صابره: گزارش جلسه 122 نظام‌شناسي

921 1395/12/10
صابره: گزارش جلسه 122 نظام‌شناسي

صابره: گزارش جلسه 122 نظام‌شناسي/  استاد زاهدی: انتهای پلورالیسم به آشفتگی فکری می‌انجامد/ صورت بزرخی انسان با توجه به اعمال ما در همین دنیا، ساخته می‌شود/ تفاوتهای عقل ملکوتی با ذهن/ تعریف دو معنای "شأن نزول آیات قرآن"

صابره: گزارش جلسه 122 نظام‌شناسي/  استاد زاهدی: انتهای پلورالیسم به آشفتگی فکری می‌انجامد/ صورت بزرخی انسان با توجه به اعمال ما در همین دنیا، ساخته می‌شود/ تفاوتهای عقل ملکوتی با ذهن/ تعریف دو معنای "شأن نزول آیات قرآن"

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني صابره، جلسه 122 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 28 مرداد 95 از ساعت 10 صبح تا  12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.

جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوع «تفاوتهای عقل ملکوتی با ذهن» پرداختند.

موضوع "تفاوتهای عقل ملکوتی با ذهن"

عقل ملکوتی از جنس حقایق است و تنها دستگاهی است که حقایق را می‌شناسد. اما ذهن از جنس واقعیات است و با اعصاب و حواس پنجگانه، واقعیات را می‌شناسد. کفار از طریق ذهن، این همه پیشرفت کرده‌اند اما چون به حقایق نرسیده‌اند، پیشرفت آنها سبب انزوا و درد و کشتار انسانها شده است. چون فقط متکی به ذهن هستند. «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» (روم:7) هستند.

عقل ملکوتی مستقیماً با ملکوت در ارتباط است اما عقل ناسوتی (ذهن) فقط با این دنیا در ارتباط است. لذا آخرین دستاورد آن هم اومانیسم و پلورالیسم و دموکراسی است. چون بیشتر از این نمی‌فهمند. اگر با عقل ملکوتی نتوانستی با ملکوت ارتباط برقرار کنی، یعنی عقل ملکوتی تو ضعیف است. با اهل بیت (ع) باید مقام «معیّت» داشته باشی. «ان یجعلنی معکم» (زیارت عاشورا). با قلبت باید زائر الحسین(ع) شوی و با امام ارتباط بگیری. باید در قلبمان با امام، دائم الزیاره باشیم چون در زیارت عاشورا می‌خوانیم: «و لا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم».

ژرفای عقل ملکوتی، بی منتهاست. چون از ملکوت است و ملکوت هم انتها و تمامی ندارد. اگر اهل بیت(ع) گوینده سخنان باشند، تا قیامت هم سخنان آنان جذاب و تازه و روشن و شیرین هستند و کهنه نمی‌شود. چون این جمله‌ها از ملکوت صادر شده و تاریخ و زمان و مکان و شرایط، آن را محدود نمی‌کند.

عقل ملکوتی روشن کننده دلهاست. حرفی که بر مبنای عقل ملکوتی باشد، جامع و کامل است و شبهه نمی‌آورد.

عقل ملکوتی اولین نعمت حق است که ما را «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» (آل‌عمران:4) می‌کند و سوء تفاهم ها و عداوت بین مؤمنین را از بین می‌برد.

عقل ملکوتی تنها دستگاه ارتباطی با اولیاء خداست. در همین دنیا و دوران زندگی باید دستگاه عقل ملکوتی را فعال کنیم و با اهل بیت(ع) و حضرت مولا(ع) ارتباط بگیریم و آنها را بشناسیم. اگر اکنون چنین ارتباطی (ارتباط قلبی) نداریم، باید به دنبال درمان باشیم و مراقب باشیم. باید عقل ملکوتی خودمان را رشد داده تا بتوانیم اولیاء خدا را با چشم ملکوتی ببینیم و بشناسیم. باید در حالت احتضار که ذهن از کار می‌افتد و در شب اول قبر، بتوانیم حضرت مولا(ع) را بشناسیم.

عقل ملکوتی، تنها دستگاه شناسایی اسرار قرآن است: «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه:79)

عقل ملکوتی، تنها دستگاه شناسایی اسرار اهل بین علیهم السلام است...

 تعریف دو معنای "شأن نزول آیات قرآن"

شأن نزول یعنی بهانه نزول، نه تاریخ مصرف! موضوع، تازه شروع شده است. باید ببینیم که اکنون کجای کار هستیم. این شأن تا قیامت وجود دارد و فقط مربوط به دوران نزول آیه نیست. مثلاً شأن دفاع از مظلوم یا مبارزه با ظالم یا هدایت بسوی نور است که همه این شئون، در تمامی ادوار تاریخ تا انسان هست، ادامه دارند و تاریخ مصرف آنها مربوط به دوران نزول آیات نیست.

در نهایت مشخص شد که شأن نزول آیات، دو معنی دارد:

1- بهانه‌ی نزول آیات است.

2- شأنیت آیه است که باید بدانیم شأنیت آیه با کدام یک از شئون امروزی تطبیق می‌کند. وقتی تطابق کردیم، به راحتی آن را به کار می‌گیریم.

 انتهای پلورالیسم به آشفتگی فکری می‌انجامد

اینکه عنوان می‌شود: "عقیده هرکس برای خودش محترم است" یعنی پلورالیسم. انتهای پلورالیسم به آنارشیسم و آشفتگی فکری می‌انجامد.

عقیده دزدی، خیانت، تجاوز، هیزی، نفاق و... اصلاً محترم نیستند.

در اسلام حق نداریم حتی گمان باطل داشته باشیم چه برسد به اینکه عقیده نامناسب و ناجوری هم داشته باشیم. «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ: خدا فقط از پرهیزکاران می پذیرد» (مائده:25)، «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» (آل‌عمران:19).

 پاسخ به شبهه‌ی: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (بقره:256) به معنای این است که مردم را نباید هدایت کرد!

«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» یعنی برای پیدا کردن راه حقیقت، نمی‌توانی مردم را به زور ببری اما باید اآنها را هدایت کنی، نه اینکه آنها را رها کنی.

عده‌ای با بهانه اینکه خداوند گفته: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، می‌گویند که مردم را به زور نمی‌توان به بهشت برد و منظورشان این است که خلافکاران را باید آزاد گذاشت!

کجای این آیه گفته که مردم برای هر فساد و خلافی، آزاد هستند؟ آزادی فقط برای هدایت باید وجود داشته باشد، نه برای خیانت و تجاوز و رفاقت با دشمن و حقوقهای نجومی و قاچاق گسترده کالا... .

لذا باید کار تربیتی کرد و هدایت کرد. نه اینکه خلافکاران را آزاد گذاشت.

 توضیح درباره اینکه: صورت بزرخی انسان با توجه به اعمال ما در همین دنیا، ساخته می‌شود

قلب، سازنده جسم برزخی ماست. فعالیتهای قلب ما در این دنیا، سلولهای زندگی برزخی را می‌سازد.

اگر کسی به دنبال نامحرم بود، سلول‌هایش همینگونه تشکیل می‌شود. کسی که دائماً زخم زبان می‌زند، با صورت برزخی عقرب و افعی محشور می‌شود. اگر کسی شهوت‌پرست بود، صورت برزخی اومثل خوک می‌شود. کسی که قرآن را با توجه قلبی می‌خواند، صورت برزخی او، تالی قرآن است و آنجا هم دائماً قرآن می‌خواند و عروج می‌کند.

در آن دنیا فقط "عمل انسان" موجود است. جسم در این دنیا خاک می‌شود.

لازم به يادآوري است كه ان‌شاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 تا12 صبح (به غیر از تعطیلات رسمی) كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي در دفتر مرکزی موسسه صابره(س) برگزار مي‌شود.
سي‌دي هاي صوتي اين جلسات براي بهره‌برداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار مي‌گيرد.
حضور در كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.

مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها

0 نظر