صابره: گزارش جلسه 105 نظامشناسي/ استاد زاهدی: اصل انتخابات در اسلام، دموکراسی غربی نیست، بلکه با انتخابات میخواهیم انسانهایی را به عنوان واسطه فیض حق انتخاب کنیم تا عمل به قرآن و امر حق در زمینه خروج از ظلمات به سوی نور، محقّق شود/ انتخابات یک عمل قرآنی و تحقق اراده الهی برای نجات مستضعفان و مدیریت انسانهای صالح بر کشور و عالم و جهان است/ اگر قانونی در مجلس تصویب شود که مادران به حقوقشان برسند، دیگر این همه مشکل بی حجابی و بدحجابی در جامعه نخواهد بود/ حق زن، مقایسه او با مرد و راننده کامیون شدن او نیست، حق زن این است که به زحمات او در فرزندآوری و تربیت فرزند، مدرک و حقوق و مزایا و بازنشستگی و بیمه و... تعلق گیرد تا فرهنگ جامعه بالا برود و بی ناموسی کم شود و تربیت فرزندان جامعه، ارتقاء یابد/ شرک در عبادت، مربوط به شریک قائل شدن برای خالق هستی است/ شرک در مدیریت و طاعت (ربوبیت) یعنی مطیع دشمن و ظالم شدن و اینکه حکم خدا را جایگزین حکم دیگران کند
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه 105 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 6 اسفند 94 از ساعت 10 صبح تا 12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوعات « فلسفه انتخابات از نگاه قرآن»، « ضرورت تصویب قانونی در مجلس برای تعیین مدرک و حقوق ماهانه و بیمه برای مادران به منظور ریشهکن شدن مشکل بدحجابی در جامعه» و «ادامه بحث جلسات قبل، موضوع شرک » پرداختند.
* فلسفه انتخابات از نگاه قرآن، انتخاب افرادی به عنوان واسطه فیض حق در مسیر محقّق کردن امر خدا در خروج از ظلمات به سوی نور است
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آَمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»(بقره:257)
خداوند فرموده که ولیّ ماست و میخواهد ما را از ظلمات بدبختی و بیچارگی و تاریکی نجات دهد و ما را به نور و عدالت و پیشرفت و پیروزی برساند. در زمینه خروج ما از ظلمات به سوی نور، واسطه فیض را خداوند تعیین کردهاند. واسطه فیض یعنی چه؟ مثلاً در سرسبزی و نشاط درختان، ابر واسطه فیض است تا باران ببارد. یا مثلاً مادر، واسطه فیض خداوند است تا فرزند به دنیا بیاورد. لذا واسطه فیض اینکه ما از ظلمات به سوی نور برویم، برپایی حکومت اسلامی توسط ولیّ خداست. ولیّ خدا اگر غایب بود، نایب او، مسئول حکومت اسلامی خواهد بود. او باید ولایتِ حق را محقّق کند. نایب ولیّ خدا، نمایندهای از طرف معصوم(ع) است که باید با فقاهت و مدیریت و قرآن شناسی و عدالت خود، حکومت اسلامی را باید به پیش ببرد و امری که خدا پسندیده است را اجرا کند. (بردن مردم از ظلمات به سوی نور).
واسطه فیض ولی فقیه نیز قوه قضائیه و قوه مجریه و قوه مققنه و سایر ارکان حکومت هستند. یعنی همه آنها مثل ولی فقیه، باید مدافع اسلام بوده و متدین باشند و مراقب نظر خداوند باشند. وزرا و استانداران و زیرمجموعههای حکومت نیز همگی نمایندهها و واسطه فیض هستند که زیر نظر ولایت فقیه عمل میکنند.
لذا نگاه ما به موضوع انتخابات باید قرآنی باشد. باید کسانی را انتخاب کنیم که امر حق و اراده حق را در کشور محقّق کنند. با وضو و صدقه دادن و توسل برویم رأی دهیم. چون یک عبادت است. میخواهیم واسطه فیض خداوند را انتخاب کنیم. با نیت رضای خدا و تحقق امر حق به پای صندوقهای رأی بروید.
اصل انتخابات در اسلام، دموکراسی غربی نیست، بلکه با انتخابات میخواهیم انسانهایی را به عنوان واسطه فیض حق انتخاب کنیم تا عمل به قرآن و امر حق در زمینه خروج از ظلمات به سوی نور، محقّق شود. نه اینکه سازشکاران و شیفتگان و مرعوبان آمریکا را انتخاب کنیم تا معاملات کلان را با شرکتهای غربی جوش دهند.
* انتخابات یک عمل قرآنی و تحقق اراده الهی برای نجات مستضعفان و مدیریت انسانهای صالح بر کشور و عالم و جهان است
انتخابات یک عمل قرآنی است. انتخابات تحقق اراده الهی است. انتخابات برای نجات مستضعفان و مدیریت انسانهای صالح بر کشور و عالم و جهان است: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين»(قصص:5)
ما هم به عنوان انتخابکنندگان، واسطه فیض هستیم و با رأی خود باید امر حق را محقّق کنیم. به عنوان عبادت و یاری خدا، با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار(ع) باید انسانهای صالح را پیدا کرده و برای رضای خدا به آنها رأی بدهیم تا کسانی که به ما رحم نمیکنند بر ما مسلط نشوند.
* با رأی دادن خود، نگذاریم تا کسانی که به ما رحم نمیکنند، بر ما مسلط شوند
«اللهم لاتسلط علینا من لایرحمنا» خداوندا! کسی را که بر ما رحم نکند بر ما چیره مگردان (مفاتیح الجنان). یعنی با رأی دادن خود، نگذاریم تا کسانی که به ما رحم نمیکنند، بر ما مسلط شوند. یک انسان مؤمن و کسی که برای رضای خدا زحمت بکشد را انتخاب کنیم.
نامزدها و انتخابشوندگان نیز باید حواسشان جمع باشد و در مسیر «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ...» حرکت کنند. در مسیر «لاتسلط علینا من لایرحمنا» حرکت کنند. تا بتوانند «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» را محقّق کنند. این، سیر ایمانی نماینده مجلس است.
نمایندگان مجلس باید بهترین قانونها را تصویب کنند و در برابر آمریکا و ظلم، مقاومت کنند. وطن فروش نبوده و متقی و مؤمن باشند و به دنبال خدا و رضایت خدا باشند. نگاهشان به درون کشور باشد و به دشمن و شیطان بزرگ نباشد. با قوانین منحرف و وزیرهای منحرف مقابله کنند. معرفت و شجاعت داشته باشند و بر قراردادها و معاهدات کشور، تسلط و اِشراف و نظارت داشته باشند. ضعفهای کشور را شناسایی کنند. با قوانین خود از مظلومان در برابر چپاولگران دفاع کنند. بر اجرا نظارت کنند. حرف حق مردم را بشنوند و با تریبونهایی که دارند به آنها رسیدگی کنند. پل ساختن و ساختمان ساختن و... وظیفه نمایندگان نیست، وظیفه استاندار و شهردار و... است.
*ضرورت تصویب قانونی در مجلس برای تعیین مدرک و حقوق ماهانه و بیمه بازنشستگی برای مادران به منظور ریشهکن شدن مشکل بدحجابی در جامعه
مجلس باید طرحی را تصویب کند که اگر هر مادری دو فرزند را تربیت کرد، به او مدرک لیسانس بدهند یا اگر چهار فرزند را تربیت کرد، به او مدرک دکتری بدهند. بر اساس مدرک، حقوق ماهانه و بیمه و حقوق بازنشستگی به مادران بدهند. با این کار، زنان به حق خودشان میرسند و به خانه میآیند و حقوق و مزایای تعریف شده دارند و وقت خود را برای فرزندان و شوهر و خانواده میگذارند.
چرا لاستیک سازی در این کشور، مدرک داشته باشد اما انسانسازی مدرکی نداشته باشد؟ ماشین لباس شویی، مهندس میخواهد اما به یک مادر که مشغول اداره زندگی است، مدرک و مزایا تعلق نگیرد؟
اگر قانونی در مجلس تصویب شده بود که مادران به حقوقشان برسند، دیگر این همه مشکل بی حجابی و بدحجابی در جامعه نبود. حق زن، مقایسه او با مرد و راننده کامیون شدن او نیست. حق زن این است که به زحمات او در فرزندآوری و تربیت فرزند، مدرک و حقوق و مزایا و بازنشستگی و بیمه و... تعلق گیرد تا فرهنگ جامعه بالا برود و بی ناموسی کم شود و تربیت فرزندان جامعه، ارتقاء یابد.
در دانشگاهها، رشتههای مردانه را برای زنان گذاشتهاند تا زنان به معدن بروند! در حالی که خلقت و هنر زن، خیلی بالاتر از این حرفهاست. از زن باید معلم بشریت ساخت. این هنر زن، باید شکوفا شود.
نمایندگان خوب اگر به مجلس بروند، باید این قوانین ارزشمند را طراحی کرده و به تصویب برسانند.
* شرک در عبادت، مربوط به شریک قائل شدن برای خالق هستی است/ شرک در مدیریت و طاعت (ربوبیت) یعنی مطیع دشمن و ظالم شدن و اینکه حکم خدا را جایگزین حکم دیگران کند
شرک دو گونه است:
1- شرک در عبادت: که شرک جلی است و مربوط به شریک قائل شدن برای خالق هستی است. بدین معناست که غیرخدا به عنوان خالق شناخته شود که قطعاً چنین افرادی کافر و نجس هستند.
2- شرک در مدیریت و طاعت: که شرک خفی است و خیلی خطرناک است. به زبان قرآن، یعنی شرک در ربوبیت. یعنی شرک در طاعت. دارای درجات است. در درجات بالای آن، گناهی از آن عظیم تر نیست و خدا هم نمیبخشد، حتی اگر نماز بخواند و کربلا هم برود. چنین فردی در عمل مطیع دشمن و ظالم است و حکم خدا را جایگزین حکم دیگران کند. (به خاطر منافع شخصی یا هر دلیل دیگری). چنین فردی در ربوبیت و در مدیریت و در اطاعت، مشرک است.
مثلاً این همه قرآن فرموده که دشمنان اسلام را دوست خود نگیرید، اینها شر هستند، اینها شما را به خاک سیاه مینشانند. اما اگر در دل ما حُسن ظن به آمریکا باشد و بگوییم که اگر آمریکا بیاید، اوضاع ما خوب خواهد شد، این تفکر، شرک است.
«وَلَن تَرضی عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»(بقره:120) «هرگز یهود و نصارا از شما راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آنها کنید و بگویید که نوکر و برده آنها هستید.»
لن، نفی ابد است. یعنی هرگز و هرگز و هرگز. ملت در عربی به معنای فرهنگ و تفکر است. (در فارسی به معنای آدمهای یک کشور است). یعنی یهود و نصارا از شما راضی نمیشوند تا اینکه فرهنگ، اندیشه و برنامه های آنها را بپذیرید و مطیع آنها شوید.
اختلاف افکنی، اولین کاری است که شیطان میکند: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ»«زیرا شیطان میان آنان دشمنی نزاع میافکند»(إسراء:53). شیطان، مسیر فقر را برای ما طراحی میکند و نقشه برای فقر ما میکشد: «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ»«شيطان شما را از تهيدستى و فقر میترساند»(بقره:268). اول کارخانههای کشور ما را به تعطیلی میکشاند و سپس با پول ما، کارخانههای خودشان را رونق داده و سهام بورسشان را بالا میبرند. «وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء»«و شما را به کار زشت امر میکند»(بقره:268)
* خدا شرک را نمیبخشد، چون گرفتاری گناه شرک، تمام کشور و جهان اسلام را در برمیگیرد
«إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا»(نساء:۱۱۶﴾«خداوند [اين گناه را] نمىآمرزد كه برايش شريك قائل شوند، و جز اين [هر گناهى] را براى هركس كه بخواهد مىآمرزد و هركس به خداوند شركورزد، دچار گمراهى دور و درازى شده است»
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر