صابره: گزارش جلسه 102 نظامشناسي
صابره: گزارش جلسه 102 نظامشناسي/ استاد زاهدی: مهمترین ضربه به اسلام، جدایی دین از سیاست یا اسلامیت از جمهوریت بوده است/ شرک یعنی عصیان در برابر دستورات جمعی و مشرک یعنی مسلمانانی که جامعه را در یک انحراف خطرناک، مشترک میکنند / قطعنامه خدا در برابر شرک، سوره کافرون است و تمام گناهانی که نفوذ دشمن در فرهنگ عمومی را جا بیاندازد، بر خلاف قطعنامه خداست/ ظلم عظیم، ظلمی است که نظام اسلامی را از هم بپاشاند و امّت را به سوی نظام کفر متمایل کند/ همه همت ائمه اطهار(ع) این بود که نظامات اسلامی تأسیس شود و تمام زور شیطان این است که این نظامات متلاشی شود/ جامعه شناسی اسلامی از «امیرالمؤمنین» و «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» و از جمع ایمانی شروع میشود
صابره: گزارش جلسه 102 نظامشناسي/ استاد زاهدی: مهمترین ضربه به اسلام، جدایی دین از سیاست یا اسلامیت از جمهوریت بوده است/ شرک یعنی عصیان در برابر دستورات جمعی و مشرک یعنی مسلمانانی که جامعه را در یک انحراف خطرناک، مشترک میکنند / قطعنامه خدا در برابر شرک، سوره کافرون است و تمام گناهانی که نفوذ دشمن در فرهنگ عمومی را جا بیاندازد، بر خلاف قطعنامه خداست/ ظلم عظیم، ظلمی است که نظام اسلامی را از هم بپاشاند و امّت را به سوی نظام کفر متمایل کند/ همه همت ائمه اطهار(ع) این بود که نظامات اسلامی تأسیس شود و تمام زور شیطان این است که این نظامات متلاشی شود/ جامعه شناسی اسلامی از «امیرالمؤمنین» و «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» و از جمع ایمانی شروع میشود
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه 102 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 8 بهمن 94 از ساعت 10 صبح تا 12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوعات «تاریخچه جدایی دین از سیاست از صدر اسلام»، «تعریف شرک و مشرک»، «سیره ائمه در حرکت جمعی»، «نظام جامعه شناسی اسلامی» پرداختند.
اهم مطالب تدریس شده توسط استاد زاهدی در جلسه شماره 102 دوره آموزشی نظامشناسی:
*مهمترین ضربه به اسلام، جدایی دین از سیاست یا اسلامیت از جمهوریت بوده است
بزرگترین و مهمترین ضربهای که از صدر اسلام تاکنون به اسلام خورده، این بوده که مدیریت جامعه را به عنوان امور دنیایی تلقی کردند که یک کارشناس هم برای آن کفایت میکند و ضرورت ندارد که یک مجتهد اعلم و متقی و اهل ورع بر جامعه حکومت کند. و با این بهانهها، ائمه اطهار(ع) را از خلافت و مدیریت جامعه دور کردند. مهمترین ضربه به اسلام، جدایی دین از سیاست یا اسلامیت از جمهوریت بوده است.
توجیه آنها این بود که به مواردی مثل «یعثوب الدین» و «رَبّانی هَذِهِ الْأُمَّة» و «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» که توسط پیامبر(ص) درباره امام علی(ع) مطرح شده بود، معترف بودند و مشروعیت امام علی(ع) را قبول داشتند، اما میگفتند که ایشان مقبولیت ندارد! یعنی عدهای از مردم(بنی امیه و دنیاپرستان)، ایشان را قبول ندارند. «خوف الفتنه» را مطرح میکردند. میگفتند که به دلیل ترس از فتنه، فردی به غیر از علی(ع) باید خلیفه شود. در حالیکه خداوند در عید غدیر فرموده بود که یک عده مخالفند، ولی خدا حفظ و مراقبت میکند: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»«اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد» (مائده:67)
صحابه هم مرعوب شده بودند(تهدید یا تطمیع) و وقتی حضرت زهرا(س) در مسجد خطبه میخواند، از امام علی(ع) دفاع نکردند. لذا مکتب خلافت مبتنی بر آراء و مقبولیت پایه گذاری شد و نه بر اساس مبنای قرآنی و وحیانی. یعنی رأی خدا و رسول خدا (ص) و مشروعیت، جایگاهی ندارد. این شد که دین از سیاست جدا شد. یعنی اسلامیت از جمهوریت جدا شد. روحانیت و مرجعیت را از سیاست جدا کردند. گفتند که سیاست کار دنیایی است و شما نباید وارد شوید! این موضوع تاکنون نیز ادامه دارد و در کشورهای عربی به آن اعتقاد دارند و هر کس که حاکم شود را واجب الاطاعه میدانند. حال میخواهد حسنی مبارک یا مُرسی یا السیسی باشد، سیاسیون کار خودشان را میکنند و الازهر هم کار خودش را میکند و به هم کاری ندارند.
*منکری خطرناک است که به جمع لطمه بزند، شرک یعنی عصیان در برابر دستورات جمعی
نظام تعلیم و تربیت قرآنی، دو وجه دارد. وجه فردی دارد و وجه جمعی.
آیات زیادی درباره دستورات فردی اسلام وجود دارد:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» «بگو من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد سپس بينديشيد» (سبأ:46)
«عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ» «به خودتان بپردازيد هرگاه شما هدايت يافتيد، آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند» (مائده:105)
لذا احکام فردی مهم است اما اهمّ (مهمتر) احکام جمعی است.
احکام جمعی برای امّت است. امَت، دستورات و آیات مشخصی دارد. رهبری امّت بر عهده ولیّ است. عمل ولیّ، اسمش ولایت است. پرورش امَت، اسمش ربوبیّت است. حرکت امّت به سوی حق، اسمش توحید است.
تمام اجزای زندگی جمعی در اسلام، مأموریت خاص و دستورات خاص دارد.
اسلام و قرآن برای جمع، برنامه خاص دارد. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ»، همه جا آمنوا است، یعنی جمع. البته شامل فرد هم میشود. مثلاً مجازات روزه خواری عمدی در ملأ عام با داخل خانه به کلی تفاوت دارد. روزه خواری در برابر مردم شلاق دارد. چون احکام جمعی است. آن منکری خطرناک است که به جمع لطمه بزند. عصیان در برابر دستورات جمعی، اسمش شرک است.
*قطعنامه خدا در برابر شرک، سوره کافرون است و تمام گناهانی که نفوذ دشمن در فرهنگ عمومی را جا بیاندازد، بر خلاف قطعنامه خداست
شرک در قرآن، به معنی گناهانی است که جمع و امّت را به بیراهه بکشاند. مثل کشف حجاب در دوران پهلوی که همه با هم بی حجاب شدند. گناهان شرک آلود، شاخصش این است که پاک شدنی نیستند. علت اینکه مفسد فی الأرض و باغی حکمشان اعدام است، این است که همه امّت را مبتلا میکنند.
قطعنامه خدا در برابر شرک، سوره کافرون است و تمام گناهانی که نفوذ دشمن در فرهنگ عمومی را جا بیاندازد، بر خلاف قطعنامه خداست. چون جامعه را وادار به گناهانی میکنند که این گناهان دیگر از دامن جامعه پاک نمیشوند.
مشرک یعنی مسلمانانی که جامعه را در یک انحراف خطرناک، مشترک میکنند.
*ظلم عظیم، ظلم و گناهی است که نظام اسلامی را از هم بپاشاند و امّت را به سوی نظام کفر متمایل کند
ظلم عظیم، ظلم و گناهی است که نظام اسلامی را از هم بپاشاند و امّت را به سوی نظام کفر متمایل کند. اگر امّت مبتلا شد، دیگر بهترین سخنرانیها و بهترین برنامههای تلویزیونی هم فایدهای نخواهد داشت. ماست ریخته است و نمیشود آن را جمع کرد.
شرک، امّت را به گناه مشترک و متداوم مبتلا میکند. همانی که حضرت آقا بارها فرمودند: نفوذ.
شاخص شرک این است که نظامات اسلامی را متلاشی می کند. مثل نظام تعلیم و تربیت، نظام هنری، نظام عفت، نظام علمی، نظام اقتصادی، نظام خمس و... .
بر اساس زیارت عاشورا که از قول معصوم بیان شده، اینها مشرک هستند. چون ظلم و تبعیض را در جامعه نهادینه میکنند: «فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ»(زیارت عاشورا)
*اگر نظام بانکداری غربی و نظام دانشگاهی و فرهنگی غربی بر ما مسلط شد، یعنی ما در وادی شرک، قدم نهادهایم و دیگر خدا نمیبخشد
احکام فرعی: همه فروع دین، اصلش فرعی است.
احکام جمعی: حُکم جمعی برای امَت است. امَت دارای تفکر(ملت) و برنامه (نظام) است.
نشانه احکام جمعی خداوند این است که نظام دارند. دشمن هم سعی میکند تا نظامات خودش را بر ما مسلط کند. اگر نظام بانکداری غربی و نظام دانشگاهی و فرهنگی غربی بر ما مسلط شد، یعنی ما در وادی شرک، قدم نهادهایم! و دیگر خدا نمیبخشد. خداوند در ایام خاصی مثل شب قدر یا در صحرای عرفات و... همه گناهان فردی ما را میبخشد اما شرک را نمیبخشد. چون شرک، پاک شدنی نیست. وقتی نظام تعلیم و تربیت ما غربی شد، همه چیز ما به سمت کفر میرود و غربی میشود. (نظام تعلیم و تربیت، ریشه و مادر همه نظامهاست).
اگر فرهنگ دشمن بر ما مسلط شود، وارد وادی شرک شدهایم. آثار و خروجی آن، وقایعی همچون رقصیدن و شادی در روز عاشورا در ایام فتنه88 است.
*ولی فقیه از روی فقه و علم و آگاهی، مردم را به سوی ولیّ اصلی (حضرت صاحب الزمان عج) هدایت میکند
ریشه این جریان از اینجا شروع میشود: «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» خدا ولایت دارد. برنامه خدا چیست؟ «يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ». یخرجهم، یعنی همه امّت. یک برنامه جمعی است. خداوند اولیاء خودش را میفرستد که بیایند ما را از ظلمات به سوی نور هدایت کنند. اسم بهترین افرادی که از جانب خدا مأمور میشوند تا ما را از ظلمات به سوی نور ببرند، ولیّ است. نماینده و نایب ایشان هم ولی فقیه نام دارد. بهترین انسانها و آگاهترین، با ورع ترین، متقی ترین، عادل ترین و عالِم ترین افراد باید ولی فقیه شوند. ولی فقیه از روی فقه و علم و آگاهی، مردم را به سوی ولیّ اصلی (حضرت صاحب الزمان عج) هدایت میکند. لذا موضوع ولایت فقیه، موضوع فردی نیست. در فتنه88 هم بر ضد اصل ولایت فقیه شعار میدادند.
*عالِم، احکام جمعی جامعه و امت را هدایت میکند اما عابد احکام فردی را هدایت میکند
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «عَالِمٌ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِینَ أَلْفَ عَابِد» (بحار الأنوار،ج2) عالمی که جامعه از علمش منتفع شود از هفتاد هزار عابد بالاتر است. چرا؟ برای اینکه این عالِم، احکام جمعی جامعه و امت را هدایت میکند اما عابد احکام فردی را هدایت میکند.
*همه همت ائمه اطهار علیهم السلام این بود که نظامات اسلامی تأسیس شود و تمام زور شیطان این است که این نظامات متلاشی شود
اهل بیت(ع) هر کدامشان متناسب با وضعیت جامعه حرکت میکردند. اما یک امام معصوم نداریم که به صورت مطلق، کار فردی کند و به حرکت جمعی و جامعه کاری نداشته باشد.
درباره امام زمان(عج) هم صحبت از یک نفر و یک شهر نیست، بلکه ایشان قسط و عدل را در کل جهان میگستراند: «یملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً»(بحارالانوار،ج51،ص156) یا در آیه «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه»(قصص:5) کلیدواژههای ائمه و ارض را داریم. یعنی مدیریت جهانی.
یا حتی امام زین العابدین(ع) با همه محدودیتهای حکومتی، غلامان و کنیزان زیادی را خریداری کرد و تحت تربیت علمی و معنوی خود قرار داد. ناگهان حکومت متوجه شد که بلایی سرش آمده که تاریخ نمونه آن را ندارد. هزار دانشمند که توسط امام سجاد(ع) تربیت شدهاند، در مدینه مشغول نقل حدیث از اهل بیت(ع) هستند و به احکام الله مسلط بوده و مردم را مشتاق به اهل البیت کرده و مروّج مکتب تشیّع هستند. همین هزار نفر بودند که نسلشان، مراجعه کنندگان عظیم به امام صادق(ع) و امام باقر(ع) را تشکیل دادند. در حالی امام سجاد(ع) سیاسیترین کارها را کردند که ایشان خلع سلاح بود و فقط به دعا و مناجات و گریه دسترسی داشتند.
همه همت ائمه اطهار علیهم السلام این بود که نظامات اسلامی تأسیس شود. تمام زور شیطان این است که این نظامات متلاشی شود. تمام اراده حق این است که این نظامات تأسیس شود. «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه» این نظام باید شکل بگیرد. باید این اتفاق بیفتد. «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» این ولایتِ حق، باید محقّق شود. «يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ» تمام بندگان باید به سوی نور برسند.
*شروع مبحث نظام جامعه شناسی اسلامی/ جامعه شناسی اسلامی از «امیرالمؤمنین» و «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» شروع میشود، از جمع ایمانی شروع میشود
در حرکت جمعی، ما سوره مؤمنون را داریم. امیرالمؤمنین داریم. طبق آیه غدیر، مگر امام علی(ع) چه کاری میخواهد انجام دهد که اگر پیامبر(ص) ابلاغ نکند، چیزی از اسلام باقی نخواهد ماند؟ برنامه امام علی(ع) تا روز قیامت چه میباشد که موجب حفظ جامعه اسلامی میشود؟ جامعه شناسی اسلامی از اینجا شروع میشود. مایه های جامعه شناسی اسلامی با جامعه شناسی غربی فرق میکند. جامعه شناسی اسلامی از «امیرالمؤمنین» و «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ» شروع میشود. از جمع ایمانی شروع میشود. جمع ایمانی، یک شخصیت مجزا از حرکت فردی دارد. امّت در اسلام، یک حرمت و ویژگی و شخصیت و احکام و دستورات مشخص و مجزایی دارد. ولیّ امّت هم باید ویژگیهای مجزایی داشته باشد. نمیتواند از افراد عادی باشد. در جامعه شناسی کفر و غربی، هر کس را که با هم توافق کنند و هر آشغالی را به عنوان نماینده انتخاب میکنند. اما اسلام به خاطر احکام جمعی، شرط و شروط دارد. بحث جامعه شناسی اسلامی و تفاوتش با جامعه شناسی غربی از اینجا شروع میشود. جامعه شناسی اسلامی، چگونه ما را به سمت نور میبرد؟ و جامعه شناسی غربی چگونه ما را به سمت تاریکی میبرد؟...
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر