنید.

چه چیزی خداوند به آنها نشان داد؟ خودشان را نشانشان داد، (أَشهْدَهُمْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ) چطور از خودشان خدا را دیدند؟

این که دیدند انوار جمال و جلال خدا بود، حرف و نکته اینجاست. خداوند انوار جمال و جلالش را در وجود اینها متجلی کرد، اینها هم دیدند هرچه هست، هرچه زیبایی و عظمت و علم و کمال است، خود خداوند است و اعتراف کردند.

عظمتهایی را خداوند در آن میهمانی نشان داد که از درک ذهن خارج است. فقط قلب قدرت چنین فهمی را داشت. البته قلبی که گناه نکرده و اسیر جسم نیست و تجلیات حق را می‌فهمد. این قلب است که جواب می دهد (أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ قَالُواْ: بَلىَ) من خدای شما نیستم؟ جواب دادند: بله. خدا هم همین اعتراف را گرفت، و گفت: به من شهادت می‌دهید، فردا منکرش نشوید!

گذشت تا اینکه انسان به بهشت قرب رسید، از بهشت قرب هم اخراج شد و به عالم ناسوت وارد شد، خطاب آمد که باید تلاش کنی و ما اولیاء خودمان را هم برای شما می‌فرستیم، تا ان‌شاءالله دوباره برگردید پیش خودمان.

هم اکنون ما در آن نشئه دوم بعد از عالم اَلَست هستیم. درنشئه اول جسمی نداشتیم. همه بودیم، نسل نورانی و روحانی ما تا روز قیامت حضور داشت، حتی یزید ملعون هم بود.

خداوند تجلی کرد در وجوشان همه چیز را دیدند. یک معنی (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) این است.

 

یک نکته عارفانه: آیه مبارکه (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) (فقط تو را می‌پرستيم و تنها از تو يارى می‌خواهيم‏) دروغ نیست! درحالیکه الان کمتر کسی به این آیه عمل می‌کند! خیلی‌ها هم گناهان کبیره انجام می‌دهند! این جمله برای آن نشئه است.

 

می‌فرماید:

«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» (عنکبوت:۴۵) نماز چیزی است که ما را از هر فسادی دور می‌کند، ما را به عالم عشق و محبت می‌برد، وقتی به آن عالم رفتیم، به ما می‌گویند: وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ، اکسیری که از نماز هم بالاتر است، ذکر الله است.

آن ذکر الله چیست؟ ذکر اللهی که آیت‌الله سیدعلی آقای قاضی(ره)، آیت‌الله بهجت(ره)، امام خمینی(ره)، مدافعین حرم بعد از شهادت، به آن رسیده‌اند، ذکر اللهی که بالاتر از نماز است.

امام معصوم چرا فرمودند: (نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَر) آن کسی که از نماز بالاتر است، ما هستیم! ما ذکر الله هستیم.

کسی که نمازش به ملکوت برود و قبول بشود تازه با ما آشنا و عاشق جمال ما می‌شود. کسی که از جمال ما غریبه است، به ذکر الله نرسیده. نماز باید ما را آماده ذکر الله و إِيَّاكَ نَعْبُدُ و خدا بکند، و إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ تنها از تو یاری می‌جویم، اگر به این مرحله برسد تازه او را می‌برند به نشئه ذکر الله و در نشئه ذکر الله تازه جمال امام علی را می‌بیند.

ما از نشئه‌ای بالا به نشئه ناسوت و دنیا وارد شدیم، در اینجا درگیری‌ها هست، کدورت‌ها و رقابت‌ها هست، باید مجاهدت‌ها کنیم تا از ما قبول کنند و بگویند: "ز در درآ عراقی که تو هم از آن مایی". ولی قبل از آن می‌گفتند: "که برون در چه کردی که درون خانه آیی".

چه کردی که لایق خلوت با ما باشی؟ بعد از مجاهدت‌ها و خون‌دل‌ها، اجازه داری وارد شوی.

بعضی نمی‌دانند این گرفتاری‌های خانوادگی یا مالی و... که دارند و خون گریه می‌کنند و از خدا علت آن را سوال می‌کنند، حکمت این بلاها وارد شدن به این حریم و خلوت است. با این گرفتاری‌ها می‌گویند: داریم دل تو را می‌خریم. باید ارتباطات را با عالم بالا و خدا برقرار کنی. اینجا جای نشستن با معروف‌ها و ثروتمندان و مقامات نیست، فقط خدا را باید ببینی. چرا از این میهمانی بیرون می‌خواهی بروی؟! خوراک و پذیرایی این میهمانی غمِ بیداری است.

من معرفت بیدار شدن به خودی خود را ندارم، مانند حضرت زهرا و امام علی (علیهما السلام) نیستم، من را باید با ورشکستگی و مریضی و آزار و اذیت بیدار نگه دارند! یک بچه بیمار با شرایط خاص به یک میلیاردر می‌دهند، که نگهداری آن، شرایط بسیار خاص و سختی دارد که تمام ثروتش را باید خرج کند! این گرفتاری فیض الهی است!

فهمیدن این نکته خیلی سخت است! کسی که جواب تلفن دیگران را نمی‌داد، بعد از این گرفتاری‌ها اگر به او زنگ بزنید، با نهایت محبت و مهر جواب شما را می‌دهد.

به زمین آوردند ما را. از خدا می‌پرسیم: خدایا! شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَاذَا غَفِلِينَ. نکند ما منکر شهادتی که دادیم بشویم؟

هرچه فکر و تلاش می‌کنیم و عبادت به جا می‌آوریم آن نشئه و میهمانی عالم ذر و عهد اَلَست یادمان نمی‌آید. چطور می‌خواهی ما را به خاطر فراموشی آن بازخواست کنی؟! خدای کریم و رحیم در همین نشئه دنیا هم می‌خواهد به ما نشان دهد، عزیزم! دوباره به یادت می‌اندازم. چطور؟ خدا یک میهمانی دیگر هم می‌دهد. آن میهمانی در ماه مبارک رمضان است. ماه مبارک، ماه میهمانی خداوند است.

اول دستور به شستشو و سمپاشی می‌دهد، باید ببینند لایق ملاقات و دیدار هستی، گاهی می‌خواهند نشان دهند ولی چشمی که باید ببیند نمی‌تواند ببیند! مثل چشمی که آب سیاه آورده و نابینا شده، باید عمل جراحی کنند، تا عمل نکنند، بهترین باغها هم که ببرید نمی‌تواند ببیند.

این میهمانی من نیاز به گندزدایی و سمپاشی و شستشو دارد، که تو در دیدن و شنیدن مشکلی نداشته باشی. نماز شب‌ها و گرسنگی‌ها و گریه‌های خودت باید باشد تا این عفونت‌زدایی را خدا بکند.

خداوند در ماه مبارک آنتی بیوتیک به ما می‌زند و دردش را باید تحمل کنیم. بیماری هم شدت و ضعف دارد، بعضی‌ها با یک آمپول درست می‌شوند، بعضی‌ها هم طول درمان بسیار سخت و سنگین دارند.

بعد از عفونت‌زدایی نوبت میهمانی می‌رسد. بعد از تربیت شدن گوش و چشم و زبان، که دیگر هوس و حوصله گناه کردن نداشته باشید، آن وقت زیبایی‌ها را نشان تو می‌دهند. چیزهایی که در عالم ذَر دیدیم و عاشق خدا شدیم دوباره نشانمان می‌دهند.

اگر کسی عفونت‌زدایی شده باشد و خداوند هم انوار جمال و جلال خودش را به او نشان داده باشد، نشانه‌ای دارد و آن این است که بعد از اینکه از این نشئه بیرون آمد هنوز عاشق است. دیگر نمی‌گوید: خدایی که من نبینم قبول ندارم! باید خدا را اثبات کنید! کتابی که خدا را اثبات کند ندارید؟! ای بیچاره! خدایی که بخواهد برای من اثبات شود به درد کسی نمی‌خورد. خدا اثبات کردنی نیست، خدا دیدنی و عاشق شدنی است.

اگر آماده رویت جمال و جلال شدی، می‌فهمی که خداوند چقدر زیبا است.

خداوند ماه رمضان را خلق کرده که اول، آدم گندزدایی بشود. شکم را نباید اینقدر زیاد پر کرد، کمتر از نیاز هم نباید خورد تا دچار ضعف شویم و چیزی نتوانیم ببینیم. خواب و خوراک به اندازه نه زیاد و نه کم. در این قرنطینه باید سلامت خود را به دست بیاوری. هرچیزی برای این قرنطینه خوب است و تو را سالم می‌کند بخور.

حالا وقت نشان دادن است. شب قدر الکی و اتفاقی نیست. شما این آیه قرآن را خوانده‌اید:

«أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَر» (عنکبوت:۴۵)

اکسیر و کیمیای نماز را که خداوند شرح می‌دهد، که چه آثاری دارد و مس وجود را طلا می‌کند. البته نمازی که شرایط را داشته باشد. بعضی‌ها هم در خود نماز فکر گناه هستند! نماز اگر نماز باشد، ما را از غیر خدا جدا می‌کند، حوصله نامحرم و حرام و کار لهو و خلاف و تکبر و حسادت دیگر برایت باقی نمی‌ماند.

تازه اگر این نماز، نماز باشد و مس وجودت را طلا کرده باشد، قرآن می‌فرماید: «ولَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» ذکر الله از این کار هایی که می‌کند بالاتر است.

 

آن ذکر چیست؟ معصوم می‌فرماید:

«نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَر» (كافی، ج‏۲ ص:۵۹۸)

ما ذکر الله هستیم که بالاتر از نماز دستت را می‌گیرد. باید آماده شوی، اگر خیال می‌کنید به خاطر عالم ذر و عهد الهی در آنجا که اکنون هم چیزی یادتان نیست، خداوند می‌خواهد ما را مواخذه و مجازات کند.

جوابش این است که: شما نمازت را به دقت بخوان که واقعاََ جز خدا را نبینی. اگر اینگونه شدید، از این نشئه خداوند ما را می‌برد در عالم ذکر الله، در آن عالم زیبایی‌های جمال و جلال حق، که در عالم ذر دیدیم، حالا در وجود حضرت علی (علیه السلام) باید ببینیم. حضرت علی طاووس عالم ذکر است.

با توجه به روایت (نَحْنُ ذِكْرُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَكْبَر) درویش بازی در نمی‌آوریم، غلو نمی‌کنیم، اهل‌بیت ذکر خداوند هستند. این نکته حقیقتی است که خود حضرات اهل‌بیت (علیهم السلام) فرموده‌اند.

حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم که پیغمبر هستند و معراج رفته و با حضرت جبرئیل صحبتها داشته است، می‌فرمایند اگر خواستید با من ارتباط داشته باشید، از مسیر و درِ حضرت علی (علیه السلام) بیایید: "انا مدینه العلم و علی بابها". حضرت پیامبر به حضرت علی فرمودند: هیچ کس جز من و خدا تو را نشناخت.

امام علی علیه‌السلام در نهج البلاغه تعریف طاووس را می‌کند، حال این امام علی طاووس خلقت است. وقتی به مقام «ایاک نعبد و ایاک نستعین» رسیدی و این نشئه را طی کردی، حالا امام علی بالش را می‌گشاید، جمال علم و سخاوت و معرفت و کرامت و عنایت و ولایت و شجاعتشان را رنگ در رنگ به ما نشان می‌دهند، کسی که عاشق امام علی است می‌بیند. کسی هم که عاشق نیست چیزی نمی‌فهمد.

یعنی این ماه مبارک کارت دعوت برای ورود به نشئه عالم ذر، یعنی همان عالمی که قبلاََ خدا نشان داد، حالا برای اینکه اعتراض نکنید که چیزی ندیدیم و چیزی یادمان نیست و چرا ما را مواخذه می‌کنید. هرسال توفیق می‌دهیم ماه مبارک داشته باشید و تو را شستشو می‌دهیم و پاکیزه‌ات می‌کنیم. قلب را گویا می‌کنیم.

این کلمه (ایاک نعبد و ایاک نستعین) برای خوبان ذکر تنها نیست، ناله قلبی آنها این است که جز تو نمی‌پرستم و جز تو نمی‌خواهم، و محبوبی جز تو ندارم. اگر به این مقام رسیدی، (نحن ذکر الله) ما همان ذکری هستیم که از نماز بالاتریم. در مرگ هم او را می‌بینیم (يَا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ يَمُتْ يَرَنِي، بحار الانوار) یعنی به غیر از مردن راهی برای دیدن علی علیه‌السلام ندارم؟ خیر، روایت داریم: "موتو قبل ان تموتوا" (الوافی، ج‏۴، ص:۴۱۱). قبل از اینکه مرگ ظاهری پیش بیاید مرگ باطنی داشته باش! از این دنیا بمیر و بیا در آن دنیا پیش ما. اگر آمدی (مَنْ يَمُتْ يَرَنِي) در همان لحظه هم امام علی را می‌بینی.

آیت‌الله سید علی قاضی و آیت‌الله بهجت و... قبل از اینکه بمیرند امام علی را دیده‌اند. زیرا قبلا مرده‌اند و مات و دلداده جمال محبوب هستند.

حالا فهمیدی میهمانی خدا، یعنی چه. میهمانی خدا گرسنگی نیست. مقدمه میهمانی خدا گندزدایی و استریلیزه کردن است، اگر خیلی کثیف باشید، هزار سال هم که روزه بگیری، اصلاََ توفیق چنین کارهایی را نمی‌دهند.

روزه‌ای که زبان و قلب چشم و گوش و حسادت و تکبر آدم را مهار نکند، اصلاََ روزه نیست، فقط گرسنگی است. خودشان فرمودند که فقط گرسنگی و تشنگی به خودتان ندهید، باید با معرفت وارد وادی روزه بشوید.

اگر اینگونه وارد ماه روزه شدید، خروجی دارد. همان روز اول باید میل تو نسبت به نگاه به نامحرم و تکبر و تفاخر و دنیاطلبی و حسادت تغییر کند. همان لحظه اولی که وارد ماه مبارک شدی همه رذایل از وجودت بیرون می‌ریزد. ملائک کمک می‌کنند، شستشو می‌کنند. شبیه شستشوی کسانی که در جبهه شیمیایی شده بودند. با ناله و فریاد وارد می‌شدند لباسها را سریع بیرون می‌آوردند، با آب زیاد شستشو می‌دادند و استریل می‌کردند.

شیمیایی که صدامِ وجود ما زده و همه جای ما را آلوده کرده، تا شستشو نشود عبور نخواهیم کرد.

ما می‌خواهیم میهمان و تماشاچی و محو جمال و کمال صورت و سیرت حضرت مولا علی علیه‌السلام باشیم. چشم و بدن سالم می‌خواهد.

 

حضرت رسول فرمودند:

«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ» (امالی صدوق، ص۳۴۵). شما می‌توانید از طریق حضرت علی هرچه که منِ پیامبر می‌دانم، شما هم می‌توانید بدانید. هر صفت والایی که من دارم، می‌توانید در وجود حضرت علی سراغ بگیرید. علی علیه‌السلام ذکر الله است، اگر ما در این ماه مبارک عاشق امام علی شدیم، از شدت عشق شب‌های احیاء خوابمان نمی‌برد و با عشق حضرت علی سر می‌کنیم. آن عالم ذر را که دیده بودیم، حالا هم می‌بینیم! می‌گوییم: (شَهِدْنَا) حالا خودمان هم شهادت می‌دهیم. خدایا ما شهادت می‌دهیم به آن چیزهایی که در عالم ذر نشانمان دادی، حقیقت بود و اکنون نیز می‌بینیم. الان به جز ذکر و فکر علی (علیه السلام) چیزی نداریم. به جز معرفت و نور حضرت علی چیزی نمی‌خواهیم.

این میهمانی خداست که در ماه رمضان اول ما را ضد عفونی می‌کند و بعد از آن می‌برد در مهمانی، مانند عالم ذر، و در وجود علی (علیه السلام) آیات جمال و جلالش را نشانمان می‌دهد.

"انا مدینه العلم و علی بابها" یعنی باب و راهِ تمام معرفت و نور و تمام عظمت و تمام زیبایی‌ها و تمام آیات جمال و جلال، امام علی علیه‌السلام است. اگر چنین حالی پیدا کردی، بدان که کاری حسابی انجام داده‌ای، اگر هم انجام ندادی که پیاده در حال رفتن هستی! فقط زحمت کشیدی و متحمل گرسنگی و تشنگی شده‌ای آنهم بی نتیجه.

البته آن موقع هم اگر توفیق باشد، باید گریه کرد، اکرام آنها بیشتر از این حرفهاست.

«إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِك‏» (اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۸۶)

اگر بخواهی من را به عدالت خودت مواخذه کنی، من هم محبت و رحمت تو را می‌چسبم. این بخشی از مناجات شعبانیه است که البته در همه ایام می‌توان خواند. ناامید نباید شد، به ما یاد داده‌اند که چه کنیم.

خدا انسان را در این نشئه ناسوت فرستاد که بیاییم و با شهوت و غضب و صفات زشت و با آلودگی ها و پلیدی‌ها بجنگیم. همه ساله خدا برای پرورش و عنایت و امیدوار کردنِ بشر و دستگیری از او ماه مبارک و شبهای قدر را به ما داده است. خدایا از تو ممنونیم.

خدایا تو را به حق حضرت زهرا سلام الله علیها این سفره‌ای که برای ما باز کرده‌ای، نبند، ما را بر نگردان، ما را در این میهمانی راه بده، عیوب ما را بر طرف بگردان. ما را پاک کن، ما را آماده و لایق زیارت امیر المومنین (علیه السلام) کن. ما را از آیات جمال و جلالی که در وجود مولا نهادی بهره‌مند بگردان.

خدایا ما را آماده این ملاقات بگردان. حقیقت این میهمانی را بر ما آشکار کن. جمال آن طاووس را به ما نشان بده.

یکی از سوالاتی که در قیامت می‌شود این است که با این نعمت قلب و نعمت ماه مبارک و میهمانی خدا و نعمت ولایت چه کرده‌ایم؟

یادتان هست دعا می‌کردید خدایا آمریکاپسندها را ناامید کن؟ ببینید چطور از ترامپ ناامید شدند! روز اول گفت من اوباما را فهمیده و باهوش یافتم! چه هزینه‌های زیادی دادیم که فهمید اینها قابل اعتماد و ارادت نیستند. آن همه عزتی که با خون شهدا به دست آورده بودیم را از بین برد.

قدر ولی فقیه مان را که از جانب امام زمان(عج) القاء کلمه می‌شود را ندانستیم، هرچه گفت اینها خطر هستند، گوش نکرد. آقا فرمودند مشکل ما بمب اتم نیست، آنها صنعت هسته‌ای ما را نابود کردند که ما تا چند سال آینده در این صنعت باید اینقدر تولید برق داشته باشیم.

شیخ‌نشین‌های عرب خلیج فارس بحران آب ندارند زیرا دستگاه آب شیرین کن دارند ولی ما این دستگاه را نداریم. ما که زودتر از آنها، خودمان این علم را به دست آوردیم، با دست خودمان بتن ریختیم.

حالا ما داریم آب وارد می کنیم! سنگ پا وارد می کنیم! بعضی‌ها جاهایی امضا داده‌اند که رو نمی‌کنند! کیک زردی که از دست دادید، از گنجهای سلیمان گرانتر بود. خودمان خودمان را تحریم کردیم، رهبر هرچه گفت اقتصاد مقاومتی گوش نکردید.آقا گفتند: سند آموزش و پرورش داریم، سند تحول داریم، با تمام اینها چرا سند ۲۰۳۰ را اجرا می‌کنید؟ با دست خودمان دارند اسیر و ذلیلمان می‌کنند. اینجا جای تضرع و توسل است. در این جنگ فرهنگی، شما هم شیمیایی و آلوده هستید.


۲۷ اردیبهشت ۹۷

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

0 نظر