صابره: گزارش جلسه سوم تعليم و تربيت اسلامي(در شعبه مؤسسه صابره در پرند)
صابره: گزارش جلسه سوم تعليم و تربيت اسلامي(در شعبه مؤسسه صابره در پرند)/ استاد زاهدي: تعليم و تربيت اسلامي فقط نگاهش به آسمان یعنی وحی است/ معرفي محتوا، موضوع و كتاب تعليم و تربيت اسلامي/ قوانين داخل خلقت، دانشهاي بشري هستند و قوانين حاكم بر خلقت از جانب وحي است/ اگر وارد تعلیم و تربیت وحیانی شوید به راهبرد دست مییابید/ برنامهريزي تعليم و تربيت قرآني بر سه پايه «تسليم حق شدن»، «تلاش براي هدايت مردم به سوي بهشت» و «انفاق (مالي، علمی، اخلاقی، محبتي و عاطفی، کلامی و...)» استوار است
صابره: گزارش جلسه سوم تعليم و تربيت اسلامي(در شعبه مؤسسه صابره در پرند)/ استاد زاهدي: تعليم و تربيت اسلامي فقط نگاهش به آسمان یعنی وحی است/ معرفي محتوا، موضوع و كتاب تعليم و تربيت اسلامي/ قوانين داخل خلقت، دانشهاي بشري هستند و قوانين حاكم بر خلقت از جانب وحي است/ اگر وارد تعلیم و تربیت وحیانی شوید به راهبرد دست مییابید/ برنامهريزي تعليم و تربيت قرآني بر سه پايه «تسليم حق شدن»، «تلاش براي هدايت مردم به سوي بهشت» و «انفاق (مالي، علمی، اخلاقی، محبتي و عاطفی، کلامی و...)» استوار است
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه سوم دوره آموزشي "تعليم و تربيت اسلامي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز چهارشنبه 16 مهر 93 از ساعت 14 تا 16 در شعبه مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) در شهر پرند برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) بعد از مرور مطالب جلسات پیشین، به موضوع «تبیین معنای کتاب در تعلیم و تربیت قرآنی» پرداختند. در ادامه به خلاصهاي از رئوس مطالب تدريس شده، اشاره ميگردد:
* تعليم و تربيت اسلامي فقط نگاهش به آسمان یعنی وحی است
- مآموريت اين دوره آموزشي اين است كه تعليم و تربيت اسلامي و قرآني را شرح دهد. يعني فلسفه تعليم و تربيت از نگاه اسلام را بگويد. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی باید تبیین شود تا بدانیم سند تحول راهبردی(سند ملي آموزش و پرورش) از قرآن صريحاً استخراج شده یا فقط از الفاظ و ادبيات آن استفاده کردهاند؟
- در صدر اسلام برخي صحابه به جای حکومت اسلامی پیشنهاد حكومت مسلمانان را دادند، و همه ثروتمندان و سرمایهداران و تشکلها و احزاب و رسانهها (که در آن زمان شعرا بودند) با حضرت علی(ع) مخالف و با پیشنهاد آن صحابه موافق بودند. زیرا او معتقد بود حضرت علی(ع) مشروعیت دارد ولی مقبولیت ندارد و این باعث ایجاد فتنه و شکاف بین مردم می شود!(خوف الفتنه). این تفکر از صدر اسلام تا زمان ظهور امام زمان (عج) ادامه دارد. اكنون نيز ما دو نوع جمهوری داریم. یکی جمهوری مسلمانان است مانند اردن، الجزایر، اندونزي، عربستان و... که این نوع جمهوری کمی با رأی مردم، کمی با دموکراسی، کمی با رأی و نظر کشورهای غربی و... حرکت میکند. يكي هم جمهوري اسلامی داريم كه قرآن بايد محور تمام برنامهها و محتوا و نظام كشور باشد.
- تعليم و تربيت اسلامي فقط نگاهش به آسمان یعنی وحی است. نص صريحش را از قرآن و شرحش را از آثار حضرات ائمه(ع) استخراج ميكند.
* فلسفه تعليم و تربيت اسلامي به جاي كتابهاي هابز و ديويي و دوبس و پياژه، بايد از دل قرآن استخراج شود
- فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بايد از جانب قرآن تعیین شود. باید مبانی را به جای اینکه از کتاب های هابز و موريس دوبس و ژان پیاژه و... درآوریم، از دل قرآن استخراج کنیم.
* تمامی خلقت از فیوضات اسمُ الله است
- ما شرح بسم الله را گفتیم، تمامی خلقت از فیوضات اسمُ الله است، اگر خورشید نور دارد و میتابد و سر جای معین است، اگر کرات آسمان در مدار درستی قرار دارند، اگر گردش خون بدن ما درست است، اگر می توانیم حرف بزنیم و... همه از فیوضات بسم الله است.
- هرچه در عالم وجود دارد، از نانو ذرات گرفته تا بزرگترین موجودات، همه چیز فیوضات حق است. زیرا به فیض بسم الله زندهاند و حیات میگیرند. عظمت بسم الله را در حدیث حضرت علی (ع) می یابیم که فرمودند: تمام آنچه در عالم است در قرآن است و تمام آنچه در قرآن است در سوره حمد و آنچه در سوره حمد است در بسم الله الرحمن الرحيم جمع شده است، و آنچه در بسم الله الرحمن الرحيم است در باء آن است و من نقطه تحت الباء هستم.
به همین دلیل است که ائمه اطهار (س) عملی را بدون بسم الله آغاز نمی کردند و همه عالم را متصل به بسم الله میدیدند. رحمن و رحیم از همان فیوضات و ویژگی های ربّ است. اگر کسی وارد رحمانیت حق شود آن وقت بسم الله شامل او میشود. آن ویژگیها به کسانی میرسد که میخواهند دائماً به این فیوضات متصل باشند.
* محتوای تعلیم و تربیت وحیانی، هستی شناسی و عالم خلقت است
- محتوای تعلیم و تربیت وحیانی يا قرآني يا اسلامي، هستی شناسی و عالم خلقت است که آيات خداوند هستند. «تِلْكَ آياتُ اللَّهِ»(بقره:252)، «سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ»(فصلت:53) هم در آفاق و هم در درون ما محتواي تعليم و تربيت نهفته است. کار ما در تعليم و تربيت اين است كه اين محتوا را مورد بررسی قرار دهيم. اين آيات و شاخصها و نشانههاي حضرت حق، نياز به چشم آيه بين و قلب آيه فهم دارد.
* موضوع تعليم و تربيت اسلامي، انسان است و كتاب تعليم و تربيت اسلامي، قرآن و قوانين حاكم بر خلقت است
- موضوع تعلیم و تربیت اسلامی: انسان است.
- کتاب تعليم و تربيت اسلامي چیست؟ قرآن میفرماید: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ»(بقره:2)، یک معنی آن قرآن است، ولی به تعبیر حکمی، کتاب به معنای قوانین حاکم بر کل خلقت است. ائمه اطهار (ع) اسرار این آیات را میدانند و اولیاء حق تاحدی به رموز آیات آشنا هستند.
* قوانين داخل خلقت، دانشهاي بشري هستند و قوانين حاكم بر خلقت از جانب وحي است
- قوانین در عالم دو گونه هستند: یکی قوانین داخل خلقت است. مانند همین دانشها و علومی که میشناسیم مثلاً علم ساخت و پرتاب ماهواره به فضا. و دیگری قوانین حاکم بر خلقت است. مانند وقتی که حضرت موسی(ع) به چوب میگوید اژدها شود، به قورباغهها میگوید دربار فرعون را تصرف کنید یا دریا را به اذن خدا میشکافد، اینها قوانین حاکم بر خلقت است. اگر كسي هم گوشهاي بر قوانين حاكم بر خلقت تسلط داشته باشد ميتواند بارگاه و عرش ملكه صبا را در يك چشم بر هم زدن، جابجا كند: «الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب»(نمل:40). معجزات پيامبران از نوع قوانين حاكم بر خلقت است.
- خداوند میفرماید: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ»(جمعه:1). قوانین حاکم بر خلقت باید از جانب وحی برسد و اگر کسی این قوانین را بداند هیچ قانونی در عالم در برابرش نمیایستد و همه چیز در چنگش میآید، زمان، مکان، قدرتها، نیتهای افراد و ... .
- در نتيجه در مدرسه وحیانی، موضوع انسان است. عنوان مدرسه تعلیم و تربیت است. کتاب تعلیم و تربیت، قرآن است و این کتاب هستی است. قرآن کتاب رمز هستی است. یعنی آیات خدا از ملکوت تا ناسوت یک صورت رمز دارد.
خداوند می فرماید: «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتابا»(نبأ:29)، «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين»(انعام:59). این کتاب صورت رمز هستی است: «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ»(عنكبوت:43)، در اینجا مثال یعنی صورت رمز.
* مرحله اول تقوي، مطيع و اسير نفس نبودن و عمل به دانستهها و دوري از بديهاست
- این کتاب چه کسانی را میتواند هدایت کند؟ ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ. تقوی درجه دارد. مهم این است که داشته باشی، کمترینش معصومیت و مظلومیت کودکان است. همین که اسیر و مطيع نفست نباشی و به آنچه که میدانی عمل کنی و از بدیها دوری کنی، مرحله اول تقوی و كف تقوي است و این کتاب می تواند نجات دهنده تو باشد.
* حکمت، دانش و علم و مهارتی است که به وسیله آن بتوانیم از قوانین حاکم بر خلقت بهره ببریم
- سوال: غربی ها معتقدند که تسلط یافتن بر زمان و کارهایی مانند «طی الارض» یک سری قوانین علمی است و ما به این علم دست خواهیم یافت و وقتی علم پیشرفت کند توسط همین دانش بشری به این درجه خواهیم رسید، اگر این ادعا درست باشد دیگر اینها قوانین حاکم بر خلقت نیستند؟
-جواب :درست است که وقتی علم پیشرفت کند به این مرحله می رسد، اما این پیشرفت به مقدماتی نیاز دارد که غربیها با این طرز حرکت به سمت علم هیچگاه به آن نمیرسند. ذات و نور علم این کاره است. خداوند علم را فرستاده تا ما همین قوانین حاکم بر خلقت را کشف کنیم که اسمش در قرآن حکمت است. «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»(جمعه:2). اگر این دانش را پیدا کنیم که چطور از این قوانین حاکم بر خلقت استفاده کنیم، میشود حکمت. یعنی حکمت، دانش و علم و مهارتی است که به وسیله آن بتوانیم از قوانین حاکم بر خلقت بهره ببریم. البته غربی ها از روی هوششان به این نتیجه رسیدهاند که بشریت بالاخره باید به این نقطه برسد ولی اگر منکر فیوضات رب باشند هیچ وقت نمیرسند. علتش هم اين است كه آنها با این همه پیشرفت علمی هنوز نمیدانند کل این عالم را چه کسی خلق کرده است. آنها معتقدند خلق این عالم اتفاقی بوده و این به معني اين است كه آنها در تاریکی محض به سر ميبرند.
* روزی فرا میرسد که دانش بشری به قدری پیشرفت میکند که ما هم مانند جنّیان به دانش سرعت پی میبریم
- اینکه دانش بشری پیشرفت میکند را قرآن از 1400سال قبل پیش بینی کرده است. قرآن میفرماید شما با جنّیان پروژه مشترک اجرا میکنید. «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ»(الرحمن:33)
یعنی شما نمیتوانید به آسمانها نفوذ کنید جز با «سلطان» که همان تکنولوژی است. روزی فرا میرسد که دانش بشری به قدری پیشرفت میکند که ما هم مانند جنّیان به دانش سرعت پی میبریم.
- در سوره ناس میفرماید: «الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاس»(ناس:4) آنها به قدرتی میرسند که که حتی قلبهای شما را تسخیر میکنند و در چنبره مدیریت خودشان میگیرند. راه كه میروی نمیتواند بدون اجازه آنها و بدون تبلیغات و رسانه آنها باشد. حتی در قلبت هم نميتواني بدون اجازه آنها فکر کنی! آن زمان باید به «ربّ الناس» پناه ببری، یعنی به ربوبیت و مدیریت حق پناه ببری و نظام تعلیم و تربیت قرآنی را حاکم کنی تا بتوانی از نفوذ آنها جلوگیری کنی.
- غربیها علت العلل را نمیشناسند و مباحثشان علمی نیست و به نقاط تاریک میرسند و در تمامی علوم به انحراف کشیده میشوند. مثلاً در اقتصاد، علمشان آنها را راهنمایی نمیکند و فقط با دزدی و چاپ اسکناسهای بیپشتوانه روی پا ایستادهاند و فلسفهشان منحرف است.
* راهبرد یعنی هر کس از آن راه برود نجات پیدا میکند/ اگر وارد تعلیم و تربیت وحیانی شوید به راهبرد دست مییابید
- تفاوت راهبرد و کاربرد:
حکمت راهبرد است. راهبرد غیر از کاربرد است. مثلاً دوچرخه کاربرد دارد ولی راهبرد یعنی هر کس از آن راه برود نجات پیدا میکند. حکمت، راهبردهای قرآن و تعلیم و تربیت است. اگر وارد تعلیم و تربیت وحیانی شوید به راهبرد دست مییابید. کاربرد برای تکنولوژی و علوم ابزاری است. غربیها به علوم ابزاری دست پیدا کردهاند. علوم وحیانی مدیریتشده است و به راهبرد میرسد.
* برنامهريزي تعليم و تربيت قرآني بر سه پايه «تسليم حق شدن»، «تلاش براي هدايت مردم به سوي بهشت» و «انفاق (مالي، علمی، اخلاقی، محبتي و عاطفی، کلامی و...)» استوار است
- در جلسات گذشته ذکر کردیم روشها و برنامهریزی تعلیم و تربیت قرآن بر سه پایه استوار است:
1- «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»: «يُؤْمِنُونَ» يعني بايد به حق و حقيقت قلباً ايمان داشته باشيم. غير از آن ميشود يعتقدون. يعني اعتقاد داشتن. اعتقاد كافي نيست. به خدا ايمان نداشتن باعث ميشود كه در مقابل او معصيت كنيم و حيا نكنيم. لذا به خدا اعتقاد دارد ولي معلوم نيست كه مؤمن باشد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتاب»(نساء:136)
غیب یعنی حق، باید تسلیم حق باشیم، در قضاوت، در غذاخوردن، در رفتار، در تجارت، در دعوا، در طرفداري، در جنگيدن، در همه جا بايد حق را انتخاب کنیم. این درجه مُلکی و دنيايي حق است. همانطور که تقوی مراتب دارد غیب هم مراحلی دارد: مرحله بالاتر از حق مُلكي، حق ملكوت است. اینکه بفهمیم کتک زدن یتیم عرش خدا را می لرزاند یعنی چه؟ طلاق عرش خدا را ميلرزاند يعني چه؟ مراحل بالاتر غيب، توحید است که آن هم مراحلي دارد.
2- «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ»: در تعلیم و تربیت مسلمانها يَقْرَؤُنَ الصَّلاةَ تحقق مییابد، اما در تعليم و تربيت اسلامي «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» یعنی تلاش کند مردم را به سوی بهشت هدایت کند، تحقق مييابد.
3- سومین شرط «و َمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ» است: انفاق علمی، اخلاقی، محبتي و عاطفی، انفاق روانی و انفاق کلامی است. انفاق فقط شامل مال و ثروت نميشود بلكه تمامی جوانب و ذرات و اجزا و ارکان حق شامل انفاق میشود، انسانی روی زمین نیست که شامل این آیه نباشد... .
براي مشاهده گزيدهاي از فيلم اين جلسه، از صفحه فيلم بازديد نماييد
لازم به يادآوري است كه انشاءالله هر هفته چهارشنبه ها از ساعت 14تا16 كلاسهاي دوره آموزشي"تعليم و تربيت اسلامي" در شهر پرند برگزار ميشود.
حداقل پيش نياز حضور در اين كلاس، آشنايي با معارف اسلامي در حد مومنين مساجد ميباشد. از اقشار محترم فرهنگي، دانشگاهي، حوزوي، خانواده هاي متدين و فرهيختگان علاقمند به اسلام (خواهران و برادران) براي حضور در اين دوره دعوت به عمل ميآيد.
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر