صابره: گزارش جلسه 79 نظامشناسي
صابره: گزارش جلسه 79 نظامشناسي/ استاد زاهدي: ابزار کسب دانش، ذهن است و ابزار کسب علم(به مفهوم نور و بصیرت)، قلب است/ دستاورد نور و بصیرت، یقین است و راه نورانیت و بصیرت، صدق است / اولین شاخه تعلیم و تربیت اسلامی یقین است / حقیقت ما را به صداقت میرساند و صداقت ما را به یقین میرساند / حقیقت و حقیقتشناسی اصلیترین کار و تمرین است برای اینکه انسان به نور و بصیرت برسد / دار آخرت یعنی دار حقیقت، اصل زندگی در دار حقیقت است / اولین و مهمترین حرکت برای رسیدن به علم (نور و بصیرت) مهارت در حقیقت شناسی و پرداختن به حقیقت است / علوم غربی که از جنس نور و بصیرت نیستند، باید در 9 مرحله ویروس کشی شوند تا به علوم اسلامی تبدیل شوند
صابره: گزارش جلسه 79 نظامشناسي/ استاد زاهدي: ابزار کسب دانش، ذهن است و ابزار کسب علم(به مفهوم نور و بصیرت)، قلب است/ دستاورد نور و بصیرت، یقین است و راه نورانیت و بصیرت، صدق است / اولین شاخه تعلیم و تربیت اسلامی یقین است / حقیقت ما را به صداقت میرساند و صداقت ما را به یقین میرساند / حقیقت و حقیقتشناسی اصلیترین کار و تمرین است برای اینکه انسان به نور و بصیرت برسد / دار آخرت یعنی دار حقیقت، اصل زندگی در دار حقیقت است / اولین و مهمترین حرکت برای رسیدن به علم (نور و بصیرت) مهارت در حقیقت شناسی و پرداختن به حقیقت است / علوم غربی که از جنس نور و بصیرت نیستند، باید در 9 مرحله ویروس کشی شوند تا به علوم اسلامی تبدیل شوند
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه 79 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 18 تیر94 (روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان) از ساعت 10 صبح تا 12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوعات «تفاوتهای دانش با علم به مفهوم نور و بصیرت» ، «لزوم کسب مهارت در حقیقتشناسی» و «مراحل 9گانه اسلامی کردن علوم غربی» پرداختند. در ادامه به مشروح مطالب تدريس شده، اشاره ميگردد:
* تفاوتهای دانش با علم به مفهوم نور و بصیرت: ابزار کسب دانش، ذهن و ابزار کسب علم، قلب است/ موضوع دانش، آگاهی از قوانین داخل در خلقت و موضوع علم، آگاهی از قوانین حاکم بر خلقت است/ دستاورد دانش، آگاهی و اطلاعات و دستاورد علم (به مفهوم نور و بصیرت) یقین است
- چگونه باید علم به مفهوم نور و بصیرت تولید شود؟
- چگونه علم به مفهوم نور وبصیرت به علم ابزارساز (یعنی تمدن ساز) تبدیل میشود؟
- علوم غربی را چگونه میتوان به علم اسلامی تبدیل کرد؟
- تفاوتهای دانش با علم(به مفهوم نور و بصیرت):
1- ابزار کسب دانش، ذهن و حواس پنجگانه است و ابزار کسب علم، قلب است.
2- موضوع دانش، آگاهی از قوانین داخل در خلقت است و موضوع علم، آگاهی از قوانین حاکم بر خلقت است.
3- دستاوردهای دانش و پلههای پرواز دانش، آگاهی از داخل عالم واقع و عالم مُلک است و پلههای وصول و دستاوردهای علم، یقینیات، حقایق، ارزشها، کمالات و آیات جمال و جلال است.
4- دستاورد دانش، آگاهی و اطلاعات است و اولین محصول و دستاورد علم (به مفهوم نور و بصیرت)، یقین است.
* دستاورد نور و بصیرت، یقین است و راه نورانیت و بصیرت، صدق است
بعضیها از همه چیز آگاهی دارند، هوش عجیبی دارند، میدانند کجا معامله انجام میشود و خود را میرسانند آنجا و میلیاردر میشوند. از صادرات و واردات و... از همه چیز آگاهی دارند. دانش برخورد، دانش پزشکی، دانش ریاضی، دانش مهندسی، دانش سیاسی و... داریم. دانش، هزاران رشته دارد. اما دانش یقین نمیآورد. ابطالپذیر بودن، از شروط اصلی دانشهای امروزی است. اما دستاورد نور و بصیرت، یقین است و راه نورانیت و بصیرت، صدق است. «وَ الَّذي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ»(زمر:33) ، «وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ»(اسراء:80) اگر این کارها را کردی، دستت به یقین میرسد. البته خیلیها با صدق وارد میشوند و راحت است اما «اخرجنی مخرج صدق» خیلی سختتر است. همه جای زندگی باید هزینه بدهی. «وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»(عنکبوت:3) اگر با یقین زندگی کردی، آنگاه وقتی تو را مسخره کردند و زیر سؤال بردند و برایت هزینه ایجاد کردند و... مردد نخواهی شد و عقبنشینی نخواهی کرد.
* کسی که از مسیر نور و بصیرت حرکت کرده باشد، یقین حاصل کرده و مطمئن و محکم است
- ویژگی علم با مفهوم نور و بصیرت، یقین است. کسی که به نور بصیرت رسیده باشد به یقین میرسد. در تمام عرصههای زندگی باید یقین پیدا کند. کسی که از مسیر نور و بصیرت حرکت کرده باشد، یقین حاصل کرده و مطمئن و محکم است و اگر هزاران نفر بر خلاف آن حرف بزنند، او مانند کوهی است که هیچ چیز تکانش نمیدهد. این نشانه ایمان است و ایمان محصول یقین است. در کسب و کار، در اداره، در همه عرصههای زندگی که دهها هزار عرصه است، باید به یقین برسید. «اهدنا الصراط المستقیم» یعنی این. البته یقین مراتبی هم دارد مثل علم الیقین، حق الیقین، عین الیقین و... .
* اولین شاخه تعلیم و تربیت اسلامی یقین است
- اولین شاخه تعلیم و تربیت اسلامی یقین است. آیا خروجی مدارس اسلامی ما، رساندن دانشآموزان به یقین است؟ آزمون نور و بصیرت، یقین است. آیا دبیرستانها و دانشگاهها میتوانند بنویسند که اهل یقین تربیت کردیم؟! یا فقط مینویسند در کنکور، تک رقمی تربیت کردیم؟!
- یقین را چگونه میتوان ایجاد کرد؟ مقدمات یقین، صدق است. انسان صادق از هر گردنهای به راحتی عبور میکند، از گردنهها وتنگناها و بحرانهای مثل فقر، تنهایی، بیکسی، بیماری، طلاق و... . هزاران بحران داریم: بحرانهای شغلی، سیاسی، ناموسی، بهداشتی، فامیلی و... . خداوند فرموده، تو فقط راست بگو و پای راست گفتن خود بایست، آنگاه از بحرانها عبورت میدهیم.
- در جلسه قبل گفته شد که دو راه برای رسیدن به نور و بصیرت داریم: راه اول از طریق آیات قرآن و روایات، راه دوم از طریق تجربی و آزمایشگاهی، که راه اول یعنی تولید علم قرآنی از راه خود قرآن، توضیح داده شد و در این جلسه میخواهیم دسترسی به علوم قرآنی و نور و بصیرت را از راه تجربی بیان کنیم.
* حقیقت ما را به صداقت میرساند و صداقت ما را به یقین میرساند
اولین راه تجربی برای رسیدن به نور و بصیرت، صداقت است: از تمام بحرانها عبور میکنی و نتیجهاش این است که به یقین میرسی. حال برای اینکه راست بگویی و به صداقت دست پیدا کنی، (چون کسی به سادگی به صداقت دست پیدا نمیکند) به یک پیشنیاز و پیشزمینه، احتیاج دارد. پیش نیازِ صداقت، حقایق است. حقیقت ما را به صداقت میرساند و صداقت ما را به یقین میرساند. حقیقت یعنی رضای خدا. خدا، حقِ مطلق است و حقِ تعالی است و همه چیز را باید با آن بسنجی. حقیقت برگزاری این جلسات چیست؟ حقیقت ازدواج چه باید باشد؟ یعنی با معیار حقِ مطلق باید سنجید. نسبت و فاصله عرصههای مختلف زندگی را با حق مطلق باید تعیین کنی.
* کسی میتواند به یقین برسد که حقیقت را بشناسد
- حضرت مولا علی(ع) در قنوت نماز این دعا را میکردند: «اللَهُمَّ أَرِنِي الاشْيَآءَ كَمَا هِيَ». «شیء» در عربی به معنی «چیز» نیست و مفهوم گستردهای دارد، ملائک و انسان و علوم و... جزو شیء هستند. یعنی خدایا حقیقت کل کائنات را به من نشان بده، آنطور که ذاتشان است به رؤیت من برسان. یعنی نسبت آن با حقیقت. کسی میتواند به یقین برسد که حقیقت را بشناسد. چه کسی میتواند بفهمد جایگاه ما با هستی چگونه است؟ فقط کسانی که حقیقت شناس باشند میتوانند بفهمند. اما کسی که دنبال حقیقت نباشد، بر اساس قرآن: «أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»(اعراف:179) است، «كَمَثَلِ الْحِمَارِ»(جمعه:5) ، «كَمَثَلِ الْکلب»(اعراف:176) است. کسی که علم داشته باشد و عمل نکند، مثل سگ و مثل خر میماند. یعنی بار علمی و اطلاعات است، نور و بصیرت نیست: «يَحْمِلُ أَسْفَارًا»(جمعه:5).
- چه کسی میخواهد به یقین برسد؟ کسی که دنبال حقیقت باشد. حقیقت زندگی، حقیقت ازدواج، حقیقت طلاق، حقیقت فرزند، حقیقت همسر، حقیقت ماشین، حقیقت منزل، حقیقت ثروت، حقیقت فقر، حقیقت بیماری، حقیقت سلامتی، حقیقت مذاکرات و... . همه چیز حقیقتی دارد که در ملکوت است. «إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم»(حجر:21): آنچه که ما میبینیم، نازل شدهاش است. باید حقیقتِ آن را بفهمیم.
- حقیقت، سرچشمهاش حقِ متعال است: «إِنَّ اللّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ »(آلعمران:51) رَبّ ما فقط حق است.
* از اول هستی تا آخر هستی، اگر حق بیاید، باطل از بین میرود
- «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»(اسراء:81): این یک معادله است. از اول هستی تا آخر هستی، اگر حق بیاید، باطل از بین میرود. پس باید دنبال حق باشیم. تمرین کنیم و مهارت آن را یاد بگیریم. مهارت در شناخت حق و کشف حق و حقطلبی. حقطلبی یعنی حقیقت را در تمامی عرصههای عالم بداند. اگر بخواهند مهارت در زندگی را یاد بدهند، باید مهارت در شناخت حق را یاد بدهند. حقیقت فقه و عرفان چیست؟ حقیقت فرزند چیست؟ حقیقت همسر چیست؟ حقیقت دعا و نفرین چیست؟ حقیقت بلا چیست؟ حقیقت طلاق چیست؟ حقیقت نعمت چیست؟ حقیقت کلاس درس چیست؟ در حقیقتشناسی، باید تمرین کنی تا چشم دلت باز شود. «چشمِ دل باز کن که جان بینی*آنچه نادیدنی است، آن بینی». همه چیز حقیقت دارد، حتی «دروغ» هم حقیقت دارد! مثلاً حقیقت یک دروغ، طمع یا فریب یا حسادت یا نیاز و... است. حتی یک دعوای خیابانی هم دارای حقیقت است. ظاهر آن زد و خورد است اما حقیقتش، پرت کردن حواس عابران و مشغولسازی آنهاست تا در این بستر، جیب آنها را بزنند!
* حقیقت و حقیقتشناسی اصلیترین کار و تمرین است برای اینکه انسان به نور و بصیرت برسد
- حقیقت و حقیقتشناسی اصلیترین کار و تمرین است برای اینکه انسان به نور و بصیرت برسد. اگر حقیقتشناس شدی، به صداقت میرسی. اگر با صدق حرکت کردی به یقین میرسی و اگر به یقین رسیدی، ثابت قدم میشوی. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»(فصلت:30) استقامت با یقین میآید.
* دار آخرت یعنی دار حقیقت، اصل زندگی در دار حقیقت است
- «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان»(عنکبوت:64). دار آخرت یعنی دار حقیقت. اصل زندگی در دار حقیقت است. دار آخرت جا و مکان نیست، زندگی ات را با حقیقت بکن. حقیقت لباس خریدن برای بچه، حقیقت صله رحم، حقیقت حضور در مجلس عزاداری، حقیقت آشتی و دعوا و... . اگر سراغ حقیقت نروی به بازی گرفته میشوی و در این دنیا، اسبابِ بازی میشوی:«لهو و لعب و تفاخر و تکاثر». بعد از مرگ، عالم برزخ است. اما عالم آخرت چیست؟ عالم آخرت یعنی عالم حقیقت. اصل حیات در عالم حقیقت است. یعنی دنبال حقیقت باش. هر کاری که انجام میدهی، هر چیزی را که مشاهده میکنی، هر حرفی که میزنی، به هر مکانی که میروی و... حواست را جمع کن و حقیقت بین باش. اگر حقیقت را فهمیدی، صداقت هم میآید.
* حقیقتبینی اصل زندگی است
- حقیقتبینی اصل زندگی است. کسی که در دار حقیقت(دار آخرت) زندگی میکند، حقیقت هیأت را میفهمد. متذکر است که ائمه(ع) حاضر هستند. حقیقت استفاده از استخر، سلامتی است. اما اگر قبل از ورود به استخر، دوش نگیری و موجب آلودگی و بیماری شوی، با این کار به حقیقت استفاده از استخر نمیرسی. اگر اقوامت فوت کرده، باید به حقیقت مرگ فکر کنی، با گریه و زاری حل نمیشود. مُرده میخواهد سفر کند، نیازهای او را باید برطرف کنیم. کسی که در دار حقیقت زندگی میکند، اصل زندگی در چنگ اوست: «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان» بقیه مشغول بازی هستند و آب در هاونگ میکوبند! خبری نیست «لهو و لعب». رضا پهلوی کجاست؟ بنیصدر کجاست؟ آیتالله شریعتمداری (که مجوز شرعی بمباران جماران را داده بود) کجاست؟ و... . چشم حقیقت بین در دار آخرت است.
* اولین و مهمترین حرکت برای رسیدن به علم (نور و بصیرت) مهارت در حقیقت شناسی و پرداختن به حقیقت است
- اولین و مهمترین حرکت برای رسیدن به علم (نور و بصیرت) مهارت در حقیقت شناسی و پرداختن به حقیقت است. تمامی عرصههای زندگی حقیقت دارد که در ملکوت اعلی است. قلبت باید تمرین داشته باشد.
* برای اینکه صداقت داشته باشی باید حقیقت شناس شوی
- در جلسه قبل و در این جلسه تا اینجا گفتیم که یک راه رسیدن به نور و بصیرت، تلاوت آیات و تدبر در آن و تمسّک به آن است و راه دیگر، تجربه است. راه تجربه این بود که باید صداقت داشته باشی. صداقت را در همه کارهایت نشان بده. از فریبهای شیطان است که در حسینیه، خوب سینه بزن اما هنگام معامله، کلک بزن! برای اینکه صداقت داشته باشی باید حقیقت شناس شوی. برای اینکه حقیقتشناس شوی باید دائماً باید حقیقت اوضاع را بفهمی. یعنی ببینی نسبت آن با حقِ متعال و نسبت آن با رضای حق چیست؟ آنطور که او میپسندد. همه چیز دارای حقیقت است. حقیقت روضه، حقیقت هیأت، حقیقت حجاب، حقیقت سینهزدن، حقیقت دانشگاه، حقیقت ازدواج، حقیقت اشتغال، حقیقت تجارت، حقیقت فرزند، حقیقت کلاس درس و... . باید حقیقتشان را فهمید و به دنبال حقیقت گشت. اگر حقیقتشناس شدی آنگاه میتوانی صداقت داشته باشی و راست بگویی.
* اگر حقیقتشناس بودی، میتوانی راست بگویی و صادقانه جلو بروی و «مُفلِح» شوی، مفلح کسی است که توانایی عبور از بحرانها را کسب کرده است
- راه تجربی رسیدن به نور و بصیرت:
1- با صداقت بیاید و استقامت کند در آن و ثابت قدم باشد و با صداقت به پایان برساند.
2- صداقت را با حقیقت شناسی کسب کند تا خوب متوجه شود که کدام کار غلط است و کدام کار، درست است.
3- اگر حقیقتشناس بودی، میتوانی راست بگویی و صادقانه جلو بروی و «مُفلِح» شوی. مفلح کسی است که توانایی عبور از بحرانها را کسب کرده است.
* علوم غربی که از جنس نور و بصیرت نیستند، باید در 9 مرحله ویروس کشی شوند تا به علوم اسلامی تبدیل شوند
- حال چگونه علوم غربی را ویروس زدایی کنیم تا اسلامی شوند؟
علوم غربی از جنس نور و بصیرت نیستند. در 9 مرحله باید این علوم را ویروس کشی کرد تا اسلامی شود:
1- فرهنگ: این علوم با فرهنگ منفعتطلبی و دنیاطلبی و ظلم و سلطهطلبی و غفلت و شهوت و... انتخاب شدهاند که باید ویروسزدایی شوند.
2- فلسفه و تفکر: فلسفه و تفکری که میخواهند از داخل این فرهنگ استخراج کنند چیست؟ چه چیز باعث شده که وایبر و واتسآپ و هواپیما بسازند؟ دنبال چه تفکری بودهاند؟ هر کاری کرده آن تفکر و فلسفهای را که دارد باید ویروس کشی کرد.
3- انگیزه: انگیزه مخترع چه بوده است؟ در هستهای و پزشکی و... انگیزهاش برای خدا بوده است؟
4- مبانی: مبانی که انتخاب کرده چیست؟ مبانی آنها فقط در فکر کردن به این دنیا و غرایز و شهوات است و با مبانی ما که قرآنی و توحیدی است و شامل عقل ملکوتی و قلب و اراده و کنترل غریزه و حقیقتبینی و... است، فرق دارد.
5- برنامه ریزی و ساختار: با چه برنامهای؟ میخواهد چکار کند؟ اگر برنامهریزی ویروس دارد، ویروسش گرفته شود.
6- روش: با چه روشی تولید کرده؟ دارو ساخته ولی آفریقاییها را آلوده کرده تا پاسخ دارو را ببیند! این دارو شفابخش نیست.
حال که مراحل 6گانه بالا ویروسزدایی شد، به سراغ تولید، توزیع و مصرف آن میرویم که علم اسلامی میشود.
7- تولید
8- توزیع
9- مصرف
لازم به يادآوري است كه انشاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 تا12 صبح (به غیر از تعطیلات رسمی) كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي در دفتر مرکزی موسسه صابره(س) برگزار ميشود.
سيدي هاي صوتي اين جلسات براي بهرهبرداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار ميگيرد.
حضور در كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر