صابره: گزارش جلسه 35 نظامشناسي/ استاد زاهدي: ما آمدهايم به جامعه بگوييم كه اي امت اسلام، مشكلي كه شما داريد اين است كه نظامات جهان كفر و سكولار در رشتهها و عرصههاي مختلف بر شما مسلط شده است/ فلسفه تأسيس دوره آموزشي نظامشناسي، بررسي آسيبهاي نظامات غربي و مطرح كردن نظامات قرآني و اسلامي به جاي آنهاست/ شروع معرفي و بررسي نظام روابط بين الملل / هدف خداوند، ائمه نمودن اولياء حق در جهان (أرض) و مأموريت ما اجراي عدل و قسط در جهان است
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه 35 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 9 مرداد 93 از ساعت 10 صبح تا 12 در محل مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به موضوع « شروع معرفي نظام روابط بين الملل» پرداختند. در ادامه رئوس مطالب تدريس شده به صورت خلاصه عنوان ميشود:
* ما آمدهايم به جامعه بگوييم كه اي امت اسلام، مشكلي كه شما داريد اين است كه نظامات جهان كفر و سكولار در رشتهها و عرصههاي مختلف بر شما مسلط شده است
- بحثي كه ما در اين دوره، روزهاي پنجشنبه داريم، ذيل عنوان نظام شناسي است. ما با تحقيقاتي كه كرديم متوجه شديم كه ضربههاي كاري كه داريم از دشمن خيلي وسيع و عميق مي خوريم، اين است كه ما غافل شديم و فكر كرديم كه شاه و آمريكا را بيرون كرديم، اما چه مي شود كه برخي از فرزندان شهداي انقلاب و برخي اساتيد با سواد و مسئولين آن طرفي مي شوند؟ چه ميشود كه برخي از مردم ما بي حجاب و رشوهخوار ميشوند؟ ما با بررسي هاي خود ثابت كرديم كه درست است كه آمريكا را از كشور بيرون كرديم، اما نظامهايي كه از اروپا و آمريكا برجاي ماند، در كشور ما مسلط شدند و آنقدر پيشرفت كردند و توسعه يافتند كه نسلهاي ما را اين نظامهاي غربي و سكولار دارند تربيت ميكنند. متون دانشگاهي ما، نظريات غربي و نظريات جهان سكولار است. نظامات سكولار با مباني سكولار بر عرصههاي مختلف ما مسلط شدهاند. وقتي كه اين طور شد، همه چيز در چنگ آنهاست. گردشگري به سبك آنهاست. نهادهاي فرهنگي به سبك آنهاست. فرهنگسراها به سبك آنهاست. ورزش ما با آن قراردادهاي ميلياردي به سبك آنهاست. مطبوعات و روزنامهها به سبك آنهاست(در اين اوضاع غزه، بعضي روزنامهها در صفحه اول اسمي از آن نياورند). سيستم تجاري و رباخواريها، هنر و... به سبك آنهاست. نظامات غربي اكنون بر ما مسلط است و دارد بيشتر هم مسلط ميشود. نيروهايمان را دارد تربيت ميكند، اما ما دست روي دست گذاشتهايم.
- هدف اين بحثهاي ما در روزهاي پنجشنبه اين است كه اولاً نظامات جهان غرب و سكولار را بشناسيم، ثانياً ايرادات اين نظامات غربي را بشناسيم، ثالثاً ببينيم چگونه اين نظامات، ملت، اقتصاد، هنر، علم، فرهنگ، صنعت، تجارت، بانك، روابط، سياست، خانوادهها، مدارس و همه چيز ما را دارد به سمت غربي شدن و جهان كفر و سكولار ميكشاند. لذا ما به اين نتيجه رسيديم كه بياييم بحث نظامشناسي را اينجا طراحي كنيم و نظامات را بررسي كنيم و ضبط كنيم و به دست اهل تحقيق برسانيم و مطالعه كنند و به جامعه بگويند تا مطالبه اجتماعي در جامعه پيدا شود كه كلاه ما را از جاي ديگري برداشتهاند. تا زماني كه اين نظامات غربي بر ما مسلط است، نيروهاي انساني ما، طرفدار غرب شده و مثل آنها فكر ميكنند، ظرفيتهاي درون اسلام و نظامات اسلامي را اصلاً متوجه نميشوند، و سعي مي كنند با نظامات غربي، مشكلات اسلامي را حل كنند!
- ما آمدهايم به جامعه بگوييم كه اي امت اسلام، مشكلي كه شما داريد اين است كه نظامات جهان كفر و سكولار در رشتهها و عرصههاي مختلف بر شما مسلط شده است.
* فلسفه تأسيس دوره آموزشي نظامشناسي، بررسي آسيبهاي نظامات غربي و مطرح كردن نظامات قرآني و اسلامي به جاي آنهاست
- در نتيجه فلسفه تأسيس اين دوره اين است كه نظامشناسي كنيم و نظامات را يك به يك مطرح كنيم. آسيب هاي اين نظامات را بررسي كنيم و در برابرش راه حل بدهيم. ببينيم آيا قرآن و مكتب اهل البيت صلوات الله عليهم اجمعين طرحي دادهاند؟ در مكتب پرفيضشان اگر نظامي ارائه كردهاند، آن را مطرح كنيم. اگر مطرح بوده اما اكنون ضعيف شده، آن را تقويت كنيم. اگر ناقص مانده، تكميلش كنيم. اگر نيست، از قرآن كريم و مكتب اهلالبيت(ع) استخراج كنيم و ارائه دهيم و بگوييم كه اسلام همه چيز دارد: «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتابا»(نبأ:29)، «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبين»(يس:12)، «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين»(انعام:59).
- در برنامه زاويه (شبكه4) استاد ميآورند كه او در قالب مناظره اسلام را مسخره كند. او با غيظ ميگويد كه اسلام علم ندارد! دين چه ربطي به علم دارد! و دلايل زياد ميآورد. آنوقت جوان ما نميفهمد كه حق با كيست؟ اين مربوط به انديشه غربي است. انديشه غربي ميگويد كه دين براي كلسيا رفتن خوب است. كربلا و مكه رفتن و حافظ قرآن شدن هم خوب است! ولي وقتي خواستي جامعهشناسي كني، بايد ببيني هابز چه گفته است. براي حكومتشناسي بايد تك تك نظريات غربي را مطالعه كني. در روانشناسي و فلسفه و صنعت و...، انديشمندان غربي مرجع تقليدش هستند. ما بايد در برابر اين نظامات، نظام اسلامي را استخراج كنيم. بنابراين هر بار كه ما نظامي از نظامات غربي را مطرح كرديم، نظام اسلامي جايگزين آن را هم طرح كردهايم. يكي از اين نظامات را كه خودمان به صورت عميق داريم روي كار ميكنيم، استخراج نظام تعليم و تربيت قرآني(چه در دانشگاه و چه در مدرسه) است كه بيش از 20سال مقدمات كار آن بوده و نزديك به 5 سال است كه داريم در دوره تربيت استاد، روي آن كار مي كنيم، . اما بقيه نظامات را به صورت كلي(و نه تخصصي)، فقط آسيبشناسي ميكنيم.
* شروع معرفي و بررسي نظام روابط بين الملل
- ميخواهيم ببينيم نظام روابط بين الملل در نگاه اسلام چگونه است و آيا مسئولين ما در روابط بينالملل مطابق اعتقادات جمهوري اسلامي عمل ميكنند يا مطابق عقايد جهان كفر و سكولار؟ قرآن ميفرمايد: «هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقان»(بقره:185) يعني همه چيز تبيين و طبقهبندي و توضيح داده شده است. حال ما مي خواهيم ببينيم كه اسلام، روابط بينالملل دارد يا خير؟
- در موضوع روابط جهاني يا روابط بين الملل، ميخواهيم ببينيم آيا اصلاح «جهاني» در ادبيات وحياني وجود دارد كه بخواهيم در مرحله بعد، «روابط» آن را بررسي كنيم؟
* استضعاف، يعني طرح و نقشه و برنامه حسابشده براي اينكه اهل حقيقت و اولياء حق را ضايع و زبون و تحقير كنند
- كليدواژه «أرض» در ادبيات وحياني، 3 معني دارد:
1- معناي خاك: «تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها»(بقره:61)
2- معناي دنيا و ثروت: «وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْض»(اعراف:176) عاشق زمين و عاشق خانه و عاشق ثروت است.
3- معناي جهان: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين»(قصص:5) استضعاف بر وزن استفعال است. باب استفعال، يك فاعلي ميخواهد كه با اراده و نقشه يك كاري را دنبال كند و آن را به نتيجه برساند. استضعاف، يعني طرح و نقشه و برنامه حسابشدهاي وجود دارد براي اينكه اهل حقيقت و اولياء حق را ضايع و زبون و تحقير كنند. ممكن است كه سؤال پيش بيايد كه منظور از مستضعفين، پابرهنگان و بدبخت بيچارهها هستند. پاسخ اين است كه اينها مستضعفين واقعي نيستند، چون خيلي از اين مشكلات و فقر آنها، تقصير خودشان است. مثلاً هروئين كشيده و خود و خانوادهاش را بدبخت كرده و... . اما اگر آن وليّ حق كه همهاش عدالت و صراط و نورانيت و پاكي است منزوي شود، او مستضعف حقيقي است. اين پاسخ عقلاني به اين سؤال بود. اما دليل و پاسخ قرآني اين است كه آنها قرار است وارث زمين شوند و براي هميشه حكومت «أرض» يعني عالَم در دست اينها باشد. «و لعن الله أمة دفعتكم عن مقامكم و أزالتكم عن مراتبكم التي رتبكم الله فيها»(زيارت عاشورا) اين رتبه و سمتي است كه خدا به جايگاه اهل البيت(ع) داده است.
- كليدواژه «أرض» در قرآن طبق «المعجم المفهرس من الفاظ القرآن الكريم» بيش از 400 آيه مطرح شده است.
- خدا ميفرمايد اساس روابط بينالملل بر دو اساس است:
1- ميخواهيم همه اولياء حق را به مديريت عالم برسانيم تا به صورت باثبات جهان را اداره كنند. مديريتها بايد با اينها باشد.
2- اين صاحبان حق و در عين حال خودِ حق را از انزوا و مهجوري و استضعاف بيرون بكشيم.
* استعانت يعني تمامي عرصههاي حيات اجتماعي و فرديمان را بر اساس عنايات حق و بر اساس دريافت فيوضات حق بايد برنامهريزي و طراحي كنيم
- در نمازمان ميخوانيم «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين»(فاتحه:5). در روايت داريم كه پرچم حمد، مصاحبش و صاحبش حضرت مولا(عج) است. و اين «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين» را تنها در نماز امام زمان(عج) صد بار در ركعت اول و صد بار در ركعت دوم، ميخوانيم. يعني حضرت صاحب الزمان(عج) صاحب پرچم «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين» به معني جهاني شدن است. ما در نمازمان، ركعت به ركعت به دنبال جهاني شدن هستيم.
- جهاني بودن، فرهنگ ماست و لازم نيست كسي به ما آن را ياد بدهد. خداوند از روز اول ما را جهاني به دنيا آورده و بعد روابط ما را شكل داده است:
1- مستضعفين يعني اولياء حق را ميخواهد از انزوا بيرون بكشد، لذا ما بايد در اين مسير حركت كنيم.
2- آنها را به مديريت برساند، پس ما بايد در اين مسير كار كنيم.
3- «وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه»(انفال:39) خدا تصميم گرفته دين خودش را حاكم كند. همه ما و همه عالَم بايد «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» شوند. استعانت يعني تمامي عرصههاي حيات اجتماعي و فرديمان را بر اساس عنايات حق و بر اساس دريافت فيوضات حق بايد برنامهريزي و طراحي كنيم. وزارتخانهها بايد بر اساس «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» و «إِيَّاكَ نَسْتَعين» كار كنند. سيستم بايد بر اساس «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» باشد. بانكداري بايد بر اساس «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» باشد. فضاي مجازي و اينترنت بايد بر اساس «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» باشد. روابط خارجي بايد بر اساس «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» باشد. فرهنگ و ارشاد، تجارت، ورزش بايد بر اساس «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعين» باشد. زيرا تمامي سني و شيعه اين روايت را قبول دارند كه تمامي قرآن در سوره حمد است. و آيه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين» هم در همين سوره است.
اين سه تا كه شد، حالا «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حديد:25). ناس، اصطلاح جامعهشناسانه است. «ناس»، «بني آدم»، «انسان» از كليدواژههاي قرآني هستند كه اصطلاحات فراديني و جهاني هستند. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّك كَدْحاً فَمُلاقيه»(انشقاق:6)، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْر»(عصر:2)، «يا أَيُّهَا النَّاسُ ... لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين»(بقره:168)، «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ»(اعراف:27). خداوند يا ايها المسلمون نگفته است، بلكه يا بني آدم فرموده است. اگر آدم هستيد، بدانيد كه شيطان شما را بيچاره ميكند. واژهها، واژههاي جهاني است. صحبت از متقين و مؤمنين نيست. كليدواژههاي درون ديني مثل «آمنوا»، «متقين»، «مؤمنون»، «ابرار»، «مجاهدين»، «عالمون»، «مؤثرين» و... هستند.
- «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حديد:25) بعد از آن هدفها، قسط و عدل اولين مسير و مأموريت جهاني ماست كه ما براي قسط و عدل، كار كردن را شروع كنيم. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ»(نساء:135) قيام كنيد، عدالت را در جهان برقرار كنيد. «شُهَداءَ لِلَّهِ»: تا شما همه نمونه و مسطوره شويد. «يملأ الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا»(شرح اصول كافي،ج1،ص86). خداوند به وسيله حضرت مهدي(عج) قسط و عدل را ميخواهد در جهان برقرار كند. اين روايت، جهاني است. أرض و جهان بايد از عدل پر شود.
* هدف خداوند، ائمه نمودن اولياء حق در جهان (أرض) و مأموريت ما اجراي عدل و قسط در جهان است
- آنها اهداف ما بود و خداوند آن هدف را فرموده: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين»(قصص:5) خداوند ميفرمايد من اين كار پشتش ايستادهام و تا آخرش هم هستم. در عربي رادَ، يرودُ يعني، تصميم گرفت، پيگيري كرد، تا به نتيجه برسد. كلمه اراده مصدر باب افعال است. خداوند ميفرمايد من تصميم گرفتم، دنبال هم ميكنم تا به نتيجه برسانم. تا آن ياران، آن اولياء خدا، آن حقيقت پسندان، آن عارفان، آن سالكان، آن راهيان نور ملكوت را ائمه كنم. اين هدف خود خداست. اگر ما هم لايق باشيم، بايد دنبال كنيم و اگر مي خواهيم در حزب خدا باشيم و طرفدار گروه حق باشيم، مأموريت با ماست و بايد در عالَم عدالت و قسط را اجرا كنيم. «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».
لازم به يادآوري است كه انشاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 صبح تا 12 كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي برگزار ميشود.
سيدي هاي صوتي اين جلسات براي بهرهبرداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار ميگيرد.
حضور در كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر