متن کتاب اسرار عاشقان و مقامات عارفان ; دیباچه
ظهور انقلاب اسلامي و پيروزيهاي پي در پي آن در صحنه فرهنگ وسياست و حتي در صحنه جنگ طولاني و نابرابر در مقابل تكنولوژي وتمدن غرب و نيز عرضه كردن انديشه و طرح خاص از حكومت كه جمهورياسلامي نام گرفت موجب گشت كه انديشمندان و فرهيختگان جهان وبالاخص متفكران جهان اسلام نگاهي دوباره به اسلام كنند و در جستجويفهم «اسلام ناب محمدي» برآيند.
تفاوت اين اسلام با اسلام قبلي كه دهها سال است تحت نفوذ و تحقيرمنطق رياضي غرب قرار داشته است و بنيانگزار جمهوري اسلامي ايران آنرا اسلام امريكايي ناميده بود، در آن است كه اسلام ناب محمدي برخلافاسلام امريكايي، مفهومي شخصي و مجزا از سياست و مديريت جامعهنيست. اين اسلام جديد كه متكي بر فهم آيات قرآن است مدعي هدايت و اداره شؤون مختلف حيات انساني مثل سياست، اقتصاد، علم، تكنولوژي،صنعت، هنر، بهداشت، تعليم و تربيت، تجارت، مديريت، جنگ و دفاع،حكومت، انديشه و فلسفه و غيره ميباشد. اين اسلام جديد، اساس انديشهو برنامههاي خود را بر طبق آيات قرآن و انديشه اهلالبيت قرار داده است كه خبر از پيروزي اسلام و دين خدا بر تمام جهان ميدهد و به همين دليلهمانگونه كه بنيانگزار جمهوري اسلامي ايران مطرح نمود، سياست اسلامناب محمدي عين ديانت آن است يعني برنامهريزي و مديريت جامعةاسلامي در تمامي شؤون مختلف حيات انساني عين دين است و آن اسلاميكه نتواند شؤون مختلف حيات انساني را در جامعة اسلامي برنامهريزي ومديريت و هدايت نمايد، اسلام ناب محمدي (ص) نيست.
اين جمله معروف بنيانگزار جمهوري اسلامي كه سياست ما عين ديانتماست خلاصة دكترين و مانيفست جمهوري اسلامي و مباني انديشه وفلسفه سياسي و فرهنگي و علمي و هنري و اقتصادي و حقوقي و اجتماعيو نظامي و تمامي ديگر شؤون حيات انساني از ديدگاه اسلام ناب محمدي(ص) است.
جمله «سياست ما عين ديانت ماست» يعني برنامهريزي براي سياست وحكومت و برنامهريزي براي اقتصاد و تجارت و برنامهريزي براي علوم وصنعت و تكنولوژي و برنامهريزي براي تعليم و تربيت و دانشگاه وبرنامهريزي براي كشاورزي و بهداشت و حفظ محيط زيست و برنامهريزيبراي مديريت و دفاع و سياست خارجي و تمامي ديگر شؤون حيات انسانيدر ديدگاه اسلام ناب محمدي بايد بر اساس انديشه قرآني و اسلامي طراحيگردد و اسلام ناب محمدي براي تمامي شؤون حيات بشري انديشه و طرحو برنامه دارد و بايد از آن استخراج نمود.
اكنون تمامي جهانيان و بالاخص علاقمندان به اسلام و انقلاب اسلاميايران مايلند ببينند كه اسلام ناب محمدي در مقابل منطق رياضي وآزمايشگاهي و فلسفه معرفت حسي و واقعگرايي غربي كه اكنون به عنوانبرترين انديشهها و قدرتمندترين آنها مطرح است، چه رهآوردي ارائهمينمايد.
اما مشكلي كه در ارائه انديشههاي اصيل قرآني و روايي اهلالبيت برايطراحي و تدوين برنامههاي مختلف اداره جامعه وجود داشته و دارد آنستكه متون و منابع وحياني و گنجينههاي معارف اهلالبيت در محافل و مراكزپژوهشي مذهبي دائماً مطرح و تجديد چاپ ميگردد ولي كارشناساني كهبتوانند آن معارف را به متوني راهبردي تبديل كنند تا بر اساس آن بتوان برايشؤون مختلف اداره جوامع انساني برنامهريزي نمود، بسيار كمياب هستند.در دهه اول پيروزي انقلاب اسلامي تحركاتي غيركافي صورت گرفت ولي دردوره كارگزاران سازندگي متوقف گشت و لذا متون اصلي اسلامي تقريباًهمچنان دستنخورده باقي مانده است و هماكنون بسياري از مسؤولينجمهوري اسلامي به تعريف و شرح پيروزيهاي گذشته انقلاب اسلاميبسنده كرده و براي پيشبرد اداره امور به نظريات كارشناسي و تخصصيغرب رو آوردهاند و در حقيقت ميراثخواران فعلي در جمهوري اسلاميايران از ارائه نظريات و تئوريهاي صددرصد اسلامي براي اداره شؤونمختلف حيات انساني و اجتماعي و جهاني ناتوان هستند. به همين دليلاست كه دولتهاي متعددي كه در جمهوري اسلامي پس از سالهاي دفاعمقدس مسؤوليت اداره كشور و انقلاب اسلامي را به عهده گرفتهاند،عليرغم اظهار ارادت به مكتب امام خميني و اسلام ناب محمدي، هيچيكنتوانستهاند براي امور مختلف جامعه مثل اقتصاد، كشاورزي، هنر، ورزش،تعليم و تربيت، مديريت، تجارت، بانكداري، صنعت، تكنولوژي، دانشگاه،علوم، حفظ محيط زيست، بهداشت، سياست و غيره را به گونهاي طراحي وتدوين و برنامهريزي كنند كه بيانگر برخاستن آن برنامهها از اسلام ناب و ازمنابع وحياني و معارف قرآني باشد.
اوضاع به طوري وخيم است كه نه تنها علوم پايه و رياضيات و علومتجربي و صنعت و تكنولوژي و تجارت و تعليم و تربيت و دانشگاه وكشاورزي و بانكداري و غيره در كشور ما بر اساس انديشه غرب طراحيميشود. بلكه حتي در علوم انساني مثل سياست و حكومت وجامعهشناسي و روانشناسي از شعارهايي مثل دموكراسي و آزادي(آزاديهاي فردي از نوع ليبراليسم) و جامعه مدني و پلوراليزم معرفتي وتكثرگرايي و مشاركت زنان در امور جامعه در هماهنگي با كنوانسيونهايجهاني مربوط و نيز جهاني شدن و هماهنگ شدن با دهكده جهاني (درشكل و قالبي كه منطق رياضي غرب ترسيم كرده است) استفاده ميكنيم و بههمين دليل مجدداً به مشاركت صنايع غربي و سرمايه و تكنولوژي وكارخانهها و كارشناسان غربي نيازمند شده و روزبروز نشانههاي ايننيازمندي در كالاها و صنايع و شعارهاي سياسي و اقتصاد و تجارت بيشتر رخ مينمايد.
و شعارها و مفاهيم و ارزشها و دلايلي را كه براساس آنها انقلاب كرديم و براساس آنها هشت سال دفاع مقدس را اداره كرديم كمكم رو به فراموشيسپرده ميشود.
اگر اوضاع به همين گونه به پيش برود جملة معروف "سياست ما عينديانت ماست" نه تنها در قالب شعار باقي ميماند بلكه شعاري سطحي وغيرقابل برنامهريزي تلقي ميگردد و مطرح كردن آن ديري نخواهد پاييد كهتوسط هر فرد فرهيخته و حتي دانشمندي نشانه بيسوادي و سطحيگري اوتلقي گردد.
مثلاً بيشتر سياستمداران و مسؤولين مختلف كشور به زيارت عاشورااحترام ميگذارند و حتي آن را شايد هر روز صبح يا شام تلاوت كنند و حتيتلاوت آن را در حوزة مسؤوليت خود ترويج نمايند ولي اينكه چگونه اينگنجينة گرانمايه را با آنهمه تأكيد اهلالبيت در عظمت آن، محور برنامهها ومبناي طراحي و برنامهريزيها در حوزه مديريت خود نمايند، يا بكليمطرود ميدانند يا در مورد چگونگي تحقق آن چيزي نميدانند يا تواناجراي آن را ندارند و يا تحقق آن را به رأي و نظر مسؤولان ديگر وابستهميدانند.
نه تنها زيارت عاشورا چنين وضعي را دارد بلكه با تمامي متون روايياهلالبيت و حتي قرآن كريم نيز چنين معاملهاي شده است. مثلاً در اولجلسات، آيهاي از قرآن تلاوت ميشود و يا وزارتخانهها و سازمانها بين دونماز ممكن است قاري قرآن دعوت شود و بالاخص در ايام مذهبي مثل اياممبارك ماه رمضان قرآن تلاوت نمايند و يا آنكه وزارتخانه و يا سازمان خاصيدر گسترهاي وسيع تلاوت و مسابقه و چاپ نفيس قرآن را در ابعاد مختلف بهعهده ميگيرد. ولي متأسفانه در همان نهادها و يا در سازمانهاي دولتي وغيردولتي چگونگي تبديل متون و آيات قرآني به برنامهريزي و نظرياتراهبردي و كاربردي براي اداره حيات انساني از دستور كار خارج است.
در حقيقت كمكم به همان راهي ميرويم كه اسلام سعودي و اسلام مصر و اسلام پاكستان و اسلام اندونزي و اسلام كويت و قطر و ... پيموده وميپيمايند.
اوضاع به گونهاي است كه اگر چنين انديشهاي را در هدايت و اصلاحمسير منطق رياضي غرب در دانشگاههاي جمهوري اسلامي مطرح كنيم و ياانديشة "سياست ما عين ديانت ماست" را به عنوان محور طراحي علوم وتكنولوژي و اقتصاد و سياست و مديريت و كشاورزي و جنگ و دفاع وبانكداري و تعليم و تربيت و دانشگاه و هنر ورزش و غيره مطرح كنيم،بسياري از اساتيد دانشگاه به وحشت افتاده و فرياد اعتراضشان بلندخواهد شد.
مبارزه با اين بتهايي كه انديشمندان غرب براي آنها ساخته و اينان دردانشگاههاي ما دهها سال است كه بر آستان اين بتها سجده كردهاند و از آن بهبزرگي ياد كرده و در ستايش استحكام و علمي بودن منطق رياضي غربسرودهاي بلندي سرودهاند و دهها سال است كه همواره به پيرايش و آرايشعلمي آن مشغول بوده و از اين راه خود نيز به بزرگي و استادي رسيدهاند، درحقيقت مبارزه با هستي و موجوديت و هويت اين اساتيد است ولذا با تماموجود به تحقير و طرد چنين انديشههايي كه ساحت نامقدس بتكدة آنان را آلوده و متهم كند، برخواهند خاست. اين در حالي است كه بسياري از آناندر عقايد فردي به اصطلاح سنتگرا بوده و افرادي متدين و مؤدب به آدابشرعي و متعهد به اجراي احكام ديني در زندگي خود ميباشند و حتي بعضاًخود را از عاشقان قرآن و اهلالبيت دانند حتي بعضي از ايشان خود را يكياز برجستهترين قرآنشناسان و اسلامشناسان و متخصصان و معرفتشناساناسلامي ميدانند!
اين خلأ عظيم نشان ميدهد كه انقلاب اسلامي ايران به تربيتكارشناساني نيازمند ميباشد كه از يك طرف آشنا به متون اسلامي و قرآني وروايي باشند و از طرف ديگر در ترجمه كارشناسي آن متون به متون ديگريكه بتوان بر اساس آنها شؤون مختلف حيات اجتماعي و انساني را بر اساساسلام ناب محمدي برنامهريزي نمود، توانا باشند.
چنين خلأ بزرگي چه در حوزههاي علميه و چه در دانشگاهها و چه درمحافل تحقيقاتي و پژوهشي و چه در مراكز فرهنگي و اجتماعي و سياسي،احساس ميشود.
به همين دليل، مؤسسه فرهنگي صابره اولين گام هرچند كوچك را باتقديم ترجمه و شرح زيارت عاشورا برداشته است تا اين گنجينه عظيمي كهبيش از هزار سال است كه علماء بزرگوار و محدثين شيعه با جان و مال وخون خويش از آن پاسداري كردهاند تا آن را سالم به دست ما برسانند، راپيش روي خويش قرار داده و مبتني بر آيات كريمه قرآن و روايات مأثورهاهلالبيت، آن را به گونهاي ترجمه و شرح نموده است كه براي مسؤولين وكارشناسان و انديشمندان و برنامهريزان جامعه به صورت متني هدايتگر وراهبردي درآيد بدون آنكه در ترجمه و شرح فرازها، ذرهاي به تفسير به رأييا استظهار روي آورده باشد.
و اميدوار است كه نه تنها اساتيد و فرهيختگان حوزه و دانشگاه آن راموضوع تدريس خود قرار دهند، بلكه با ارائه اين ترجمه و شرح و استفاده محققين اسلامي از آن، كارشناساني به ميدان بيايند و مانند ترجمه و شرحزيارت عاشورا، ديگر متون روايي و قرآني را به زبان كارشناسي و راهبرديترجمه نمايند و آن متون را براي استفادة برنامهريزان كشور آماده نمايند.
و بدينوسيله ساير برنامهريزان متعهد كشور را در استفاده از متون ونظريات اسلام ناب محمدي ياري نموده و راه آنان را در طراحي و تدوين واجراي برنامههاي خود آسان نمايند.
در عين حال براي آنكه رابطة زيارت عاشورا با نيازهاي روز مشخص وتبيين گردد به نظر رسيد كه توضيحات بيشتري در بهرهبرداري از متن ومحتواي زيارت عاشورا در جهت تطبيق آنها با نيازهاي زمان لازم است. امااگر چنين كاري در متن اصلي ترجمه و شرح زيارت عاشورا انجام ميگرفتشايد به دهها هزار صفحه تبديل ميشد كه يقيناً از حوصلة خوانندگان خارجبود و ضمناً متن اصلي ترجمه و شرح را از حيثيت علمي و فشرده آن خارجميكرد.
بنابراين بهخاطر آن كه چنين مشكلي برطرف شود، بهعنوان نمونه كلاسدرسي در محل مؤسسه تأسيس شد و اصل كتاب در جلساتي با عنواندروس ترجمه و شرح زيارت عاشورا تدريس شد. تا از يك طرف روشبهرهبرداري از دروس شرح زيارت عاشورا و تطبيق آن با نياز زمان و جامعهتبيين گردد و از طرف ديگر هر دو يا سه جلسه درس شفاهي پس از پيادهشدن نوارها و ويرايش مطالب به كتابي كوچك در قالب كتاب همراه تبديلگردد؛ و لذا بحمد الله هماكنون چندين مجلّد پيدرپي از كتابهاي مذكور دردست چاپ و يا آماده براي تقديم به علاقمندان است.
براي آن كه فضلا و دانشپژوهان بتوانند از مباحث مطرح شده بهتراستفاده كنند، در هر كتاب همراه چهار روش جديد بهكار گرفته شده است.
روش اول
براي هر جلسه فهرستي از مطالب مطرح شده تهيه شده است كه اين روشاولاً موجب ميشود كه دانشپژوه در هر جلسه مطالبي را كه مورد نظر استادبوده است پيگيري نمايد و ثانياً عناوين متنوع در مطالب يك جلسه موجبميگردد كه دانشپژوه متذكر و متوجه مباحث متنوعي در بحث شود كه اگرآنها را بهطور خصوصي و مجزّا از كتاب پيگيري كند، بهصورتشگفتآوري به معارف او افزوده خواهد نمود؛ و ثالثاً مجموعه فهرستمطالب در كل زيارت عاشورا و در طول حدود سيصد جلسه نزديك بهچهارهزار عنوان مطلب خواهد شد كه خود مانند دائرةالمعارفي از معارفاهلالبيت براي تمامي فضلا و دانشپژوهان و محققان درخور توجه و قابلاستفاده خواهد گشت.
روش دوم
در پايان هر جلسه در همان كتاب همراه چندين سؤال امتحاني مطرح گشتهاست تا دانشپژوهان و علاقمندان با تهيه پاسخ به سؤالات و تطبيق آنها بامتن كتاب و مشورت با اساتيد، بتوانند مطمئن شوند كه مطالب هر جلسه رادر حداقل ممكن آموختهاند. بديهي است پاسخ به سؤالات هر بحث،نشاندهنده عمق معارف دانشپژوهان يا بازگوكننده عمق مباحث مطرحشده در هر جلسه نميباشد و لذا تنها ميتواند حداقلي را كه دانشپژوهاندر استفاده از مباحث هر جلسه آموختهاند نشان دهد.
روش سوم
بعد از طرح سؤالات امتحاني براي هر جلسه عناوين تحقيقي و پژوهشي ارائه شده است و در اين روش چند نكته مورد نظر ميباشد:
اول آن كه به دانشپژوهان و محققين نشان دهد كه متن آموزشي هرجلسه عمق مطالب مورد نظر استاد را نشان نميدهد. زيرا شيوه عرضهمطالب هر جلسه بهگونهاي است كه در خور فهم و علاقه همگان باشد وبراي آن كه دانشپژوهان متذكر باشند كه عمق مطالب و مباحث مطرح شدهدر نظر استاد تا چه حد بوده است، عناوين تحقيقي و پژوهشي تقديم شدهاست تا نظر دانشپژوهان و محققين به آنها جلب گردد.
دوم آن كه براي تربيت استاد در اين رشته يعني در رشتة تدريس شرحزيارت عاشورا بررسي و تلاش در مورد موضوعات تحقيقي و پژوهشيمذكور لازم است و بدون كار و تحقيق در عناوين مذكور دست بردن بهتدريس درس زيارت عاشورا امري سطحي و قشري و بدون عمق خواهدشد و بديهي است كه ممكن است استاد به خطرات معرفتي نيز دچار شود.
روش چهارم
ارائه شيوه خاص مراجعه به منابع پژوهشي و تحقيقاتي است. در اين شيوهقبل از آن كه دانشپژوه به جستجوي منابع دست بزند يا توسط كتاب همراهاسامي منابع و مآخذ بسياري در اختيار او قرار داده شود، به دانشپژوههشدار داده شده است كه اولاً در روش مطالعه و تحليل و برداشت خود ازمنابع پژوهشي تجديدنظر كند و ثانياً مراجعه به منابع را فقط زير نظر استادانجام دهد زيرا زياد بودن منابع و مآخذ آنچنان كه در بسياري از كتب علميمعمول شده است، موجب شده است كه نگاه دانشپژوه به منابع مذكورآماري گردد.
مثلاً در مورد زن در قرآن تنها به بررسي آياتي بسنده كند كه به نحوي واژه زن و زنان ذكر شده باشد يا در مورد ولايت يا در مورد مستضعفين يا در موردحضرت مهدي صلوات الله عليه و علي آبائه و يا در موارد ديگر به همينروش عمل نمايد.
روش گذشته موجب ميگشت كه دانشپژوه از مباحث بسيار عميقي كهظاهراً با بحث او ارتباط ندارد، صرفنظر كند و يا بدان توجه ننمايد و درنتيجه نتايج و ثمرات تحقيقات او سطحي و غيركارآمد شود.
اما روش اين كتاب آن است كه اولاً دانشپژوه را در برخورد با هر نشانه ونمونه آمادة بررسي عميق نمايد و شيوه برداشت خود را از آيات و روايات ومستندات تصحيح نمايد. ثانياً در جستجوي اساتيد زبده و صاحبروشهاي مؤثر در تحقيق برآيد، تا با هدايت و ارشاد ايشان به گونهاي تربيتشود كه بتواند در نگاه عميق و برداشت صحيح و مؤثر از آيات و رواياتتوانا گردد.
بمنّه و كرمه
مرتضي زاهدي
مؤسسه فرهنگي و پژوهشيصابره(س)
0 نظر