گزارش جلسه 184 دوره آموزشی نظام شناسی

1299 1396/12/10
گزارش جلسه 184 دوره آموزشی نظام شناسی

استاد زاهدی: انسان چگونه در عالم دنیا، با وجود محدودیت های جسمانی، هوای نفس، تلاش شیطان، کوتاه بودن عمر و... می تواند نجات یابد؟... همانطور که در جلسات قبل توضیح داده شد، بعد از امتحان الهی و شکست آدم و هبوط از بهشت قرب، انسان وارد عالم دنیا و ناسوت می‌شود. عالم ناسوت اسم های متعددی دارد؛ مانند: عالم ملک، عالم حس یا حواس، عالم اجسام، عالم اعراض، عالم دنیا، عالم واقع و... .

استاد زاهدی: انسان چگونه در عالم دنیا، با وجود محدودیت های جسمانی، هوای نفس، تلاش شیطان، کوتاه بودن عمر و... می تواند نجات یابد؟

... همانطور که در جلسات قبل توضیح داده شد، بعد از امتحان الهی و شکست آدم و هبوط از بهشت قرب، انسان وارد عالم دنیا و ناسوت می‌شود. عالم ناسوت اسم های متعددی دارد؛ مانند: عالم ملک، عالم حس یا حواس، عالم اجسام، عالم اعراض، عالم دنیا، عالم واقع و... .

«وَما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِب‏» ‏(عنکبوت:64)
و اين زندگى دنيا جز سرگرمى بيهوده و بازيچه نيست.‏

انسان با ورود به این عالم دچار ترس و وحشت می شود که چه کاری در اینجا می تواند انجام دهد؟ در درون خودش هواهای نفسانی را می بیند که برای تباه کردن و نابود کردن سرمایه انسان در کمین نشسته اند، از طرف دیگر حصارها و موانع جسمانی خود را می بیند که او را محاصره کرده اند، نه متوجه خطری می شوند و نه جایی را می توانند ببینند. این را هم فهمیده که شیطان در دنیا دستش باز است و قدرت دارد، کارهای زیادی می تواند انجام دهد. زیرا شیطان در اینجا بر همه چیز تسلط دارد.

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل،
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

از طرف دیگر هم عمر او رو به اتمام است و چیزی از آن نمانده. حواس مختلف او بسیار ضعیف هستند. چشم با پر کاهی، آزرده می شود. گوش با ضربه کوچکی از کار می افتد. عقل و بصیرت او هم همین طور ضعیف هستند. دست و پایش هم بسیار ناتوان هستند. مقداری گرسنگی یا گرما یا سرما او را اذیت می کند.

مسیری بی انتها را باید طی کند، آنهم در تاریکی و جهل. این وضعیت انسان در عالم ناسوت است.

اما خدای کریم در این دنیا از در و دیوار، از ظاهر و باطن به وسیله فیوضاتش، انسان را یاری می کند.

ای انسان نگران نباش برای زندگی در این دنیا همه جور امکانات در اختیار تو می گذارم و تو را بر همه چیز مسلّط می کنم، این خاک تیره را محل رشد گل های زیبا و نهال های شکوفا برای تو می کنم، دریای وحشتناک را تسخیر تو می کنم تا بتوانی همه چیز از آن به دست بیاوری، آنقدر به انسان قدرت می دهم که نادانان در این دنیا به خودشان مغرور می شوند؛ ستاره ها و کهکشان هایی به این عظمت را کشف می کنند. قدرت انسان از این هم بالاتر است:

«وَسَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً» (جاثیه:13)
و آنچه در آسمان‏ها و آنچه در اين زمين است همه را كه از اوست به سود شما مسخر نمود.

انسان اگر فریب این قدرت محدود خود را بخورد ظالم می شود و به کشورهای دیگر حمله می کند و حکومت های ظالم ایجاد می کند و همه را به بردگی می گیرد.

اینهایی که بیان شد، تنها امکاناتی است که در عالم اجسام و اعراض در اختیار انسان است، ولی قرآن خبر از قدرت و عظمت ناشناخته انسان می دهد. آنچه با چشم سرتان می بینید که این مقدار زیبایی و شکوه دارد، قابل مقایسه نیست با آنچه با چشم قلبتان می توانید، ببینید.

چشم و گوش قلب بسیار تواناترند و عظمت های بیشتری را درک می کنند. ای انسان! عنایات حقیقی و ابدی ما به شما بسیار بیشتر از نعمتهای موقت این دنیا است. فریب دنیا را نخورید. در باطن شما قدرت عجیبی قرار داده ایم که لزومی ندارد برای درک جهان و عجایب آن آنقدر به خودتان فشار بیاورید و اگر با تلسکوپ و میکروسکوپ بخشی از حقایق را ببینید، با قدرت خدادادی که در قلب شما هست، تمام اسرار و رموز را می بینید و بر آنها مسلط شوید، پس اینقدر به خودتان مغرور نشوید. نه اینکه مغرور نشوید بلکه باید شکرگزار شوید:

لعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ، بواسطه دیدن این عظمتها
«وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (نحل:78)
علمتان به جایی می رسد که شاکر می شوید، البته اگر فریب ظاهر این دنیا را نخورید و شیفته اش نشوید.

در این موقعیت قدرت های ظاهری را با تمام هیبتشان از صفر هم کمتر می بینید، قدرت های حقیقی دست شما را می گیرد. بزرگترین تهدیدات مثل انفجارهای کهکشانی و سیاهچاله های فضایی هم ترسی برای ما ندارند. از خطر فریب های شیطانی هم شما را نجات می دهیم.

اتصال به ملکوت و اولیاء حق و فعال کردن سرمایه و امکاناتی که خداوند در جان ما نهاده است، موجب رهایی از تاریکی و ضعف های دنیایی خواهد شد

«لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها» (اعراف:179)
این دستگاه های ادراکی را فعال کنید تا خطری تهدیدتان نکند.

«لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره:62)
نه ترسی و نه بیمی و نه افسردگی سراغ شما نخواهد آمد، البته به شرط بهره گیری از این امور.

علاوه بر این‌ها، یاران و مصابیح و ستارگان ملکوتی برای شما خلق کردیم که آسمان را پر کرده اند، نور افشانی و هدایت می‌کنند و شما با آن دستگاه ها می توانید با این انوار الهی در ارتباط باشید. آنها شما را هدایت می کنند همانطور که حضرت مولا فرمودند:
«فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ» (نهج البلاغه خطبه 189)

دنیا که هیچ، عرش و ملکوت را از وجود این انوار قدسیه متبرک کرد، فقط ما باید دستمان را به اینها بدهیم و گوش کنیم و عمل کنیم.

اولیاء الله در خطرات دست ما را می گیرند در آن دنیا هم که بسیار بزرگتر و عجیب تر از این دنیا است، دستمان را می گیرند ان شاء الله.

باید از همین دنیا دستمان در دست آنها باشد، تا در آن دنیای عظیم که اصل قدرت و سلطنت آنان در آنجاست، از امداد آنها بهرمند گردیم.

فاصله دنیا تا آخرت که بسیار زیاد است، فقط کسانی که دستشان در دست اهل بیت (علیهم السلام) است می توانند این فاصله را به سلامت طی کنند.

آنها برای اینکه ما را از چاله ها و پرتگاه ها نجات بدهند صورت جسمانی گرفته اند، و جان و مال فرزندانشان را فدا می کنند، که یکی از ما را نجات دهند.

لحظه به لحظه در خطر سقوط هستیم و لحظه به لحظه آنها ما را نجات می دهند.

مشکلات و محدودیت های عالم ملک یا جسم یا ناسوت یا عالم ضعف و ناتوانی، فقط برای آنهایی است که متصل نیستند.

اما اگر به حقیقت و ملکوت و اولیاء حق اتصال پیدا کنیم، اگر سرمایه و امکاناتی را که حق در جان ما نهاده است فعال کنیم و استفاده کنیم، دیگر تاریکی و ضعف نخواهیم داشت.

«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» (فصلت:30)

در این حالت، نه فقیر از فقر خودش افسرده می شود، نه کسی که به ثروت دست پیدا کرده مغرور می شود و به شیطنت و ظلم و تجاوز دست می زند و نه اوهام جان مارا تصاحب می کنند...

در عالم دنیا، با نگاه غیر قرآنی نمی توان انسانها را به آرامش رساند/ابتدای تعلیم و تربیت اسلامی این است که ظاهر عالم ترسناک است ولی با دلدادگی به خداوند و ولیّ، شیرین می شود

هانتیگتون که دانشمندی بزرگ است، اوهام خودش را بیان کرده؛ اینطور گفته که مسلمانان در آینده جهان را فتح خواهند کرد و همه شما را به ذلت می کشند! و نظریه برخورد تمدنها را داده است. از نظر او باقی تمدنها اهمیتی ندارند و تمدنی که جهان را فتح می کند اسلام است. اما چرا اینطور نگفته: وقتی که تمدن اسلام بیاید باقی تمدنها را شکوفا و بارور و راهنمایی می کند. ولی او برای مقابله با اسلام دستور می دهد که باید کشت و نابود کرد!

اکنون می بینیم که هواپیماهای بدون سرنشین عروسی روستایی ها را در افغانستان و... به خاک و خون می کشند؟ به دلیل ترسی است که از اسلام دارند.

هانتیگتون با اوهام خودش تمام عالم را به خاک و خون می کشد. خودش مرده ولی تفکرش (برخورد تمدنها) باقی مانده است. فلاسفه و دانشمندان غربی حرفهای قشنگی زده اند ولی با اوهام آمیخته است!

وهم صورتی تخیلی دارد. بر اساس اوهام و تصورات باطلشان، جنگ و درگیری با مسلمانان را شروع می کنند. دنیابینان، با این تخیلات و اوهام هراس انگیزی که دارند، خودکشی می کنند.

در این عالم خدا تجهیزاتی را در وجود آدم به ودیعه نهاده تا او بهشت را برای خود از همین الان بنا کند. نجات ما به دست حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و حضرت علی علیه السلام است.

جایزه از این بالاتر که ما حضرت علی علیه السلام داریم! این عالم پست و در تنگنا و بی رحمی و... با نام مبارک اهل بیت علیهم السلام می شود عالم نور و زیبایی و... .

بعضی از محبان اهل بیت علیهم السلام را که می بینم، از شوق می خواهم گریه کنم. این بهشت نیست؟ این لذت و نعمت از کجاست؟ قرآن می فرماید:
«وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً» (آل عمران:103)

این انس و محبت بین ما برای این است که مادر همه ما فاطمه زهرا سلام الله علیها است، مولا علی علیه السلام داریم، بهشت را در همین دنیا حس می کنیم. با نعمت ولایت ما برادر همدیگر شدیم، خوب می فهمیم که در عالم ملک، خداوند ما را رها نکرده. در این جهان پر تعارض و پر تهاجم، به کمک ولایت به هم محبت می ورزیم. اگر همه عاشق حضرت مولا علیه السلام باشند، به خاطر یک مساله کوچک و بی اهمیت با یکدیگر دعوا نخواهند کرد!

«وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ» (زیارت جامعه کبیره)
همه غصه ها بوسیله شما از بین می رود، به خاطر شما همه گرفتاریها و اضطرارها از بین می رود.

در این عالم دنیا ما را رها نکردند، در آن جهان هم یقینا رهایمان نخواهند کرد.

حال مدرسه یا دانشگاه یا کشور در دستان ماست. در این عالم ناسوت و اعراض و اجسام، با نگاه غیر قرآنی نمی توان انسان ها را به آرامش رسانید. روانشناسان هرکاری می کنند نمی توانند آرامش را به انسان هدیه کنند. ولی قرآن می فرماید: بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً، با نعمت خداوند به برادر و دوست تبدیل می شوید، از تنهایی بیرونتان می آوریم.

این ابتدای تعلیم و تربیت اسلامی است، ظاهر عالم ترسناک است ولی با دلدادگی به خداوند و ولیّ، شیرین می شود. فقط باید به انسانها یادبدهیم که شیرینی های این عالم را بچشند.

عروسی و عزایمان به خاطر یک مساله کوچک به اختلاف و درگیری و کدورت ختم می شود. مثل بچه ها سر اسباب بازی با هم می جنگیم. دنیا لهو و لعب است یعنی همین.

برگرفته از سخنرانی استاد زاهدی در جلسه 184 دوره نظام شناسی، 19 بهمن 96

0 نظر