متن کامل کتاب نظريه تربيتي اسلام ; فصل2:نقش مبانی تربیت اسلامی در کنترل و هدایت بحرانهای نوجوانی وجوانی
فصل دوم
نقش مباني تربيت اسلامي در كنترل و هدايت بحرانهاينوجواني و جواني
نوجوانان و جوانان در مرحلهاي از رشد بسر ميبرند كه اين مرحله آنان را داراي رفتار وصفات و ويژگيهاي خاصي مينمايد كه بكلي از مراحل قبلي متفاوت است.
ويژگيهاي اين دو مرحله بگونهاي است كه در صورت عدم كنترل و هدايت لازم، ميتواندابزار سقوط و انهدام شخصيت نوجوانان را فراهم نمايد. ولي اگر براي تحقق نظريات تربيتياسلام درباره تربيت جوانان، نظام سازي كنيم و نظريات و اهداف تربيتي اسلام را در اين بارهمرحله بندي كنيم و براي آن برنامه ريزي كنيم، ويژگيهاي نوجواني و جواني بهترين وسيله برايهدايت و رشد استعدادها و تربيت شايسته نوجوانان خواهد شد.
بعنوان مثال برخي از صفات بارز و فراگير و شاخص در رفتار نوجوانان و جوانان عبارتاست از:
1ـ ماجراجويي و تهور
2ـ توجه زياد به شخصيت فرد، تشخص طلبي
3ـ استقلالطلبي و ميل به زندگي مستقل
4ـ سركشي و مقاومت در مقابل جو حاكم
5ـ تنوع طلبي
6ـ عواطف تند و متغير و محبتها و خشمهاي افراطي
7ـ توجه زياد به آرايش و لباس و ظواهر
8ـ مطلق گرايي و طرفداريهاي بي اندازه از افراد و اشياء موردپسند
9ـ دوستيها و رازگوييهاي افراطي
10ـ برتري طلبي
11ـ توجه به مسائل ماورايي مثل جن و جادو، و هيپنوتيزم و يوگا و از اين قبيل
12ـ غريزه ميل شديد جنسي و همسر خواهي.
13ـ تخيل گرايي و درون گرايي.
14ـ شبيه سازي خود با بزرگترها و تظاهر به بزرگتر بودن
15ـ كليات بافي و كليات سازيهاي غيرواقعي
16ـ قهرمان دوستي و تمايل به برترينها.
هر يك از صفات فوق به تنهايي ميتواند عامل سقوط و هلاكت جوانان شود. ولي ازديدگاه اسلام هر يك از صفات مذكور ريشه در صفاتي متعالي و بسيار ارزشمندي دارد كه بر اثرعدم تربيت صحيح بصورت انحرافي و غيرواقعي در رفتار نوجوان و جوان ظاهر شده است لذا باكنترل و هدايت و رشد صحيح و جهتگيري درست به وسيله استفاده از برنامههاي اخلاقاسلامي ميتوان هر يك از آنها را عامل ارتقاء و اعتلاء شخصيت نوجوانان و جوانان نمود. ارائهچند نمونه از كاربرد اخلاق اسلامي ميتواند نظريه فوق را اثبات نمايد.
1ـ ميل به ماجراجويي و تهور
از نگاه تربيتي اسلام اين رفتار، ريشه در يك صفت بسيار ارزشمند بنام شجاعت دارد كهخاص حيات انساني در تولد شخصيت سوم انسان ميباشد.
منظور از تولد شخصيت سوم موجودي كه در باطن وجود انسان در حال نشو و نماست وقرار است مسئوليت و مديريت حيات انساني انسان را عهده دارد شود.
صفت شجاعت از ويژگيهاي اين موجود برتر ميباشد كه لازمه حيات آگاهانه انسان است.اين صفت با آگاهي كامل از خطرات و مشكلات محيط، توسط آن موجود جديد از باطن انسانظهور كرده و در رفتار انسان متجلي ميشود.
از آنجا كه موجود جديد داراي نگاهي بسيار وسيعتر از مرحله دوم يا تولد دوم يا مرحلهدبستاني انسان است، مايل است كه اسرار آسمانها، اقيانوسها، غارها و كوهها و كشورها و ملتها راكشف نمايد. مايل است كه به اختراعات و اكتشافات كه خاص حيات انساني اوست دست بزند.مايل است كه با انحرافات اجتماعي و گمراهيها و نيز با ظالمين و ستمگران و سياستبازان مبارزهكند. لذا اين موجود جديد در انسان، نياز به شجاعت دارد. بنابراين صفت شجاعت را از خودبروز ميدهد.
با عنايت به توضيحات فوق ثابت ميشود كه صفت ماجراجويي و تهور اگر چه صورتانحرافي از يك صفت ارزشمد بنام شجاعت است ولي ريشه در يك صفت عالي و برتر دارد كهخاص انسان و حيات انساني است.
2ـ توجه زياد به شخصيت خود (تشخصطلبي)
از نظر مباني تربيت اسلامي اين رفتار ريشه در يك صفت متعالي و بسيار ارزشمند دارد وتوسط موجودي روحاني يعني قلب كه تولد شخصيت سوم انسان را عهده دار است از درونانسان صادر ميشود.
قلب كه قرار است مديريت رفتار و اداره حيات انساني انسان را عهده دار شود موجودياست داراي كرامت ذاتي كه از اكرام حقتعالي در خلق فطرت او سرچشمه ميگيرد.
وجود اين صفت متعالي در قلب، موجب خواهد شد كه انسان در حيات انساني خويش،گرد پليديها و پست فطرتيها و چابلوسيها و نامرديها و نفاقها و ذلت و خواري بخاطر طمع وكسب مال و مقام و امتياز نرود.
طبق معارف اسلامي و منقول از فرمايشات رسول خدا و اهل بيت مطهرش صلوات اللهعليهم اجمعين از كسي كه خود را خوار و پست در جامعه ميشمارد نبايد ايمن بود. از چنين كسيامكان بروز هر گونه خيانت و نامردي و نفاق ميرود.
اما صفت كرامت ذات در قلب و بروز آن در رفتار، انسان را از هر گونه آلودگي به پستيها وزشتيها در حيات انساني محافظت مينمايد. ولي بر اثر عدم تربيت صحيح، بصورتتشخصطلبي درفتار انسان ممكن است بروز نمايد.
3ـ جداييطلبي و ميل به زندگي مستقل و استقلال راي
از منظر مكتب تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در يك صفت متعالي و بسيار ارزشمند دارد كهتوسط قلب يعني مركز مديريت رفتار انساني و عامل بروز شخصيت سوم از درون انسان صادر ودر رفتار انسان بارز ميگردد.
از انجا كه قرار است انسان براي ورود به حيات انساني آماده شود بايد احساس اعتماد درمديريت رفتار خود را داشته باشد، و به اختيار كه از اصليترين ويژگيهاي حيات انساني است دررفتار خود عينيت بخشد تا امور خود را در جامعه بزرگترها و حيات انساني اداره كند. لذا اينصفت ارزشمند او را ياري ميكند تا با اختيار و اعتماد به نفس به هدف خود دست يابد اما بر اثرعدم تربيت در بعضي از جوانان به صورت جداييطلبي در رفتار ظاهر ميشود.
4ـ سركشي و مقاومت در برابر بزرگترها و دلسوزان و ناصحان
در مكتب تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در يك صفت متعالي و بسيار ارزشمند دارد. زيرا آنموجود متعالي بنام قلب در باطن انسان چون قرار است مديريت حيات انساني انسان را عهده دارشود با هر گونه سنتهاي غلط و روشهاي غلط و استبدادهاي حاكم با هر گونه انديشهي غلط يا باهر گونه تحميل از جانب قدرتهاي زورگو يا سياستباز قرار است درگير شود تا حيات انساني را بهسمت عدالت و رشد، هدايت نمايد.
و اگر چنين صفتي در انسانهاي شايسته نبود، بشريت هيچگاه نميتوانست از سنتهايتحميلي جامعه و از خطا و گناهان فراگير در جامعه رهايي يابد.
قلب براي نجات خود و جامعه از فرهنگهاي غلط و فراگير به صفت مقاومت و عينيتبخشي به انتخاب كه از ديگر ويژگيهاي اصلي انسان است، در برابر جو حاكم نياز دارد. اما بر اثرعدم تربيت لازم اين صفت متعالي يعني انتخاب احسن به صورت انحرافي و در شكل سركشي ومقاومت در برابر بزرگترها و دلسوزان و ناصحان در رفتار نوجوان و جوان بروز مينمايد.
5ـ تنوعطلبي و تلوُن رفتار
از ديدگاه نظريه تربيتي اسلام اين رفتار از يك صفت متعالي در درون انسان برخاسته است.و آن عبارت است از جستجو و كنكاش براي كنار زدن موانع و محدوديتها و براي كشف عوالمجديد، انسانهاي جديد، روشهاي جديد و گرفتن الهام و سوژه و ايده براي كشف و اكتشاف واختراع و ابداع در شئون مختلف حيات ميباشد.
ولي اين صفت ارزشمند بر اثر عدم تربيت از صورت اصيل خود منحرف شده و در شكلتنوعطلبي و تلوّن در رفتار، ظاهر ميشود.
براي انتخاب روش صحيح در هدايت و كنترل اين وديعه الهي در شخصيت نوجوان و جوان بايدنظام سازي كرد.
6ـ عواطف تند و متغير و محبتها و خشمهاي افراطي
از منظر مباني تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در ويژگي ارزشمند و متعالي قلب دارد. زيراعواطف و احساسات از ديدگاه اسلام دو چيز هستند. اولي ريشه در آگاهي و معرفت انسان دارد ودومي ريشه در تغييرات بيولوژيك و فيزيولوژيك درون جسم انسان دارد كه در نظام تربيتي اسلاماين دو از هم تفكيك و براي هدايت و كنترل آنها برنامه ريزي شده است.
عواطف عالي انساني ويژه قلب و مخصوص حيات انساني انسان است كه با ورود قلب بهصحنه مديريت رفتار در درون انسان براي ورود به حيات انساني انسان، در رفتار انسان بروزميكند.
اما بر اثر عدم تربيت صحيح، اين دو رفتار به شكل منحرف شده در رفتار انسان ظاهرميشود و با نظام سازي صحيح ميتوان به هدايت و كنترل و رشد صحيح عواطف عاليانساني پرداخت.
7ـ توجه زياد به سر و وضع و لباس و ظواهر و مدهاي جديد
از ديدگاه مباني تربيتي اسلام اين رفتار صورت منحرف شده از يك صفت متعالي درفطرت انساني است كه خاص حيات انساني اوست و توسط قلب در باطن انسان صادر شده و دررفتار انسان بارز ميگردد.
آن صفت متعالي عبارت است از نياز به زيبادوستي و زيباخواهي و زيباشناسي است كه ازويژگيهاي حيات انساني انسان است اما بر اثر عدم تربيت صحيح بصورت مدپرستي و توجه زيادبه آرايش و شكل و ظاهر لباس و غيره در رفتار نوجوان و جوان ظاهر شده است.
با تربيت صحيح انسان اين صفت رشد خواهد كرد و حيات انساني را زيباتر و شيرينتر و جذابترخواهد نمود.
8ـ مطلق گرايي و طرفداريهاي بي اندازه از افراد و اشياء محبوب خود
از منظر تربيتي اسلام اين رفتار از يك صفت متعالي و ارزشمند كه از فطرت الهي انسانسرچشمه ميگيرد، بصورت انحرافي برخاسته است.
و آن عبارت است از جاذبه انسان به حقيقت مطلق، عظمت مطلق، قدرت مطلق، زيباييمطلق، علم مطلق، كمال مطلق، نور مطلق، و مطلق تمام صفات عالي انساني.
اين جاذبه عجيب انسان را وا ميدارد كه به سوي كمال حركت نمايد و مجذوب آن گردد تامتصل به ملكوت اعلي شود.
اما بر اثر عدم تربيت صحيح، نوجوان سعي ميكند آنچه را كه دوست دارد و افرادي را كهبه آنان عشق ميورزد بصورت مطلق درآورده و تمامي خوبيها و زيباييها را در ايشان مجسم نمايداگر چه داراي آن كمالات نباشند.
براي بروز و ظهور صحيح اين صفات متعالي بايد از روش نظام سازي استفاده نمود.
9ـ دوستيها و رازگوييهاي افراطي
از نگاه تربيتي اسلام اين رفتار صورت منحرف شده از يك صفت بسيار ارزشمند و متعاليو خاص حيات انساني انسان ميباشد كه در فطرت الهي او به وديعه گذاشته شده است. و آنعبارت است از انس و الفت و مهر و رحمت و شفقت و صفا و يكرنگي و برادري و لطف واخلاص.
اين صفت در اثر تربيت صحيح به وسيله نظام سازي انساني، حيات انسان را رونقميبخشد. و انسانهاي صالح را به يكديگر نزديك مينمايد.
10ـ برتريطلبي و رقابتهاي غيرسازنده
از نگاه مباني تربيتي اسلام اين رفتار برخاسته از صفت كمال خواهي و فطرت الهي انساندر جاذبه به سوي كمالات ميباشد. اما بر اثر تربيت غلط به شكل غلط در رفتار بعضي از افرادظاهر ميشود.
صفت كمال خواهي جاذبه شديدي در انسان به سوي كمالات ايجاد ميكند لذا سبقتانسان را در كسب كمالات بيشتر از ديگران مينمايد. دارا بودن اين صفت باعث ميشود كه انساندر هيچ مرحلهاي از كمال توقف نكند و وصول به هيچ يك از خواسته هايش او را راضي نكند وباز به دنبال كمال برتر باشد. اين صفت تجلي عطشي باطني است كه همواره به سمت زلال كمالو جمال و جلال حق تعالي ميل ميكند و تا وصول به كمال مطلق و جمال مطلق و جلال مطلقآرام نميگيرد.
براي تقويت و كنترل و رشد و هدايت اين صفت ارزشمند بايد نظام سازي نمود و مرحلهبه مرحله متربيان را به مقصد نزديك كرد.
11ـ توجه به مسائل ماورايي مثل جن و جادو و هيپنوتيزم ويوگا و فالگيري و از اين قبيل
در نظريه تربيتي اسلام، اين رفتار ريشه در ويژگي متعالي قلب دارد كه چون قلب از جنسماورا ميباشد محدود شدن قلب به رويت اجسام و مناظر حسي و شنيدن اصوات حسي او را قانعنميسازد. چون طبق فطرت الهي خويش ميداند كه در پس پرده دنيا و حجاب حواس انسانعوالم بزرگتر و زيباتري است كه تنها با رويت آن زيباييها و آن عظمتها آرام خواهد گرفت.
اما بر اثر تربيت غلط، اين ويژگي ممتاز و ارزشمند بصورت غلط در رفتار بعضي از انسانهاظاهر ميشود.
البته جن و جادو و هيپنوتيزم و يوگا و فالگيري همه از يك نوع نيستند اما بهرحال از جملهموارد و معارف غيرحسي شمرده ميشوند.
12ـ غريزه ميل شديد جنسي و گرايش به جنس مخالف
از منظر مكتب تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در دو شأن از شئون انسان دارد. شأن اولجاذبههاي غريزي جنسي و حيواني كه با تغييرات بيولوژيك و فيزيولوژيك انسان و ترشحهورمونهاي مربوط، به شدت فعال ميشود و شأن دوم عاطفه عالي انساني به سمت انس و الفت ومهرورزي و همدلي و هم زباني براي همياريهاي لازم در جهت حركت به سوي كمال.
بديهي است كه تحقق شأن معرفتي و انساني بدون جاذبههاي جنسي و جسمي بسيارمشكل است. زيرا انتخاب همسر و فروتني و عفو و بخشش و گذشت در برابر همسر و رعايتحالات طرف مقابل و مشكلات مادي ناشي از تشكيل خانواده و مشكلات معنوي آن، مانعبزرگي بر سر راه تحقق ارضاي عواطف عالي انساني و ايجاد انس و الفت و همدلي و صفا خواهدشد.
بنابراين بدون وجود لذتهاي جسمي و غريزي كمتر كسي حاضر به تن دادن به مشكلاتهمسرداري و تشكيل خانواده خواهد شد. لذا هر دوشأن اعم از جسمي و معرفتي مكمل يكديگرميباشند و لازمه تحقق رشد عواطف عالي انساني ميباشند.
اما بر اثر تربيت غلط، اين ودايع الهي، در شكل رفتارهاي نامطلوب در رفتار انسان بروزميكند.
با نظام سازي و تربيت صحيح ميتوان اين گونه رفتارهاي نامطلوب را در زمينههاي مذكوراصلاح نمود. و به سمت رشد و ترقي هدايت نمود.
13ـ تخيل گرايي و درون گرايي
از منظر مباني تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در تواناييهاي برجسته انسان دارد. زيرا خيال وگمان و تداعي معاني از ودايع الهي است كه در فطرت انسان گنجانده شده است كه ابزار اختراع واكتشاف و خلاقيت و نوآوري در حيات انساني ميباشد. از همه بالاتر توانايي تفكر است كه دروجود انسان بوديعه نهاده شده است كه به وسيله آن انسان ميتواند به نقصها و ضعفهاي خود وجامعه پي ببرد و به وسيله آن راه درمان و جبران ضعفها و نقصها را بيابد.
بديهي است كه تفكر براي اصلاح امور و يا تخيل براي پديد آوردن نقشها و طرحها واختراعات و خلاقيتها و نوآوريها نياز به سكوت و انديشه دارد اما بر اثر تربيت غلط، تفكر و تخيلدر درون انسان به اين صورت نامطلوب درآمده و در رفتار بعضي از انسانها ظاهر ميگردد.
بنابراين تخيل و توجه به درون و تفكر در عمق وجود، ودايع ارزشمندي هستند براي تداومحيات انساني. اما بر اثر تربيت غلط، به شكلي مخرب در رفتار انسان ظاهر خواهد شد.
14ـ شبيه سازي خود با بزرگترها و تظاهر به بزرگتر بودن
اين رفتار نيز ريشه در انديشه و آگاهي انسان دارد. زيرا نوجوانان و جوانان به صورتيآگاهانه سعي در نزديك شدن به جامعه بزرگترها را دارند. بديهي است كه با ملاحظه تواناييهايبزرگترها لازمه عضويت در گروه بزرگترها شباهت داشتن نوجوانان و جوانان با بزرگترها ميباشد.اين رفتار نشانه علاقه نوجوانان و جوانان به ورود به زندگي بزرگترهاست.
اما با تربيت غلط، اين گرايش به شكل غلط و منفي در رفتار بعضي از نوجوانان و جوانانظاهر ميگردد. ولي با تربيت و نظام سازي صحيح ميتوان اين صفت ارزشمند را در نوجوانان وجوانان تقويت و رشد داده و هدايت نمود.
15ـ كليات بافي و كليات سازيهاي غيرواقعي
در نظريه تربيتي اسلام از ويژگيهاي موجود ملكوتي قلب، آنست كه طبق فطرت الهي خودمايل است به قوانين حاكم بر روابط اشياء و اجزاء و اركان عالم پي ببرد و آنها را در خدمتانديشههاي خود بگيرد. بهمين دليل، جمع بندي مشتركات اشياء و استنتاج قوانين كلي و حاكم برروابط اشياء از ويژگيهاي قلب است و ريشه در عمق وجود انسان دارد. علوم و فلسفه و رياضياتاز همين نقطه ميرويد. اما اين رفتار برجسته بر اثر تربيت غلط بصورت كليات بافي و كلياتسازيهاي غيرواقعي در ميآيد. بديهي است كه طبقه بندي و مرحله بندي براي تقويت و رشد اينصفت ارزشمند نياز به نظام سازي دارد.
16ـ قهرمان دوستي و ميل به برترينها
از نظر انديشه تربيتي اسلام اين رفتار ريشه در عشق و جذبه و ميل شديد انسان به كمالمطلق و عظمت مطلق و جمال مطلق و جلال مطلق دارد. از آنجا كه قلب انسان موجود ماورايياست و فطرتاً متمايل به خوبي مطلق، زيبايي مطلق، كمال مطلق، و جمال مطلق ميباشد اينصفت متعالي در وجود انسان به وديعه نهاده شده است كه براي الگو گرفتن و يافتن چراغ راه بهسوي كمال و جمال و جلال مطلق، انسان بتواند به وسيله جاذبه و علاقه به سمت انسانهاي كاملو نشانههاي كمال در عالم، مجذوب و محو انوار حقتعالي شود.
اما بر اثر تربيت غلط، صورت احساسي و جسمي پيدا ميكند و قهرمان دوستي و علاقهبهترينها صورت ظاهري و شعاري پيدا ميكند.
0 نظر