چاپ کردن این صفحه

صابره: گزارش جلسه 72 نظام‌شناسي

898 1395/12/10
صابره: گزارش جلسه 72 نظام‌شناسي

صابره: گزارش جلسه 72 نظام‌شناسي/ استاد زاهدي:  از نگاه قرآن این عالم نازله‌ی عالم حقایق است /  تمام اموال اگر از مبدأ فیض جدا شد و متصل به نور و رحمت نشد، ما را بیچاره می‌کند/ اگر توانستیم رابطه بین تمام اجزاء و ارکان هستی را با مبدأ و منشأ فیض برقرار کنیم، همه چیز منشأ صلاح و وسیله خیر رحمت می‌شود /  فلسفه ازدواج پیدایش آرامش است نه آسایش / علوم غربی نجات دهنده نیست، چون آنچه را که به دست آوردند از مبدأ فیضش قطع کردند / مفهوم «آیه»: 1- مفهوم ظاهری که همان شماره آیه و آدرس می‌باشد که این مفهوم مدنظر قرآن نمی‌باشد، 2- فهم یا کشف رابطه اجزا و ارکان این عالم با مبدأ هستی و خزائن غیب/  به پیدا کردن نقشه راه از آیات حق، تدبر گویند، آیه شناس شدن مقدمه تدبر است / رمز آیه شناس شدن و متدبر شدن، اطاعت و ارادت به اهل بیت(ع) است

صابره: گزارش جلسه 72 نظام‌شناسي/ استاد زاهدي:  از نگاه قرآن این عالم نازله‌ی عالم حقایق است /  تمام اموال اگر از مبدأ فیض جدا شد و متصل به نور و رحمت نشد، ما را بیچاره می‌کند/ اگر توانستیم رابطه بین تمام اجزاء و ارکان هستی را با مبدأ و منشأ فیض برقرار کنیم، همه چیز منشأ صلاح و وسیله خیر رحمت می‌شود /  فلسفه ازدواج پیدایش آرامش است نه آسایش / علوم غربی نجات دهنده نیست، چون آنچه را که به دست آوردند از مبدأ فیضش قطع کردند / مفهوم «آیه»: 1- مفهوم ظاهری که همان شماره آیه و آدرس می‌باشد که این مفهوم مدنظر قرآن نمی‌باشد، 2- فهم یا کشف رابطه اجزا و ارکان این عالم با مبدأ هستی و خزائن غیب/  به پیدا کردن نقشه راه از آیات حق، تدبر گویند، آیه شناس شدن مقدمه تدبر است / رمز آیه شناس شدن و متدبر شدن، اطاعت و ارادت به اهل بیت(ع) است

 به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني صابره، جلسه 72 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 24 اردیبهشت 94 از ساعت 10 صبح تا  12 در محل دفتر مركزي مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به تشريح موضوعات «مفهوم تدبر و مفهوم آیه» و «تفاوت عالم واقعیات با عالم حقایق» پرداختند. در ادامه به مشروح مطالب تدريس شده، اشاره مي‌گردد:

* از نگاه قرآن کریم این عالم که اسم آن عالم ناسوت، عالم دنیا و عالم واقعیت است، نازله‌ی عالم حقایق است
-
از نگاه قرآن کریم این عالم که اسم آن عالم ناسوت، عالم دنیا، عالم ملک، عالم جسم و عالم واقعیت است، نازله‌ی عالم حقایق است. عالم حقایق آنچنان وسیع و بزرگتر است که کل این عالم در مقابل آن عالم بازیچه است و مثل یک غبار در برابر آسمان است. «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان‏»(عنکبوت:64) اصل حیات آنجاست.
- ار آخرت به معنای عالم برزخ نیست. بعد از مرگ، برزخ، قیامت، بهشت و جهنم همۀ اینها شامل آخرت می‌شود، اما آخرت محدود به آن‌ها نیست، آخرت محیط بر این عالم است.
- اولیاء خدا حواسشان به این است که از همین عالم مشهود بیایند بیرون و مرتبط شوند با عالم حقایق و نور. مثلاً آیت‌الله بهجت، آیت‌الله بهاءالدینی، آیت‌الله قاضی، حضرت امام و همۀ اولیاء حق در عین اینکه در این دنیا زندگی می‌کردند در عالم آخرت هم بودند. اگر این عالم دنیا، نازله‌ي عالم حقایق باشد خیلی هم قیمتی است، چون متصل به عالم حقایق است. اگر این اتصال همواره برقرار باشد، دنیا مزرعۀ آخرت می‌شود. ولی اگر اتصال از مبدأ وجود قطع شود، آن وقت چیز مزخرفی می‌شود. چه انسان‌های آن و چه اشیاء و موجودات آن، وقتی از مبدأ خود جدا شوند اسباب فتنه و رقابت و کشتار و فساد می‌شوند. مثلاً اگر حکومت از خزائن غیب جدا شود، اسباب فقر، اسباب تکبر بیشتر، اسباب تحقیر جامعه و اسباب پیدایش طبقات در جامعه خواهد شد. فقرا فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند.

* تمام اموال اگر از مبدأ فیض جدا شد و متصل به نور و رحمت نشوند، ما را بیچاره می‌کند، اما اگر توانستیم رابطه بین تمام اجزاء و ارکان هستی را با مبدأ و منشأ فیض برقرار کنیم، همه چیز منشأ صلاح و وسیله خیر و رحمت می‌شود
- جدا شدن هر برنامه و هر فکر و فلسفه‌ای و هر چیزی از مبدأ فیض و از عالم حقایق منجر خواهد شد به «أَتَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماء»(بقره:30). ذات دنیا وقتی منقطع از مبدأ فیض باشد اینگونه می‌شود. «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً»(بقره:30). ارض همین عالم دنیا است. خداوند فرمود که من در این عالم دنیا یک کسی را در حد خلافت خودم قرار می‌دهم. فرشتگان گفتند دنیا عالم فتنه و کشتار است، چرا؟ چون آمریکا دستش به خون آلوده است چون از مبدأ فیض جدا شدند. می‌فرماید بعضی از همسرانتان و فرزندانتان دشمن شما هستند. اینها نازله از عالم فیض هستند وقتی بریده شدند از خزائن غیب، به دشمن تبدیل می‌شوند. حتی اموال هم دشمن می‌شوند. اگر ماشین وسیله رسیدن به جلسه قرآن یا خیر رساندن به مردم شود، نعمت است. اما همین نعمت اگر از خزائن غیب جدا شود، ما را بیچاره می‌کند و تبدیل می‌شود به وسیله‌ای برای پز دادن و فخر فروشی. در حالیکه حقیقت ماشین این است که ماشین مرکبی است که باید تو را به مقاصد الهی برساند. اما خودش اصالت پیدا می‌کند و هدف می‌شود، چون از خزائن غیب جدا شده است.
- تمام اموال اگر از مبدأ فیض جدا شد و متصل به نور و رحمت نشوند، ما را بیچاره می‌کند. ذات دنیا اگر از مبدأ فیض منقطع شود، يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماء می‌شود. اگر توانستیم رابطه بین تمام اجزاء و ارکان هستی را با مبدأ و منشأ فیض برقرار کنیم، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت و همه چیز منشأ صلاح و وسیله خیر و رحمت می‌شود و منشأ فساد و خونریزی نمی‌شوند.
 

* مفهوم و حقیقت آیه:  آیۀ قرآن، آدرس بهشت و جهنم و... است.،اما اصل آیه دیدنی است
- حقیقت آیه دیدنی است، «سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‏ أَنْفُسِهِم‏»(فصلت:53)،آیات خود را در وجود خودتان نشان می‌دهیم. آیۀ قرآن، آدرس بهشت و جهنم و... است. اما اصل آیه دیدنی است. آیه دیدنی است هم در وجود خودتان و هم در آفاق. معلوم می‌شود همه عالم آیه هستند. اگر همه چیز را از مبدأ فیض خودش قطع کردی، خودت و خانواده و مردم را بد می‌بینی. آیه یعنی نازلۀ وجود این عالم در همه عرصه‌ها. باید آیه بین شویم. اگر آیه بین شویم، مشکلاتمان حل می‌شود.

* بر اساس قرآن، فلسفه ازدواج پیدایش آرامش است نه آسایش
قرآن می‌فرماید از آیات ماست که یک زوج برای شما درست کردیم، برای اینکه آرامش بگیرید. معلوم می‌شود فلسفه ازدواج پیدایش آرامش است نه آسایش. ازدواج آیه است. می‌رود خواستگاری مادر زن اول از حقوق و ماشین و... می‌پرسد، اصلاً به دنبال لتسکونوا الیها نیستند. خدا دنیا را وسیله آسایش قرار نداده.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید «الدّنيا دار بالبلاء محفوفه». اگر ماشین خریدی آيا از تصادف می‌توانی در بروی؟ اگر خانه خریدی آیا از سرطان می‌توانی در بروی؟ پس دنبال آسایش نگرد، دنبال آرامش بگرد. همسر شما آیه است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»(روم:21)، بگرد حقیقت آیه را بفهمی. تدبر کن در آیات وجودی همسرت. چه زن، چه مرد.

* علوم غربی نجات دهنده نیست، چون آنچه را که به دست آوردند از مبدأ فیضش قطع کردند
- کل عالم دنیا نازله است و اصل حقیقتش جای دیگر است. اگر از اصل آن قطع شود فایده‌ای ندارد. مثل یک نیروگاه که میلیون‌ها ولت برق تولید می‌کند که این میزان برق، بارها نازل و ضعیف می‌شود تا بتواند یک گوشی موبایل را شارژ کند. لذا به این چند ولت نباید دل خوش کرد. چون اصل برق نیست. با این چند ولت نمی‌توان چراغانی کرد یا صنایع را به کار انداخت.
- علوم غربی، قوانین این دنیا را خوب می‌فهمد. خیلی زودتر صنایع (هواپیما، ماهواره، موشک، نانو) و حتی فلسفه و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را به دست آوردند، اما دردشان این است که آنچه را که به دست آوردند از مبدأ فیضش قطع کردند، به همین خاطر آنها را به مقصود نمی‌رساند. لذا این علوم آنها را نجات نمی‌دهد و فقط برای اسباب‌بازی خوب است و لهو ولعب است: «اعلموا انما الحياة الدنيا لعب ولهو»(حدید:20). اگر عالم دنیا را از مبدأ فیض خود منقطع کنی، ارزش‌های انسانی مسخره می‌شود. مثلاً سخاوت و ایثار را علامت نادانی و سادگی می‌داند، نمی‌تواند صله رحم را بفهمد و آن را فقط در حد خوردن و سفره انداختن می‌داند.

* ثروت در بانک‌های ما ارزش شده و از مبدأ فیض خود منقطع شده است
متاسفانه خود ثروت در بانک‌های ما ارزش شده و از مبدأ فیض خود منقطع شده است. به خاطر همین هر که پولدارتر باشد احترامش در بانکها بیشتر است. سرمایه‌سالاری حاکم است نه سرمایه‌گذاری. این بانکداری اسلامی نیست. سیستم بانکی غلط است که هر که میلیاردرتر باشد باید بالاتر بنشیند. این یعنی پول را از مبدأ فیض جدا کرده‌اند.
- هر چیزی که از مبدأ فیض و خزائن غیب جدا شود، مثل فرزند، ثروت، مدیریت، تجارت، فلسفه، علوم، پست سازمانی، دانش، مدرک تحصیلی، دانشگاه، خانواده، دختر، پسر و... ، وسیله بیچارگی و سقوط بشر خواهد شد. اما اگر همه این عرصه‌ها به مبدأ فیض و خزائن غیب متصل شود، دنیا هم زیبا می‌شود: «الدنیا مزرعه الآخره».

* لفظ «آیه» دارای دو مفهوم است: یک مفهوم ظاهری که همان شماره آیه و آدرس می‌باشد که این مفهوم مدنظر قرآن نمی‌باشد، اما مفهوم دیگر عبارت است از فهم یا کشف رابطه اجزا و ارکان این عالم با مبدأ هستی و خزائن غیب، اگر انسان توانست این رابطه را کشف نماید، آیه شناس می‌شود
لفظ «آیه» دارای دو مفهوم است. یک مفهوم ظاهری که همان شماره آیه و آدرس می‌باشد که این مفهوم مدنظر قرآن نمی‌باشد. اما مفهوم دیگری دارد که آن عبارت است از: فهم یا کشف رابطه اجزا و ارکان این عالم با مبدأ هستی و خزائن غیب. اگر انسان توانست این رابطه را کشف نماید، آیه شناس می‌شود.
اگر آیه‌شناس شویم، رابطه واقعیات(عالم حس، شهود، ناسوت، ملک) را با حقایق (عالم ملکوت، جبروت، خزائن غیب، مبدأ فیض) می‌فهمیم. اگر آیه شناس شویم، آیات خدا را در وجود همه اجسام می‌بینیم، چون نازله‌ی فیض حضرت حق هستند. آن وقت موحد می‌شویم. کسی که آیه شناس بشود اخلاقش مزکّی می‌شود، مؤمن و متعهد می‌شود.

* به پیدا کردن نقشه راه از آیات حق، تدبر گویند، آیه شناس شدن مقدمه تدبر است
آیه شناس که شدی حالا می‌توانیم تدبر کنیم. «اافلا يتدبرون القرآن ام على قلوبٍ اقفالها»(محمد:24) اگر در قرآن تدبر نکنیم به قلبمان قفل می‌زنند. حالا چه طور تدبر کنیم؟ آیات خدا را بفهمیم و بعد همه عرصه‌ها و برنامه‌های زندگی (علوم،  سیاست، هنر، تجارت، فلسفه، دانشگاه، خانواده و...) را با آیات خدا تطبیق دهیم، لذا به این پیدا کردن نقشه راه از آیات حق، تدبر گویند. دانش تفسیر بسیار عزیز است و روی چشم ماست، اما جستجو در تفاسیر، تدبر و آیه‌شناسی نمی‌شود. دانش و اطلاعات ما را راجع به تفسیر بالا می‌برد، ولی ما را آیه شناس نمی‌کند.
- کسی آیه شناس شده که رابطه اجزای این عالم را با مبدأ فیض کشف کند و کسی که آیه شناس شد می‌تواند تدبر کند. یعنی بتواند نقشه راه را از آیات حق پیدا کند. در این صورت فرد می‌تواند تمسک کند. «يمسكون بالكتاب»(اعراف:170) یعنی حال که راه را پیدا کرد، برود و به آن عمل کند.

* بر اثر تدبر در قرآن چشمه‌های فیض معرفت از سینه انسان جاری می‌شود/  اگر بخواهیم قفل از در قلب باز شود باید  تدبر در آیات قرآن را یاد بگیریم
بر اثر تدبر در قرآن چشمه‌های فیض معرفت از سینه انسان جاری می‌شود: «جری الله ینابیع الحکمه من قلبه الی لسانه». قرائت، تجوید، ترتیل و حفظ قرآن همه مقدمه است. اصل اجرای برنامه‌های تربیتی مهارت در تدبر است. چه در بزرگسال‌ها و چه در خردسال‌ها. همه باید مهارت آیه‌شناسی پیدا کنند تا بتوانند در تدبر هم مهارت پیدا کنند.
- اگر نتوانی تدبر کنی در حالی که تفسیر می‌کنی، فایده ندارد. قرآن می‌فرماید اینها فاز مقدماتی است، اصل فاز تدبر است. آیه یعنی رابطه نزدیک هر یک از اجزای عالم، مثل فیزیک، ریاضی، ذرات و موجودات طبیعت با خزائن غیبش. «وان من شيءٍ إلا عندنا خزائنه و ما ننزله إلا بقدرٍ معلومٍ »(حجر:21) هنر، رسانه، سیاست، روابط بین‌الملل، جنگ و صلح با دشمن همه اینها خزائن غیب دارد که باید اتصال این اجزا و ارتباط آن با خزائنش دائماً برقرار باشد. اشکال  برخیها این است که نرفتند، تلاش نمی‌کنند، تربیت نشده‌اند برای این که رابطه اجزای عالم را با خزائن غیب پیدا کنند. کسی که خیلی قرآن می‌خواند اما قلبش مشکل دارد، در برابر فهم آیات قرآن قلب او تکان نمی‌خورد. اگر بخواهیم قفل از در قلب باز شود باید  تدبر در آیات قرآن را یاد بگیریم. پس باید ابتدا تعریف آیه را بداند و مهارت پیدا کند در آیه شناسی.

* رمز آیه شناس شدن و متدبر شدن، اطاعت و ارادت به اهل بیت(ع) است
حضرت رسول خدا (ص) در غدیرخم بعد از معرفی حضرت علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین از مردم خواستند با ایشان به عنوان
امرة المؤمنین بیعت کنند. امرة المؤمنین یعنی غیر از امیری، پرستارتان هم هست. لقمه لقمه بگذارد در دهانتان تا آدم شوید. باید به اهل بیت(ع) متصل شویم تا آیه‌شناس شویم. حضرت حق برای اینکه ما مهارت پیدا کنیم، آدرس‌ها را در قرآن داده است و معلم‌ها را برای ما فرستاده است. برای هدایت ما و یاد دادن چگونگی تدبر در قرآن، ائمه اطهار(ع) را که «اشهد انکم کنتم انواراً حول العرش محدقین» بودند، برای ما فرستادند تا دست ما را بگیرند. قرآن می‌فرماید: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ»( کهف:28). اگر می‌خواهی تدبر در قرآن را یاد بگیری، اگر می‌خواهی آیه‌شناس شوی، وجودت را محو کن و ذوب شو در وجود آنهایی که با خدا صبح و شام در حال راز و نیاز هستند و چشم در جمال یار دارند. مطیع و ارادتمند اینها شو، دائماً در حال حضور و ذکر آنها باش تا به تو یاد بدهند که آیه و تدبر یعنی چه.
- راه تزکیه نفس و عرفان و فقیه شدن و مجتهد شدن و مفسر شدن و... آیه‌شناسی است نه لغت شناسی و ترجمه. نشانه آیه شناس بودن،‌
جری الله ینابیع الحکمه است. با آیه شناس و متدبر شدن، خواهیم توانست تمام عرصه‌های زندگی را با قرآن تطبیق داده و نقشه راه را پیدا کنیم.
- در نهایت باید قدر معلوم را درست درک کنیم و بفهیم: «وان من شيءٍ إلا عندنا خزائنه و ما ننزله إلا بقدرٍ معلومٍ »(حجر:21)  و اگر می‌خواهیم آیه‌شناس شده و تدبر کنیم، باید رابطه هر جزء با ملکوتش را کشف کرده و بر اساس آن، نقشه راه را پیدا کنیم: «وكذلك نري ابراهيم ملكوت السماوات والارض »(انعام:75)... .

لازم به يادآوري است كه ان‌شاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 تا12 صبح (به غیر از تعطیلات رسمی) كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي برگزار مي‌شود.
سي‌دي هاي صوتي اين جلسات براي بهره‌برداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار مي‌گيرد.
حضور در كلاس‌هاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.

مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها

آخرین‌ها از

0 نظر