چاپ کردن این صفحه

صابره: گزارش جلسه 78 نظام‌شناسي

881 1395/12/10
صابره: گزارش جلسه 78 نظام‌شناسي

صابره: گزارش جلسه 78 نظام‌شناسي/ استاد زاهدي:  کلیدواژه قرآنی علم به مفهوم نور و بصیرت، باید با تلاوت ولیّ، در قلب ما کاشته شود /  خروجی علم به معنای نور و بصیرت، حکمت به معنی راهبردهاست /  کسی که به حکمت برسد، هم زندگی‌اش به راه پسندیده می‌رود و هم قولش احسن می‌شود/ افتخار مدارس اسلامی قبولی  در کنکور و المپیادی شدن دانش آموزان است، اما هیچکدام نمی‌توانند بگویند تولید نور و بصیرت کردیم!  / راه‌های رسیدن به نور و بصیرت و حکمت: راه اول از طریق آیات قرآن و روایات، راه دوم از طریق تجربی و آزمایشگاهی/  فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی این است که ناسوت را به ملکوتش ارتباط دهد/ برای یادگرفتن آیه، اول «جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ» لازم است، سپس باید توسل و التماس کرد که اهل بیت(ع) آیات را به قلبت بفهمانند، سپس باید تدبر کرد، یعنی تطبیق راه‌های زندگی با آیات/  تعلیم و تربیت اسلامی، از کودکی فرزندان ما را آیه‌شناس می‌کند  

صابره: گزارش جلسه 78 نظام‌شناسي/ استاد زاهدي:  کلیدواژه قرآنی علم به مفهوم نور و بصیرت، باید با تلاوت ولیّ، در قلب ما کاشته شود /  خروجی علم به معنای نور و بصیرت، حکمت به معنی راهبردهاست /  کسی که به حکمت برسد، هم زندگی‌اش به راه پسندیده می‌رود و هم قولش احسن می‌شود/ افتخار مدارس اسلامی قبولی  در کنکور و المپیادی شدن دانش آموزان است، اما هیچکدام نمی‌توانند بگویند تولید نور و بصیرت کردیم!  / راه‌های رسیدن به نور و بصیرت و حکمت: راه اول از طریق آیات قرآن و روایات، راه دوم از طریق تجربی و آزمایشگاهی/  فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی این است که ناسوت را به ملکوتش ارتباط دهد/ برای یادگرفتن آیه، اول «جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ» لازم است، سپس باید توسل و التماس کرد که اهل بیت(ع) آیات را به قلبت بفهمانند، سپس باید تدبر کرد، یعنی تطبیق راه‌های زندگی با آیات/  تعلیم و تربیت اسلامی، از کودکی فرزندان ما را آیه‌شناس می‌کند  

 به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني صابره، جلسه 78 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 11 تیر94 (روز ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام) از ساعت 10 صبح تا  12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوعات «تشریح کلیدواژه قرآنی علم به عنوان نور و بصیرت» و «چگونگی تولید علم قرآنی» پرداختند. در ادامه به مشروح مطالب تدريس شده، اشاره مي‌گردد:

* کلیدواژه قرآنی علم به مفهوم نور و بصیرت، باید با تلاوت ولیّ، در قلب ما کاشته شود
- «يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ* هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ»(جمعه:1-2) می‌فرماید اگر دلت را آماده کنی، حتی اگر امّی باشی، رسول خود را مبعوث می‌کنیم تا آیات ما را بر تو تلاوت کند. کلیدواژه قرآنی علم به مفهوم نور و بصیرت، باید با تلاوت ولیّ، در قلب ما کاشته شود. اگر تلاوت ولیّ نباشد کار خراب می شود. ولیّ قبل از تلاوت اول شفاعت می‌کند و ظرف قلب ما را تطهیر و آماده می‌کند.
- علم به مفهوم نور و بصیرت غیر از علم به معنی دانش است. دانش، قلب مطهر و پاک نمی‌خواهد. قلب فاسد هم می‌تواند پزشکی و... را یاد بگیرد. «بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً»   رسول خدا را می‌فرستد تا «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ» تلاوت کند. تو باید ابتدا دلت را از مفاسد و رذایل نفسانی پاک کنی و تطهیر شوی تا رسول بیاید و آیات را، او بر قلب تو تلاوت کند. اگر او تلاوت کند، مقدمه نور و بصیرت و عالِم شدن، برای تو فراهم می‌شود. برای همین هم ما در ابتدای جلساتمان صدقه می‌دهیم و 14 صلوات فاطمی می‌فرستیم و سلام به مادرمان حضرت زهرا(س) می‌دهیم و توسل می‌کنیم تا مقدمات تلاوت فراهم شود. این مبنای 14 صلوات ماست.
- در جلسه قبل تفاوت علم و دانش گفته شد. علم در قرآن 2 معنی دارد:
معنای ناسوتی و دنیایی: دانش
معنای ملکوتی: نور و بصیرت.

* خروجی علم به معنای نور و بصیرت، حکمت به معنی راهبردهاست
- مفهوم علم در معنای نور و بصیرت طبق آیات قرآن:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»‏(نور:35) ، «إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد»(غافر:44)، «إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور»(مائده:7)
از اینجا می‌فهمیم علمی که ما باید به دنبال آن باشیم نور و بصیرت است. علوم قرآنی باید ما را به نور و بصیرت برساند. ما دنبال این هستیم که هم خودمان به نور و بصیرت برسیم و هم جامعه را برسانیم. رسول(ص) و ائمه(ع) مبعوث شدند تا علوم قرآنی را به ما یاد دهند. اگر این علوم را یاد بگیریم، ره صد ساله را یک شبه طی می‌کنیم. در حالی که دانشگاه‌های ما و علوم ما و مجلس ما هیچ کدام به دنبال این نوع علم نیستند. فقه هم دانش است، علم نیست. خروجی علم به معنای نور و بصیرت، حکمت به معنی راهبردهاست. البته خود دانش خیلی خوب است و  چیز بدی نیست، ولی علم نمی‌شود. ما به متخصصین پزشکی و مهندسی و فقهی و... افتخار می‌کنیم. حتی تفسیر قرآن هم یک دانش است و به تنهایی هدایتگر نیست. آن تفسیر قرآنی علم خواهد بود که توسط عالِم (کسی که به نور و بصیرت و به حکمت رسیده باشد) ارائه شده باشد. پس شرط، داشتن نور و بصیرت است و خروجی نور و بصیرت هم آیه «وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَميدِ»(حج:24) است. 

* فقه و اصول و کلام و مکاسب و عرفان و... همه دانش و تخصص‌ هستند و قابل احترام، ولی تا وقتی که فقط در ذهن باشند و در قلب نتابند، علم نخواهند بود/ کسی که به حکمت برسد، هم زندگی‌اش به راه پسندیده می‌رود و هم قولش احسن می‌شود
- هر جا که نور و بصیرت نباشد، فرقی نمی‌کند که حوزه علیمه باشد یا دانشگاه. فقه و اصول و کلام و مکاسب و عرفان و... همه دانش و تخصص‌ هستند و خیلی هم خوب و قابل احترام هستند، ولی تا وقتی که فقط در ذهن باشند و در قلب نتابند، علم نخواهند بود. هر جا که نور نتابد، اما تخصص‌ها وارد شود دانش است. فقه و مبانی حقوق را یاد گرفتن خیلی هم خوب است اما با اینها به تنهایی کسی عالِم نمی‌شود. علم تفسیر و فقه هم آیت‌الله منتظری و آقای کدیور و کروبی و... می‌سازد، یعنی اگر نور و بصیرت نباشد، حوزه و غیره حوزه فرقی نمی‌کند و مغنی و رسائل و... کسی را نجات نمی‌دهد. اینها قوانین اسلامی هستند و ربطی به نور و بصیرت ندارد. نور و بصیرت از یک جای دیگر شروع می‌شود. باید انوار اهل البیت(ع) بتابد، در غیر این صورت با فقه و اصول چیزی حل نمی‌شود. مرشد کسی است که به نور و بصیرت رسیده باشد. خروجی همگی این دانش‌ها باید حکمت باشد. یعنی به راهبردهای نجات بخش رسیده باشد. کسی که به حکمت برسد، هم زندگی‌اش به راه پسندیده می‌رود و هم قولش احسن می‌شود: «وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَميدِ»(حج:24) عده ای هستند که تنها توانسته‌اند محدوده اسلام و ظواهر اسلام را حفظ کنند اما چون به نور و بصیرت نرسیده‌اند، نمی‌توانند با فساد و بی حجابی و ارتشاء و مافیای اقتصادی مقابله کنند. دانش ما را به راهبرد نمی‌رساند.

* تعریف راهکار، کاربرد و راهبرد
3 تا کلیدواژه داریم:
1- راهکار؛ یعنی چگونه هواپیما و علوم هسته‌ای و... را ایجاد کنیم.
2- کاربرد؛ چگونه از این علوم بهره ببریم و مصرف کنیم.
3- راهبرد؛ نظریه‌های شفابخش و نجات بخش است.

* افتخار مدارس اسلامی کنکوری دادن و المپیادی شدن دانش آموزان است، اما هیچکدام نمی‌توانند بگویند تولید نور و بصیرت کردیم!
- لذا دانش راهکار پیدا می‌کند و کاربردها را به ما نشان می‌دهد ولی هیچ دانشی راهبرد را نشان نمی‌دهد، با دانش نمی‌توان به حکمت رسید. حکمت راه‌های نجات بخش است در هر عصر و زمان است. حکمت با راهنمایی‌هایش مردم را نجات می‌دهد. بر اساس قرآن، بعضی‌ها مانند خر هستند: «كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفارا»(جمعه:5) قرآن درباره علمای یهود که دانشِ دین را دارند می‌فرماید: کسانی هستند که مثل خر هیچ بهره‌ای از بار خویش نمی‌برند. قرآن می‌فرماید به سراغ علم (نور و بصیرت) بروید. باید نقشه راه برای تولید نور و بصیرت داشت. اما کدام دانشگاه این علم را درس می‌دهد؟! درس معارف اسلامی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، خودش یک دانش است، نور و بصیرت نیست. نور و بصیرت نقشه‌های عظیم و کارهای عظیم می‌خواهد. با فرستادن طلبه و روحانی به مدارس کاری درست نمی‌شود. افتخار مدارس اسلامی کنکوری دادن و المپیادی شدن دانش آموزان است، اما هیچکدام نمی‌توانند بگویند تولید نور و بصیرت کردیم! بلکه افتخارشان تک رقمی شدن رتبه کنکور است. این علوم مدلش از غرب است و برای مدرنیته ساخته شده است.اصلاً دانشگاه‌های ما به سمت این حرف‌ها نمی‌آیند. با نوشتن بسم الله در ابتدای کتب و... کتاب و مدرسه، اسلامی نمی‌شود.

* اول باید به نور و بصیرت و حکمت رسید، اگر به حکمت (راه های نجات و راهبردها) دست پیدا کردید، حالا علوم مهندسی و دکتری به دردتان می‌خورد، اما اگر به حکمت دست نیافتید، ریزه‌خوار غرب می‌شوید
- قرآن گفته روی تعلیم و تربیت کار کنید. همه دوست دارند فرزندشان دکتر و مهندس شود، اما چه کسی دنبال نور و بصیرت است؟ اول باید به نور و بصیرت و حکمت رسید. اگر به حکمت یعنی به راه های نجات و راهبردها دست پیدا کردید، حالا علوم مهندسی و دکتری به دردتان می‌خورد. حالا مثل شهید احمدی روشن‌ها می‌شوید. اما اگر به حکمت دست نیافتید، ریزه‌خوار غرب می‌شوید.

* در حال حاضر چون بانک‌های ما اسلامی نشده‌اند، به عاملی برای آسیب‌پذیری و ضرر به ما تبدیل شده‌اند
- در حال حاضر چون بانک‌های ما اسلامی نشده‌اند، به عاملی برای آسیب‌پذیری و ضرر به ما تبدیل شده‌اند. دانش بانکی دست دشمن است و لذا با تحریم‌های بانکی به ما فشار می‌آورند تا ما را به فقر و قحطی دچار کنند. عشق به پول و زراندوزی، دنیاپرستی‌،  رباخواری‌ و تورم، همه به صورت قانونی و توسط بانکها در کشور به وجود آمد. چون به نور و بصیرت و به حکمت نرسیدیم.

* راه‌های رسیدن به نور و بصیرت و حکمت: راه اول از طریق آیات قرآن و روایات، راه دوم از طریق تجربی و آزمایشگاهی
- حال چگونه می‌توانیم به نور و بصیرت و به حکمت برسیم؟ دو راه وجود دارد که راه اول را در این جلسه و راه دوم را در جلسه بعدی تبیین می‌کنیم:
1- راه اول از طریق آیات قرآن و روایات (تولید علم قرآنی از خود قرآن)
2- راه دوم از طریق تجربی و آزمایشگاهی (کشف دسترسی به علوم قرآنی از طریق تجربه)

* تو داری قرآن می‌خوانی اما آن کسی که به ما می‌فهماند، ولیّ‌مان حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) و امام زمان(عج) هستند، اگر آنها تلاوت نکنند، ما نمی‌توانیم بفهمیم که قرآن چه می‌گوید
- راه اول: برنامه قرآن این است که اول دلت را زلال کن و خالی کن و تطهیر کن، همین که معصومیت کودکانه داشته باشد، کافی است. لازم نیست حتماً مثل مرحوم آیت الله بهجت بشوی. خالص باش، حسود و ریاکار و متکبر نباش،  صاف و صادق باش. اگر بی‌سواد هم بودی مهم نیست، فقط پاک باش. لذا بعد از اینکه دلت را تطهیر کردی، مطالعه آیات را شروع کن. با تطهیر، گوش دلت باز می‌شود تا تلاوت آیات آنها را بشنوی. آنگاه ولیّ حق مبعوث می‌شود تا آیات حق را بر دلت تلاوت کند(آیات را به دل ما می‌فهماند). آیات را خودشان باید بر قلب ما تلاوت کنند. رسول مبعوث می شود تا يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِه اتفاق بیفتد. تو داری قرآن می‌خوانی اما آن کسی که به ما می‌فهماند، ولیّ مان حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) و امام زمان(عج) هستند. اگر آنها تلاوت نکنند، ما نمی‌توانیم بفهمیم که قرآن چه می‌گوید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»(اسراء:82). یک عمر نماز خواندیم و هیچ اتفاقی نیفتاد. چون يَتْلُوا عَلَيْهِمْ برای ما اتفاق نیفتاده است.
حالا اگر ولیّ سوره حمد نماز را در قلب ما تلاوت کند، چه می شود؟ اول شفاعت می‌کنند. شفاعت که کنند، شهوت‌ها و غضب‌ها و حسادت‌ها و سیاست‌بازی‌ها از قلبمان بیرون می‌رود، به شرط اینکه قبلاً اخلاص داشته و صادق داشته باشیم. مثل ابوذر و حُر و طِیِب و... . لذا وقتی با اخلاص وارد می‌شوی و قرآن می‌خوانی و دعا می‌کنی، اهل بیت(ع) بر تو تلاوت می‌کنند. اول دستور می‌دهند و شفاعت می‌کنند و قلب را پاک و پاکیزه می‌کنند. آنگاه قلب شکوفا و نورانی شده و چیزهایی می‌فهمیم که قبلاً نمی‌فهمیدیم. «لَهُمْ قُلُوبٌ لايَفْقَهُونَ بِها» و «لَهُمْ أَعْيُنٌ لايُبْصِرُونَ بِها» و «لَهُمْ آذانٌ لايَسْمَعُونَ بِها»(اعراف:179) نمی‌شویم. چشم و گوشِ قلب باز می‌شود. از کوردلی نجاتمان می‌دهند. حالا که آیه را تلاوت کردند، عشق به آیه‌شناسی پیدا می‌کنیم.

* آیه به معنای فهمِ ارتباط عالَم دنیا (ناسوت) با عالم ملکوت یا کشفِ ارتباط عالم ناسوت با ملکوت بوده و گنجینه این آیات در خزائن غیب است و نازل شده‌ی آنها در عالم دنیا است
- مفهوم آیه: فهمِ ارتباط عالَم دنیا (ناسوت) با عالم ملکوت یا کشفِ ارتباط عالم ناسوت با ملکوت. گنجینه این آیات در خزائن غیب است و نازل شده‌ی آنها در عالم دنیا است: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم»‏(حجر:21) هرچه که در این عالم دنیا هست، نازله‌ی از عالم ملکوت است. اعظم و خزینه‌اش در عالم ملکوت است و نازله‌اش در این دنیا است. مثل جریان برق 220 ولتی که از طریق آداپتور، نازل شده و می‌تواند تلفن همراه را شارژ کند. در اینجا نازل به معنای افتادن نیست، بلکه به معنای ساده کردن و قابل تحمل کردن است. مرد، زن، خورشید، دریا، ازدواج و طلاق، بیماری و شفا، و هر چه که در این دنیا است، نازله بوده و حقیقت و خزائن آن در عالم ملکوت است. مراسم عروسی از آیات حق است. این نازله را به ملکوت وصل کن: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»‏(روم:21) حقیقت ازدواج در عالم ملکوت، رقص و آواز و شیرینی و شام و... نیست. بلکه «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» است. این آیه است، یعنی ناسوت ازدواج را به ملکوت ازدواج متصل کرده‌ای. تلاوت کن این آیات خدا را تا به وسیله این ازدواج به آرامش برسی.

* «الرّجالُ قوّامون علی النّساء» یعنی مرد با مدیریت صحیح باید زیرساخت‌های آسایش را فراهم کند تا زن بتواند ایجاد آرامش کند و دل‌ها را تسخیر نماید
 آسایش غیر از آرامش است. فراهم نمودن آسایش، مأموریت مرد است و فراهم کردن آرامش، مأموریت زن است. «الرّجالُ قوّامون علی النّساء»(نساء:34) یعنی مرد با مدیریت صحیح باید زیرساخت‌های آسایش را فراهم کند، (مانند زیرساخت‌های امنیت خانواده، روابط، اقتصاد و...) تا زن بتواند ایجاد آرامش کند و دل‌ها را تسخیر نماید. به عنوان مثال زن از طریق تسخیر دل‌ها، قادر است اختلاف بین پدر و پسر را به شیرینی حل نماید و یا حتی از طریق غذا پختن بتواند ایجاد آرامش نماید.

* فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی این است که ناسوت را به ملکوتش ارتباط دهد
- کار تعلیم و تربیت اسلامی این است که ناسوت را به ملکوتش ارتباط دهد. فلسفه تعلیم و تربیت اینگونه است. آرامش، با تعلیم و تربیت قرآنی فراهم می‌شود نه با تعلیم و تربیت سکولار و غربی. حالا ما باید چگونه این علم را تولید کنیم؟ چند سوال اینجا مطرح می شود که در این جلسات می‌خواهیم پاسخ آنها را بدهیم.
1- چگونه علمی که معنای نور و بصیرت است را تولید کنیم؟
2- چگونه این علوم را به علوم ابزار ساز تبدیل کنیم؟(مثلاً با این علم، چگونه می‌توان هواپیما ساخت؟)
3- علوم فعلی در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها (که از جهان غرب و کفر و سکولار است) را چگونه اسلامی کنیم؟
4- چگونه به نور و بصیرت برسیم؟

* برای یادگرفتن آیه، اول «جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ» لازم است، سپس باید توسل و التماس کرد که اهل بیت(ع) آیات را به قلبت بفهمانند، سپس باید تدبر کرد، یعنی تطبیق راه‌های زندگی با آیات
مراتب تلاوت و یاد گرفتن آیه
- مرتبه اول: «وَ الَّذي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون»(زمر:33)‏
برای یادگرفتن آیه، اول «جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ» لازم است. اما اگر بخواهی آیه را یاد بگیری و بروی پز بدهی، بیچاره شده و به زمین خواهی خورد! مانند حسن بصری. حسن بصری، معاصر با حضرت امیرالمؤمنین(ع) بود. او در مقابل ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) یک دکان درست کرده بود. اولش می‌نشست و فرمایشات حضرت مولا(ع) را می‌نوشت، علم و فهمش را یاد گرفته بود، اما چون با صِدق وارد نشده بود، مؤسس صوفیه شد و در روایات آمده، بلایی را که او بر سر اسلام و تشیع آورد معادل ظلم و جنایات حجاج بن یوسف بر علیه شیعیان بود. حجاج کسی بود که شیعیان را می‌کشت، یعنی قاتل‌ترین و خون‌خوارترین شخصی بود که حسن بصری معادل او دانسته شده بود. حسن بصری باعث شد، خیلی از شیعیان از ائمه(ع) فاصله بگیرند. اگر حسن بصری این بلاها را سر شیعیان نمی‌آورد، جمع شیعیان خیلی قوی می‌شد. ولی وقتی این تفرقه را بین شیعیان انداخت، شیعه فشل شد. لذا حضرت مولا(ع) آیات خدا را بر همه تلاوت کرد، ولی یکی ابن ملجم شد، یکی شمر شد، یکی هم حسن بصری شد، چون هیچ‌کدام از آنها با صدق وارد نشده بودند.
- مرتبه دوم: تلاوت آیات را با توسل به اهل بیت(ع) انجام بده و سعی کن شرح و تفسیر اهل بیت(ع) درباره آن آیه را یاد بگیری.  سعی کن آیات قرآن از لسان ولیّ به قلبت برسد. کار روایات، تلاوت کردن آن آیه بر ما است. با اخلاص تمام سعی کن روایات مربوط به آن آیات را یاد بگیری و قلبت را آماده کنی. چون خودشان فرمودند ما امام دلها هستیم آنها «نَحنُ اِمامُ القلوب» هستند.  توسل و التماس کن که آنها به قلبت بفهمانند، یعنی خودت تلاوت می‌کنی اما چیزهایی می‌فهمی که اهل بیت(ع) به قلبت انداخته‌اند. مانند مرحوم کربلایی کاظم. شما هم در صورت تلاوت اهل البیت(ع) می توانید مشمول این فیض شوید.
3- مرتبه سوم: تدبر کن، یعنی تطبیق راه‌های زندگی با آیات. یعنی آیه‌شناس شو. آیه‌شناسی یعنی وقتی سراغ ازدواج می‌روی، بفهمی یکی از بالاترین آیات خدا در این مجلس تلاوت و اجرا می‌شود و دیگر موسیقی و شعبده‌باز و... نمی‌آوری. مراسم ازدواج، محل تلاوت آیات است. خانواده‌ها باید به دنبال آیات وجودی و کمالات در دختر و پسر باشند.
- بنابراین در همه امور و عرصه‌ها و حوادث دنیایی باید آیه‌شناس باشی. وقتی خورشید و ماه می‌گیرد یا زلزله می‌آید باید نماز آیات بخوانی. یعنی نازله‌ی این عالم را به ملکوت وصل کرده و قوانین حاکم بر خلقت را می‌بینیم. وقتی بچه به دنیا می‌آید، اذان می‌گویند. در اینجا رابطه بین اذان و بچه چیست؟ با گفتن اذان و اقامه در هنگام تولد کودک، رابطه این حادثه مُلکی با ملکوت برقرار می‌شود. این می‌شود آیه‌شناسی.

* اگر می‌خواهید به نور و بصیرت برسید، باید آیه شناس شوید، یعنی هر عرصه از عرصه‌های زندگی و رفتار جسمانی را تبدیل به رفتار ملکوتی کنید
- پس اگر می‌خواهید به نور و بصیرت برسید، باید آیه شناس شوید. یعنی هر   عرصه از عرصه‌های زندگی و رفتار جسمانی را تبدیل به رفتار ملکوتی کنیم. در شروع غذا باید بسم الله بگویی، پایت را بیرون گذاشتی باید بسم الله بگویی،  سوار کشتی یا ماشین یا هواپیما شدی باید بسم الله بگویی. باید رابطه عالم مُلک با ملکوت را بلد شویم. اشیاء عالم مثل باد، هوا، خورشید، ماه، سلامتی، تولید فرزند و... همه و همه به خدا و ملکوت مرتبط است. چیزی از عالم ناسوت نیست که با ملکوت مرتبط نباشد. رابطه تجارت با ملکوت چیست؟ چرا می‌فرمایند: «الکاسب حبیب الله»؟ چرا بالاترین مقامات برای کسب و کار است؟ چرا کسی که در راه کسب حلال باشد، اگر کشته شد، شهید است؟

* اگر ائمه(ع) آیات را بر ما تلاوت کنند آیه‌شناس شده و قلبمان تزکیه و پاک می‌شود
- تمام لحظات آیه است. «يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب»(آل‌عمران:164) اگر ائمه(ع) آیات را بر ما تلاوت کنند آیه‌شناس می‌شویم. آنگاه قلب ما تزکیه شده و پاک می‌شویم. تزکیه از زُکُوّ به معنای رشد است. آنقدر رشد می‌کنیم که کتاب را تعلیم می‌دهند:«یعلمهم الکتاب». کتاب، قوانین حاکم بر کل هستی است. آثار آن کجاست؟ یکی از یاران حضرت سلیمان، توانست در کمتر از یک چشم برهم زدن تخت ملکه صبا را بیاورد. «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب»(نمل:40).‏ تنوین 7 معنی دارد. در اینجا عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب یعنی آن فرد، فقط بخشی از ناشناخته‌ای از کتاب هستی را بلد بود نه همه‌اش را. با این حال آنقدر قدرت پیدا کرده بود که قبل از پلک زدن و کسری از ثانیه، تخت صبا و عرش عظیم را آورد. او دانش حمل و نقل سریع در دنیا را به ملکوت ربط داد و گفت: «هذا من فضل ربی»(نمل:40).

* تعلیم و تربیت اسلامی، از کودکی فرزندان ما را آیه‌شناس می‌کند/ نشانه و خروجی کسی که آیه‌شناس شود، تزکیه است / اگر به نور و بصیرت دست یابی، آن‌وقت حکمت یاد می‌گیری و حکمت یعنی راهبرد و راه‌های نجات، آنگاه حرف‌های نجات بخش می‌زنی و به نظریات نجات بخش و طیب دست پیدا می‌کنی
- تعلیم و تربیت اسلامی، از کودکی، فرزندان ما را آیه‌شناس می‌کند. خوردن آب را با بسم الله شروع کن و با سلام بر حسین(ع) به پایان ببر. همه نازله‌ها را به ملکوتش وصل کنیم. ما باید رابطه علوم (هر علمی و هر دانشی و هر موجودی و هر کوه و آسمان و دریا و...) را به ملکوت وصل کنیم. اگر توانستیم، آیه‌شناس شده‌ایم. این‌ها درس زندگی است. راهش این است که عمل کنیم و در آیه‌شناسی مهارت پیدا کنیم. نشانه و خروجی کسی که آیه‌شناس شود، تزکیه است، یعنی رشد. زکات یعنی رشد مال. چنان در معرفت رشد می‌کنی که آماده برای کتاب می‌شوی. کتاب هستی را مقابلت باز می‌کنند. نور و بصیرت پیدا می‌کنی و همه جای هستی را با چشم نور و بصیرت می‌بینی. اگر به نور و بصیرت دست یابی، آن‌وقت: «یعلمهم الکتاب و الحکمه» حکمت یاد می‌گیری و حکمت یعنی راهبرد و راه‌های نجات. «وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل»: حرف‌های نجات بخش می‌زنی، «وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَميدِ»: به نظریات نجات بخش و طیب دست پیدا می‌کنی، راهی را در مقابل دولت می‌گذاری که نه خودشان و نه مردم را به گمراهی و تباهی نکشانند.

* ملاک برای آزمایش و امتحان خود و دیگران این است که آیا حرف‌های ما شفابخش و راهبردی است؟ آیا راه و زندگی ما مورد پسند خداست؟
- «وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَميدِ»(حج:24): خداوند اینگونه به روشنی این عیار و نشانی را مشخص کرده‌اند که هر کسی را می‌توان با آن سنجید. ملاک برای آزمایش و امتحان خود و دیگران این است که آیا حرف‌های اما شفابخش و راهبردی است؟ آیا راه و زندگی ما مورد پسند خداست؟ یعنی: 1- آیه شناس است؟ 2- به نور و بصیرت رسیده؟ 3- اهل عمل به آن است؟
- اینها مسیر قرآنی نور و بصیرت بود. یعنی تولید علم قرآنی از راه خود قرآن.

* اگر چشمت را به جمال امام حسن(ع) بدوزی و با چشم قلبت به او نگاه کنی، داری ذکرالله می‌گویی
- در زمینه آیه «ولذكر الله اكبر»(عنکبوت:45)، ائمه(ع) فرموده‌اند که ما ذکرالله هستیم. آیه آن هم این است: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ»(کهف:28) همه وجودت را متصل کن، ظاهر و باطن و اول و آخر حیاتت را به آنهایی که عاشق ما هستند و دائماً رو در روی ما دارند، متصل کن. یعنی اگر چشمت را به جمال امام حسن(ع) بدوزی و با چشم قلبت به او نگاه کنی، داری ذکرالله می‌گویی، چون امام حسن(ع) عاشق خداست.

لازم به يادآوري است كه ان‌شاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 تا12 صبح (به غیر از تعطیلات رسمی) كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي در دفتر مرکزی موسسه صابره(س) برگزار مي‌شود.
سي‌دي هاي صوتي اين جلسات براي بهره‌برداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار مي‌گيرد.
حضور در كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.

مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها

آخرین‌ها از

0 نظر