متن کامل اسرار نهفته در كلمه مقدسه اباعبدالله و ابن رسول الله ; جلسه یازدهم عناوین و متن کامل
براي مطالعه، روي عناوين كليك نماييد
باز هم معرفت، معرفت، معرفت غافل نباشيم! آتش عشق تدبّر در زيارت عاشورا جمعبندي مباحث قبل؛ زيارت عاشورا را رها نكنيم سيري در آنچه راجع به «سلام» گفته شد آنچه در باب «يا» گفته شد در معناي اباعبدالله و مقامات آن حضرت ع دينمان را عرضه كنيم عاشقان جمال رسولالله ص بررسي ژنتيكي ابن بودن حضرت امام حسين ع بررسي دامن تربيتي ابن بودن امام حسين ع بررسي دامن وراثتي امام حسين ع عظمت زيارت عاشورا در هيچ شرحي نميگنجد
اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها
أَيْنَ صَدْرُالْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَ التَّقْوي'*** أَيْنَ بابُ اللّه الَّذي مِنهُ يُؤْتي ***أَيْنَ وَجْهُ اللّهِ الَّذي اِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الاَوْلِيآء
باز هم معرفت، معرفت، معرفت
انشاءالله قصد داريم در جلسات زيارت عاشورا طوري عملكنيم كه تنها به عنوان يك مصرف كننده نباشيم و با طرحبرنامههاي كسب معرفت و نيز با برائت از اعداء آل محمّد ص پيش برويم و معرفت را محور عزاداريها، زنجيرزنيها وندبهخوانيهاي خود قرار دهيم و آنگونه باشيم كه درعاشقانهترين لحظات گريه و عزاداري و سينهزني براي امامحسين ع رفتارهاي بدون معرفت از ما سر نزند. بايد نسبت بهدينمان به معرفت و آگاهي لازم برسيم چرا كه محتوا و معرفتشيعه بودن ما مثل يخ ذوب شده است و جز پوست آن چيزي دراختيار ما نيست تا جايي كه «السلام عليك يا أباعبدالله» را درود برشما اي پدر عبدالله معنا ميكنيم! در حالي كه اگر احترام امامحسين ع به اين بود كه او را با نام فرزندش صدا بزنيم بايد سلام برتو اي پدر علي اكبر ميگفتند، زيرا عبدالله رضيع(يعنيشيرخوار)، فرزند كوچك آن حضرت بود.
غافل نباشيم!
در زيارت عاشورا اسراري است كه دكترين و مانيفست وتئوريهاي شيعه در تمامي زمينههاي فرهنگي و عرفاني وسياسي و اجتماعي ميتواند از آن نشأت بگيرد. براي همين استكه دشمنان اهلالبيت: عليه زيارت عاشورا بسيار توطئهكردهاند و ميكنند.
دشمنان معارف اهلالبيت: و يا ناآگاهان منحرف، با طرحانديشههاي غلط مثل آزادي يا معنويت و تجربهي شخصي دينيو قرائتهاي مختلف از دين، كاري كردهاند كه حتّي به دنبالدستجات سينهزني، خانمهاي آرايشكرده به عنوان علاقمندي بهعزاداري راه بيافتند و همچون كارناوال، بدون آنكه گريه كنند وخضوع حضور در محضر و مجلس حضرت اباعبدالله را حفظكنند، تماشاچي باشند و بدينوسيله مانع عزاداري و زيارتبامعرفت در ميان جوانان ما در حين عزاداري شوند و اين يكپيشامد اتفاقي نيست.
اثرات بيمعرفتيهاي ما، كجفهميهاي ما و بدفهميهاي ماموجب ميشود كه ما شيعهها هم مثل انسانهاي بيمعرفت بهساحت مقدس اهلالبيت: به ائمه: سلام ميدهيم به طوريكه سلاممان هيچ تفاوتي با سلام يك فرد بيمعرفت نداشته باشد.
ريشهي اين همه بدفهميها را نميتوان مطلقاً در توطئههايدشمن جستجو كرد چرا كه قسمت اعظم آن به مشكل بحرانهويت ما كه ناشي از بيمعرفتيهاي ما نسبت به فرهنگ وانديشهي اهلالبيت است برميگردد به گونهاي كه با خواندن يكمقالهي منحرف، دچار ابهام و شبهه خواهيم شد.
اگر دينمان را يك گردو فرض كنيم، داخلش پوسيده شدهاست و ما را به بازي با پوستهاش مشغول كردهاند. براي هميناست كه از امام حسين ع فقط سينهزني، گريه و مداحياش ماندهاست؛ گرچه همين هم كليد اتصال است. فكر نكنيد كه ما از آندسته از روشنفكرها شدهايم كه با سينهزني و مداحي مخالفيم؛ نه!ما خود به مجالس عزاداري و مداحي و سينهزني بسيار علاقه وارادت داريم ولي معتقديم كه اگر از روي معرفت گريه كرديم وعزاداري نموديم و بر سر و سينه زديم نورش آسمان و زمين را فراخواهد گرفت.
همانطور كه قرآن ميفرمايد: «وَاضْمُمْ يَدَكَ اءِلَي' جَنَاحِكَ تَخْرُجْبَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ» يعني اگر دستت را به سينهات زدي بايدنورش همهي عالم را بگيرد. اما در برخي از سينه زدنها و مجالسعزاداريها دخترهاي خياباني با آرايش در كنار خيابان ميايستنديا همراه دستههاي زنجيرزني راه ميافتند و ابزار گناه را فراهمميآورند. در چنين حالتي، آنان به جاي اينكه خادم امامحسين ع باشند، خادم شيطان شدهاند!
آتش عشق
همانطور كه گفتيم قرآن ميفرمايد: «وَاضْمُمْ يَدَكَ اءِلَي' جَنَاحِكَتَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ» حضرت حقتعالي در قرآن كريم درجريان شرح داستان حضرت موسي به او ميفرمايد دستت را بهسينه بزن! از آن، انواري متصاعد شود كه روشني آن همه جا را فراگيرد. چرا چنين ميشود، براي آنست كه حقتعالي فرموده استبخاطر اخلاص و تضرع و مجاهدت تو، براي هدايت جامعه،اختيار و انتخاب كرديم، به تو عنايتكرديم و نشان عنايت ماآنست كه اگر دست خود را به سينهات ببري، نوري از آن متصاعدميشود كه موجب روشنايي دلها ميشود، بيآنكه انحراف وخرافه و گزافهاي در آن آميخته باشد. نشان عنايت ما به آنست كهاگر عصاي ساده و چوبين خود را كه تنها سلاح دفاعي و تكيهگاهتو بود در راه ما هزينه كني و به زمين بياندازي آن را براي تو اژدهاخواهيم كرد. ما بايد در عزاي حضرت حسين ع اينچنينسينهزني كنيم. سينهي خود را كوه طور كنيم، نام حسين ع را وياد آن حضرت و مصائب آن حضرت را آتشي كنيم كه از درختسبز قلب ما سرچشمه بگيرد و بيفروزد.
در ادامه ميخوانيم «فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْحَوْلَهَا» اشاره به زماني دارد كه به حضرت موسي ع در كوه طورندا رسيد كه مباركباد بر هركس كه در اين آتش عشق ميسوزد و لذااگر «مَنْ حَوْلَهَا» نداشت ما با اين بيمعرفتيمان رانده شده بوديمزيرا اين بشارت براي آنهاست كه «در خون خويش واژگونرقصيدند و دستافشان كنند». شهدايي كه در اين عشق سوختندو آنهايي كه با شهدا بودند ولي شهيد نشدند.
و ما اگر به اين حقيقت كه مجلس امام حسين ع كوه طور استشك داريم شيعه نيستيم. بعضي از افراد ميخواهند كه تنها باگفتن يك «ياعلي» شيعه باشند، براي همين نه در آتشند نه در كنارآتش؛ يعني نه در آتش طور عشق و معرفت ميسوزند و نه از گرمياطراف آن بهرمند ميباشند.
آتشي كه حضرت موسي ع ميخواست براي نجات اهلش ازظلمات جهل، فقر، ناداني و گمراهي از آن استفاده كند آتشمعرفت و عشق و اخلاص و مجاهدت و تضرّع و بندگي بود.
آتش عشق حضرت امام حسين ع نيز آتش كوه طور است كهبايد از آن گرمي گرفت و نور شفابخش آن را بر دستان و سينه ودلها احساس نمود.
تدبّر در زيارت عاشورا
بنابراين زيارت عاشورا و امام حسين ع كوه طور شيعه استكه بايد با فهم و تدبر به آن نگاه كنيم تا مصداق آيهي «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَالْقُرْا´نَ أَمْ عَلَي' قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» نشويم، چرا كه امام حسين ع همقرآن ناطق است و بايد در قرآن وجودش در زيارت عاشورا تدبركنيم.
جمعبندي مباحث قبل؛ زيارت عاشورا را رها نكنيم
ابتدا راجع به عظمت زيارت عاشورا بحث شد و بعد تجليكلي امامت، ولايت، رسول خدا و خلاصه ضامن دوام و حياتكل دين در زيارت عاشورا مطرح شد و اثبات شد كه كل قرآنتجلياش در زيارت عاشوراست.
و نيز دربارهي نقش والاي زيارت عاشورا در حفظ كيان واعتقادات شيعه توضيح داده شد و مطرح شد كه علت انحرافجوانان و دينگريزي آنان، قرائتهاي مختلف و مشكلاتعديدهاي از اين قبيل، رها كردن زيارت عاشوراست. منظور ما ازرها كردن، نخواندن زيارت عاشورا نيست وگرنه هستند عدهيكثيري كه در مجالس ائمه: زيارت عاشورا ميخوانند وليبيرون از مراسم زيارت عاشورا، اقتصادشان همان اقتصادمنحرف، بانكداريشان همان بانكداري منحرف،عروسيهايشان همان عروسيهاي منحرف و زندگي كردنشاننير به شيوهي زندگي افراد منحرف است و عوض آنكه زيارتعاشورا را براي زندگي كردنمان، براي جهاني شدن و براي نجاتشيعه در برابر بحران هويت بخوانيم براي ثوابش ميخوانيم كهالبته ثواب دارد ولي اگر بامعرفت تلاوت شود ميزان عظمت ثوابيكه به ما ميدهند آن قدر زياد است كه با هيچ بخششي قابلمقايسه نخواهد بود.
سيري در آنچه راجع به «سلام» گفته شد
در بحث «سلام» به هشت معني دعا، تسليم و توسل و تكريم ومناجات و تظلم و اعلام آمادگي و گدايي اشاره شد و با توجه واستناد به آيات قرآن كريم و روايات اهلالبيت مطرح شد لذا وقتيدانسته شد كه مفهوم «السلام» با «سلام» فرق ميكند:
- «سَلاَمٌ عَلَي' نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ» داراي يك مقامات مخصوصاست؛
- «وَالسَّلاَمُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ اُبْعَثُ حَيّاً» دارايمقام ديگري است؛
- «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لاَ اءِل'هَ اءِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلاَمُ» كه دراينجا حضرت حق، خودش السلام است، داراي عظمت و مقامديگري است؛
يكي از معاني جملهي «السلام عليك يا اباعبدالله» عرضتسليم به ساحت مقدسش است، يعني حسين جانم! همهيهستي و بود و نبودم را فداي تو ميكنم.
معناي ديگر سلام، دعا و تقاضاي درجات و مقامات براي آنحضرت است.
شايد از خودتان بپرسيد اين مقامات چيست؟ زيرا امامحسين ع مقاماتي دارد كه از آن بالاتر قابل تصور نيست ولي آيهيشريفهي «وَاءِن مِّن شَيْءٍ اءِلاَّ عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ اءِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»نشان از آن دارد كه يعني هرچند امام حسين ع و حضرترسول ص به سلطنت مطلقه رسيده باشند، باز در خزائن غيبحقتعالي مقاماتي است كه با سلام و دعاي ما به ايشان از طرفحقتعالي اهداء خواهد شد. لذا هر سلام و صلواتي كه هركدام ازمؤمنين تا روز قيامت ميفرستند باز هم مقام و مقامات عاليتربراي اهلبيت: به همراه دارد.
«السلام عليك يا اباعبدالله» ضمن توسل و تسليم به حق، ازحضرت حق تسليم مقامات براي حضرت اباعبدالله ع را طلبميكنيم كه حضرت حق هم مدام حضرت اباعبدالله ع را بهدرجات مقربتر و انوار ملكوتيهي بالاتر ميرساند چرا كههمانطور كه قدرت خداوند تمامشدني نيست، خزائن غيب او همپاياني ندارد. بنابر آنچه گفته شد نتيجه ميگيريم كه «سلام» بهمعناي درود نيست.
در زمان حيات ائمه: وقتي شخصي بر آنها وارد ميشد اگربيش از يك بار سلام ميكردند امري غيرمعمول و نامعقول بود ويك بار كافي مينمود ولي زماني كه سلام، دعا، تسليم و توسلباشد هزار بار آن هم كم است و بايد با هر سلام به مقاميبرسيم امّامتأسفانه ما، بعد از فرستادن صد سلام در زيارت عاشورا باز همهمان انسان قبلي هستيم.
آنچه در باب «يا» گفته شد
در شرح «يا» در فراز «السلام عليك يا اباعبدالله» كاربرد آن رادر هفت معني ذكر كرديم كه در زيارت عاشورا كاربرد دارد، ازجمله آنكه در عربي حرف نِداست، در بعضي موارد، «يا»استمداد است مانند اينكه يك فرد نابينا بگويد: يا رجل! خذبيدي.
يا أيها العزيز؛ در اينجا «يا» تكريم است كه در اين آيهي كريمهبه عظمت و تكريم عزيز مصر توسط برادران حضرت يوسفاشاره دارد كه او را در جايگاه سلطنت نميشناختند، ما هم چونبرادران يوسفيم. حضرت مهدي (عج) در جلسههايمان شركتميكند ولي ما چون با گناهان خود او را در چاه غيبت ناچاركردهايم، او را و جايگاه ملكوتي و سلطنت ملكوتي او را نميبينيمو نميشناسيم. لذا طبق روايات شريفه، به ذيل همين آيه توسّلجسته و با تلاوت اين آيهي كريمه به ساحت مقدس حضرتمهدي -ارواحنا فداه- با تكريم مقام ملكوتي حضرت، به سؤال وتضرّع دست خود را بلند ميكنيم و تلاوت ميكنيم كه:
«يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَاَوْفِ لَنَا الْكَيْلَوَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا اءِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ»
كاربرد ديگر «يا» در توسّل است مثلاً در اين فراز از دعايتوسل «يا وجيهاً عندالله اشفع لنا عندالله»؛ كاربرد ديگر «يا»، يايتضرع است كه در دعاي كميل از زبان بنده گفته ميشود: «يا ربارحم ضعف بدني... يا من بدأ خلقي... يا رب يا رب يا رب».
كاربرد ديگر، «يا» در مناجات است مثلاً ميگوييم «يا الهي»يعني اي خداي من. كاربرد ديگر «يا»، ياي دادخواهي است مثلوقتي كه يك مظلوم ناله ميزند.
در معناي اباعبدالله و مقامات آن حضرت ع
بهرهي بهتري كه از فراز «السلام عليك يا أباعبدالله» بايد ببريمتظلم كردن به اسم قهاريت حضرت اباعبدالله ع است. يعنيمولاجان! ببين كه دينت را چطور ضايع ميكنند. هنوز كه هنوزاست هنگاميكه پيكرهاي پاك شهدا را ميآورند مخالفين انديشهو فرهنگ اسلامي، جشنوارههاي منحرف برگزار ميكنند و درتالارهاي غفلت، موسيقي سنتي و غيرسنّتي را بدون آنكه تعهدينسبت به انقلاب اسلامي داشته باشد و يا پيامي از آن را برساندميگذارند و حاصل هزار سال مجاهدت و شهادت و ايثار شيعه راكه در جمهوري اسلامي در حال احيا شدن است، اينگونه پايمالميكنند لذا در اينجا ما بايد به سلطنت جباريت و قهاريت امامحسين ع التماس و تضرع كنيم.
در معناي ديگر «أباعبدالله» عرضه شد كه حضرت امامحسين ع در ذيل اسم رب و معبود و در ذيل برترين اسماء جلالو جمال حق به سلطنتي كه كليد عبوديت حضرت ميباشد رسيدهاست و هركس به اسماء جلال و جمال حق دست پيدا كند بهسلطنتي ميرسد كه خداوند از بالاترين مقامات به او عنايتميكند و آن مقامات عاليه، مقام «السلام» است كه حضرتاباعبدالله ع به اين مقام رسيده است.
خود حضرت حق در قرآن كريم فرموده است «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لاَاءِل'هَ اءِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلاَمُ» و چون حضرت اباعبداللهالحسين ع به مقام «السلام» رسيده است پس به سلطنت ملك وملكوت رسيده است و ما به اين مقام توسل ميكنيم، تسليمميشويم و مناجات ميكنيم و خود را همچون موري بر آستانش واو را سليمان ملك و ملكوت ميبينيم.
در جملهي شريفهي «السلام عليك يا أباعبداللّه» اگر با توسّلبه سلطنت حاصل از عبوديتش به حضرت، سلام كنيم به معنيآنست كه رحمت و شفقت آن حضرت را نسبت به خودمانخواهانيم ولي اگر با توسل به سلطنت حاصل از مظلوميتش بهحضرت سلام كنيم به معني آنست كه خشم و غضبش را برايدشمنانش ميخواهيم. همانگونه كه خداوند در قرآن فرمودهاست كه من حقيقت هستي را چنين سازماندهي كردهام(نوشتهام)كه قاتل مظلوم را بازخواست و به اشد مجازات برسانم؛ و چونحضرت حسين ع به مرحلهي مظلوميت مطلق و حقيقتمظلوميت رسيده است بنابراين حقيقت اسم قهاريت در قدرت اومتجلي ميگردد و خداوند متعال، صفات عظمت و قهاريتش را دراختيار حضرت حسين ع قرار داده است تا با آن سلطنت كند ودشمنانش را خوار و زبون سازد.
ولذا احدي از دشمنان حضرت حسين ع وجود ندارد كه درهمين دنيا به خواري و ذلت كشيده نشوند يعني حضرت امامحسين ع از لحظهاي كه به شهادت رسيده است بنابر اراده حقتعالي برسر قدرت ملك و ملكوت تكيه زده است تا بر تمامدشمنانش خشم بگيرد و آنان را خوار و زبون سازد.
براي همين است كه در زيارت عاشورا ميخوانيم «الي يومالقيامة» يعني اي شيعهي حسين ع ! آگاه باش كه اگر خلاففرهنگ و انديشهي حسين ع عمل كني خشم حضرت شامل تونيز خواهد گشت(العياذ بالله) و مواظب باش كه لعنتهايي كه برابوسفيان و معاويه ميفرستي گريبانگير خودت نشود چرا كهحضرت حق قسم خورده است كه هركس كه خون حسين راپايمال كند و حقوق مظلوميتش را رعايت نكند جزايش را درهمين دنيا نيز بدهد چه برسد به آخرت.
با اين وجود وقتي ما با سلام به مقامات حضرت توسلميكنيم در اين دنيا عظمت دنيايي و در آخرت شفاعت حسيني راميخواهيم و اگر با همين كلمه با خشم و غضب دعا كنيم ازهمهي دشمنان اسلام دادخواهي كردهايم نه به زعم عدهاي فقطاز معاويه يا يزيد.
دينمان را عرضه كنيم
در مباحث پيش به شرح فراز «السلام عليك يابن رسول الله»رسيده بوديم. در زمان ظهور امام زمان (عج) بعضي از شيعيان وحتي بعضي از علماء شيعيان ادعا ميكنند كه حضرتمهدي(عج) دين جديدي آورده است، اين به علت وجودقرائتهاي منحرف و مختلف و جديد از دين است.
مگر زمان اهلالبيت: مردم دينشان را در محضر ائمهياطهار: عرضه نميكردند؟ پس چرا ما به جاي اينكه دينمان راعرضه كنيم، روزنامهها را ميخوانيم تا ببينيم كدام قرائت درستاست؟! اگر ما دينمان را عرضه نكنيم به محتواي شيعه بودنمانپي نخواهيم برد؛ اگر اين كار را كرده بوديم رهبر عزيز انقلابنميفرمود: «اينجا كربلا ميشود...» تابحال فكر كردهاي كه آيا دركشور شيعه چه معني دارد كه كربلا بشود؟ در كشور شيعه كه همهعاشق حسيناند، چرا بايد كربلا بشود؟! كربلا كه پر از مسؤولين وافراد يزيدي بود! مقام معظم رهبري براي اين فرمودند اينجا بايدكربلا بشود كه ما از معارف اهلالبيت: فاصله گرفتهايم و نسبتبه عمق معارف اهلالبيت غريبه شدهايم.
عاشقان جمال رسولالله ص
از بس كه حضرت رسول ص زيبا بود، روزي يكي از اصحاب،خدمت ايشان رسيد و عرض كرد: يا رسولالله! يوسف ع خيليزيبا بود، شما در مقام مقايسه با او چطور هستيد؟ منظورش اينبود كه شما زيباتريد يا يوسف؟
اينان كساني بودند كه عاشق جمال رسولالله ص بودند و هرصبح كه پيامبر اكرم ص در جمع اصحاب، روي زمين مينشستند،آن دلدادگان ميآمدند و در نهايت عاشقي از جمال حضرت گلديدار ميچيدند. ما هم سعي كنيم عاشق جمال رسول خدا ص بشويم تا از جمالهاي دنيوي بيزار شويم. چشمي داشته باشيم كهرسولالله ص را ببيند و عشق كند تا شامل افرادي كه قرآنميفرمايد: «لَهُمْ أَعْيُنٌ لاَيُبْصِرُونَ بِهَا» نباشيم. معني حقيقي حالكردن و ثواب بردن را بيابيم. هنگام خواب، آنقدر صلوات با اشكو ندبه بفرستيم تا وقتي كه به خواب رفتيم رسولالله ص را ببينيم.
حضرت در پاسخ به سؤال آن صحابي فرمودند: برادرم يوسفزيباتر بود اما من بانمكترم.
طبق شرايط ابن بودن، امام حسين ع جمال زيبا و دلآرايخود را از پيامبر اكرم ص به ارث برده است كه اگر نور اين جمالكبريايي بر دل ما بتابد ديگر به دنبال جمال دنيوي نميگرديم.
حضرت امام حسين ع علاوه بر اين در رفتار، چون جدش،بسيار مؤدبانه، در گفتار، بسيار دلنشين و حتي در راه رفتن همبسيار زيبا و شبيه پيامبر بود. تمام اين اسرار در كلمهي «ابن» درفراز «يابنرسولالله» به صورت رمز نهفته است.
بررسي ژنتيكي ابن بودن حضرت امام حسين ع
از نظر ژنتيكي در «يابن رسولالله» دو مورد در اين جلسه رامورد بررسي قرار ميدهيم:
- يكي زيبايي ژنتيك و صفات شريفهي موروثي كه از اعقاب واولياء سلف به حضرت رسولالله رسيده است طوري كه اگرخواستي جمال ابراهيم ع را مشاهده كني بايد به جمالرسولالله ص نظر كني و اگر خواستي جمال حضرت يوسف ع ياحضرت عيسي ع را زيارت كني، بايد جمال حضرت رسولاكرم ص را زيارت كني. دربارهي ساير انبياء و اولياء گذشته نيز بههمين ترتيب است.
حضرت اباعبدالله الحسين نيز تمامي آن صفات را از رسولمكرم اسلام ص به ارث برده است. يعني تمام صفاتي چون راهرفتن، غذا خوردن، خنديدن، اخلاق و غيره از رسول مكرم اسلامبه حضرت اباعبدالله ع رسيده است. آنقدر لبخندهاي حضرتاباعبدالله ع شيرين بوده كه دل هر بينندهاي را در همان لحظهيديدار مسحور و عاشق ميكرد و در عين حال، غضبشان همآنقدر خطرناك بود كه كفّار و حتّي ابوسفيان، بارها ميگفتند كه ماميترسيم كه بنيهاشم در جنگ، كلاهخود سرشان بگذارند، چوندرست مثل شيري بودند كه جلوي روباه ظاهر شوند؛ وحشتداشتند كه بنيهاشم تمام ابهت و شكوه خود را نمايش دهند چراكه اين صفت را از اميرالمؤمنين و رسولالله ع به ارث برده بودند.
بعضي صفات اخلاقي و ذوقي هم به فرزند منتقل ميشود،مثلاً كسي كه پدرش شاعر، نقّاش، خطّاط يا سخنور است، ممكناست فرزندش هم اينچنين بشود همانطور كه حضرتاباعبدالله ع تمام صفات رسولالله ص را به ارث برده است و ماتا اين اسرار و قضايا را ندانيم نميتوانيم عاشق واقعي حضرتحسين ع شويم بايد بدانيم كه همه صفاتي كه مربوط به عمقوجود حضرت رسولالله ص است به حضرت حسين ع هممنتقل شده است.
اسرار مقامات ذاتي حضرت رسول ص خيلي عجيب بودهاست كه به اهلالبيت آن حضرت از جمله حضرت اباعبدالله بهارث رسيده است. آنچنانكه در زيارت جامعه ميفرمايد: «أشهدأنكم كنتم أنواراً حول العرش محدقين» مقامات خليفةاللّهيحضرت نيز عجيب است: «بكم تمسّك السّماء أنتقع عليالارض... بكم ينزّل الغيث»
يكي از انوار و معارف حيرتانگيز در صلواتهايي است كه درآن از حقتعالي درخواست ميكنيم كه بر رسول خدا و حضراتاهلالبيت، صلوات بفرستد. در روايتي از امام صادق ع آمدهاست اگر زماني كه در نزد قبور ميرسيم اين صلوات «اللهم صلعلي صورة محمد في الصور اللهم صل علي روح محمد في الارواحاللهم صل علي جسم محمد في الاجساد» را تا آخر بفرستيم، عذاباز اهل قبور برداشته ميشود.
بنابرآنچه گذشت، ما بايد اسرار وجود رسولالله را ذره ذرهبشكافيم تا مفهوم «يابن رسولالله» را بهتر متوجه شويم وگرنهاعتقاد نسبت فرزندي و فاميلي حضرت اباعبدالله الحسين ع بهرسول خدا و مطالبي از اين قبيل مخصوص به شيعهي امامحسين ع نيست و مربوط به اعتقادات عموم مسلمين است، امّاتوجه به اسرار و معارف نهفته در مفهوم «ابن رسول الله» باراهنمايي ائمهي اطهار: خاص شيعيان حضرت اباعبداللهالحسين است.
بررسي دامن تربيتي ابن بودن امام حسين ع
دومين معني «يابن رسولالله» دامن تربيتي حضرتاباعبدالله ع بود. يعني بررسي كرديم كه اين فرزند يعني حضرتاباعبدالله ع در دامن تربيتي جدش رسول خدا پرورش يافتهاست. شايد تابحال كسي با فرصت كافي و فراغ بال براي تحقيقدر اين جريان كه رسول خدا ص با نوزادي و كودكي حضرتاباعبدالله چه كرده است و چگونه او را تربيت كرده است نرفتهباشد.
اين فراز به ما ميگويد: «اي شيعيان! رسول خدا ص به امرجبرئيل، حضرت حسين ع را تربيت كرده است، اصلاً حضرترسول ص را گماشتهاند تا اينكه معلم امام حسين ع شود و تو بهعنوان يك شيعه ببين كه حضرت رسول ص چگونه امامحسين ع را تربيت نموده و چگونه روي تربيت حضرتاباعبدالله الحسين ع برنامهريزي كرده است و چرا ميفرمايد:«حسين منّي». يعني من هرچه دارم، «منّي» حسين هم دارد. وهمهي وجودش از من است و پسر من است، از دامان او دستبرنداريد زيرا او كشتي نجات و چراغ هدايت است.
بررسي دامن وراثتي امام حسين ع
دامن وراثتي حضرت اباعبدالله ع يعني امام حسين ع ازرسول خدا چه چيزي را به ارث برده و رسول خدا ص به حضرتاباعبدالله چه مواريثي را به ارث منتقل فرموده است.
از ديگر مصاديق اين سخن را ميتوان در فرازهاي آغازينزيارت وارث ديد: «السلام عليك يا وارث آدم صفوةالله، السلامعليك يا وارث نوح نبي الله، السلام عليك يا وارث ابراهيم خليلالله» كه ترجمه آن باتوجه به مفاهيمي كه از «ابن» گفتيم ميشود:اي كسي كه هركاري كه ابراهيم ميكند تو هم ميتواني بكني، بههر درجه و مقامي كه ابراهيم رسيده است، تو هم رسيدهاي، به هراسراري كه حضرات عيسي و موسي8 دست يافتهاند به قلب توهم ريخته شده است و هر درجهي تقرب و سلطنت و مراحلي كهآن بزرگواران احراز كردهاند تو هم طي كردهاي و تمامي مقاماتملكوتي و معرفتي پيامبران در تو جمع است. حتي مقامات رسولخدا ص هم در تو جمع است «و أنا من حسين» دقيقاً به همينمعناست.
بايد روي همين يك كلمه «يابن رسول الله» آنقدر كار كنيم تاهمهي مفاهيمش روشن شود و خوب ياد بگيريم و به سادگي ازكنار اين مفاهيم بلند نگذريم.
عظمت زيارت عاشورا در هيچ شرحي نميگنجد
اگر ده سال شب و روز در اسرار زيارت عاشورا تدبّر كنيم، بازهم تمام نميشود. شايد بعضيها از اين مطلب تعجب كنند وشايد دليل اوليهي آنها اين باشد كه در عمق معارف ائمهياطهار: تدبّر كافي نكردهاند؛ در غير اينصورت چوناهلالبيت: بر تلاوت آن بسيار تأكيد داشته و آثار حيرتآوريرا از نتيجهي تلاوت آن برشمردهاند، ثابت مينمايد كه اعماقزيارت عاشورا و معارف و اسرار نهفته در آن به خزائن معارفاهلالبيت: متصل است و خزائن معارف اهلالبيتبيانتهاست.
گفتيم كه زيارت عاشورا دكترين و مانيفست شيعه و نظريهياهلالبيت: است كه ما مطابق اين نظريه، شيعه شدهايم و يا بهتعبيري ديگر، كام ما را از كودكي به زيارت عاشورا بستهاند.
وظيفهي ما ايجاب ميكند كه دوباره به دامن اهلالبيت:برگرديم و شيعه بودنمان را اصلاح كنيم كه اگر اين كار را نكنيمدشمنان اهلالبيت: شيعه بودن ما، دين و ايمان ما و ولايتفقيه ما را طبق نظر و ارادهي خودشان اصلاح ميكنند و در آخر همدينمان را به رأي ميگذارند!!
ما با هر مشكلي كه مواجه ميشويم اگر به بنبست برسيم بهدليل نامسلماني خود ماست و بايد اول خودمان را اصلاح بكنيم.بدانيم عشقبازي خستگي ندارد، روضه بامعرفت خواندن، سينهبا معرفت زدن و زيارت عاشوراي بامعرفت خواندن، خستگيندارد.
عاشقاني هستند در اين جلسات كه در يك مجلس، 14هزارصلوات ميفرستند ولي ما اگر دو تايش را بفرستيم احساسخستگي ميكنيم براي اينكه روح و جسممان آمادگي پذيرشلقمههاي به اين بزرگي را ندارد. بنابراين شايد لازم باشد كه نزديكده سال شب و روز در عزاي حضرت اباعبدالله الحسين ع نالهبزنيم تا بتوانيم يك بار از روي معرفت سينه بزنيم. ولي اگر بدونمعرفت اظهار عاشقي كنيم، شيطان هم از اين ماجرا بسيار خرسندميشود كه بگذار مشغولش كنم تا فكر كند كه عاشق است.
همين گريهها هم براي ما داراي ارزشهاي والايي است چرا كهخوب ميدانيم حضرت حسين ع سفينةالنجاة است وغرقشدهها را به ساحل سعادت و رستگاري ميرساند. همهيشهدا كه نماز شبخوان نبودند. در ميان شهدا بودند كساني كهيكدفعه با نام حسين ع عاشق شدند و نور قلبشان بود كهسينههايشان را «طور سينا» كرد و خوش به حال همهي شماعاشقان اباعبدالله ع كه به كوه طور حسين ع راه يافتهايد وخوش به حال من اگر دعاهاي شما را شامل گردم.
والسلام عليكم و رحمةالله
0 نظر