صابره: گزارش جلسه 33 نظامشناسي/ استاد زاهدي: فعاليت ما در اين برنامهها و كلاسها، كار عميق و تدبّر در قرآن و كسب معرفت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان(عج) است/ سینما یک هنر نیست، بلکه رسانه است؛ چراکه ابزار فرهنگی برای رساندن پیام به مردم است/ اولين كليد شيطان براي بي حيا كردن ما، خلجان دادن هواهاي نفساني حتي براي كارهاي خير است/ مراحل ایجاد بیعفتی توسط شيطان: غفلت از هدايتهاي الهي، تمايلات نفساني، غفلت از فريب شيطان، انس به دنيا و مبتلا شدن به لوازم آن و... / راه نجات از دام و فريب شيطان: تن كردن لباس حيا و تقوا، سرمشق كردن هدايت الهي، توسل و تمسك به پنج تن آل عبا(ع)
به گزارش پايگاه اطلاعرساني صابره، جلسه 33 دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 26 تير 93 از ساعت 10 صبح تا 12 در محل مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن كريم آغاز گرديد. در اين جلسه استاد زاهدي مدير موسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره(س) به موضوع « معرفي نظام رسانه كفر و شيطاني» پرداختند. در ادامه رئوس مطالب تدريس شده به صورت خلاصه عنوان ميشود:
* فعاليت ما در اين برنامهها و كلاسها، كار عميق و تدبّر در قرآن و كسب معرفت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان(عج) است
- در موسسه صابره سلام الله عليها و كلاسهاي دوره نظامشناسي، همه كار ما تدبّر در قرآن است. اينكه قرآن و اهل البيت(ع) به ما چه ميفرمايند. مگر بالاترين عبادات از نگاه وحي در ماه مبارك رمضان، تلاوت و تدبّر و تمسّك به قرآن نيست؟ ما هم همين كار را مي كنيم. شب قدر ما، همين برنامه است. حاجات و نورانيت خود را از اين جلسات ميگيريم. كار عميق و تدبّر در قرآن و كسب معرفت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان(عج) در اينجا صورت ميگيرد. در روزهاي جمعه زيارت عاشورا حتي ايام نوروز و تعطيلات و... برقرار است.
* با دلي شاد و قلبي پر اميد و گامي استوار و معرفتي عميق و روحي اميدوار به رحمت الهي وارد اين جلسات ميشويم كه قلبهايمان را شفا بدهد و قفلهاي قلبمان را باز كند
- لحظات و ايامي داريم كه حرم خداست(حرم زماني و حرم مكاني). طبق آيات و روايات و نشانههاي وحي در اسلام، به دليل ليلةالقدر، حرم زماني خيلي عظيم است. خدواند متعال يك حرم مكاني و زميني به نام مكه را به ما معرفي كرده و يك حرم زماني به نام ليلةالقدر را شرح دادهاند كه اين حرم زماني از حرم مكاني خدا بالاتر است. شب جمعه يك حرم است. ماه مبارك رمضان حرم خداست. ايام شهادت حضرت مولا(ع) و شروع شدن غريبي اهل البيت(ع)حرم خداست. تدبّر و تمسّك به قرآن حرم است و... . در اين حرمها بايد اصلاح قفل قلبها صورت بگيرد. مگر خداوند نفرموده «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»(محمد:24). ما در اين كلاسها و برنامهها از قرآن شروع مي كنيم. با دلي شاد و قلبي پر اميد و گامي استوار و معرفتي عميق و روحي اميدوار به رحمت الهي وارد اين جلسات ميشويم كه قلبهايمان را شفا بدهد و قفلهاي قلبمان را باز كند. در اين مؤسسه كه وقف حضرت زهرا(س) است، احياء، تضرع، توسل، تدبّر در آيات حق و عترت طاهره (صلوات الله عليهم اجمعين) بايد صورت گيرد.
* انسان مؤمن با توجه به تمام آیات و بینات باید متوجه این امر باشد که تمام اجزاي زندگیش در راستاي رسانه قرآني و اسلامي باشد
در جلسه قبل، نظام رسانه اسلامی از طریق کلیدواژههای قرآنی تبیین گردید. کلیدواژههایی مانند نبي و نبأ، رسول و رسالت، تبلیغ و ابلاغ و بلاغ، تعلیم و اعلام و... كه آيات مربوطه هم تلاوت و شرح داده شد. و اینگونه نتیجهگیری گردید که براساس آیات فراوان، سراسر اسلام و قرآن رسانه است و همه عرصههای اسلام، رسانه است. مانند: مساجد، نمازجمعه، رفتار ائمه اطهار(ع)، غدیرخم، اذان و اقامه، حج، روحانیت، منبر و محراب، عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ماه صيام، عيد فطر و... همه رسانه هستند. لذا یک انسان مؤمن با توجه به تمام آیات و بینات باید متوجه این امر باشد که تمام اجزاي زندگیش در راستاي رسانه قرآني و اسلامي باشد. شركت او در عروسي و عزا، سبك زندگي، خريد كردن و... او رسانه است. حجاب رسانه است. طرز لباس پوشيدن مردان، آرايش موي سر و محاسن(ريش) آنان، رسانه است. دشمن فهميده كه ريش گذاشتن براي مسلمانان يك رسانه است، لذا تكفيريها تمام جنايات و تجاوزات خود در پشت اين ريش (كه رسانه اسلامي است) پنهان ميكنند و با اين نماد، مسمانان را به دنيا خشن و بي منطق معرفي ميكنند.
* سینما یک هنر نیست، بلکه رسانه است؛ چراکه ابزار فرهنگی است برای رساندن پیام به مردم
براساس تعریفی که در جلسه گذشته از رسانه شد عرصههایی مانند سینما، مجلات، روزنامه، اینترنت، فیس بوک، تلویزیون و ماهواره، خبرگزاریها، وبسایتهاو... همه رسانه است.
سینما یک هنر نیست، بلکه رسانه است؛ چراکه ابزار فرهنگی است برای رساندن پیام به مردم. مستندات غیر قابل انکاری در دست است که نشان میدهد مردم اروپا باحجاب بودهاند و متأثر از رسانه به کلی بیحجاب و بیعفت و بیحیا شدهاند. در حدود صد و بیست سال پیش از فیس بوک، موبایل، اینترنت، تلویزیون خبری نبود. فقط سینما بود و مردم توسط سینما به چنین روزگاری افتادند. تئاتر در مقایسه با سینما چه از نظر تعداد محل و چه از نظر تعداد دفعات نمایش و چه از نظر جمعیت تماشاچی بسیار کم بود. لذا میتوان نهایتاً تصدیق نمود که بی عفتی و بی حیایی تنها از طریق سینما به مردم اروپا منتقل گردید.
حب دنیا و شهوترانی و خوشگذرانی، ریشه این بی حجابی و بی عفتی بود و سینما بهترین عامل و قویترین بازو برای ترویج بیعفتی بود. اشاعه این بیحیایی از طریق نشان دادن روابط نامشروع در متن زندگی و تحریک هیجانهای شهوانی به وسیله نمایش فیلمهای مستهجن، و شیرین و عادی جلوه دادن شیوههای زندگی نامشروع در متن فیلم ها بود. در این راستا آرام آرام این روابط در نگاه مردم عادی شد، به گونهای که ستارههای سینما در نظر مردم محبوب گردیده و به همین دلیل زنان به زندگی نمایشی و سینمایی روی آوردند.
* یکی از اولين و اصلیترین برنامههای شیطان ایجاد بیعفتی است
«يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُون»(اعراف:27) خداوند متعال در این آیه میفرماید یکی از اولين و اصلیترین برنامههای شیطان ایجاد بیعفتی است. شيطان لباس حيا و تقوا را از تن شما بيرون ميكند. لباس حيا كه از تن شما بيرون افتاد، آنگاه زشتيهاي شما بيرون ميزند. از معاملات و حرفهاي شما و اعمال شما، سؤات و زشتيهاي شما بيرون ميزند. برگ بهشتي يا ورق الجنة همان حيا است كه زشتيها را ميپوشاند. خداوند به لباس تقوا اشاره دارند: «يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ»(اعراف:26) در نتيجه، سؤات به معني آلت تناسلي نبوده بلكه به معني بي حيايي و زشتيهاست و ورق الجنة هم به معني برگ درخت زميني نبوده، بلكه به معني حيا و پوشاننده زشتيها و تقواست. «إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَُوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى* وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى»(طه:118-119) اين آيه خطاب به حضرت آدم ميفرمايد كه در اگر در بهشت قرب باشي، نه شكمِ سيري ناپذير پيدا ميكني و نه رسوا و بي حيا و بي ناموس و بي عفت ميشوي، نه دچار عطش ناشي از طمع ميشوي و نه گرمازده از رقابتهاي ناسالم و خستگي آور. اينها نشانه هاي بهشت است. پس برگ بهشت هم مثل برگهاي دنيايي نيست. خداوند فرموده كه اين بهشت قرب من و تقرب من است و تا وقتي كه در آن هستي لا تجوع و لا تعري و لا تظمؤا و لاتضحي هستي. اين 4 نشانه، محور سؤات و زشتيهاست و هواهاي نفساني هستند. اين زشتيها و هواهاي نفساني را فقط با برگ بهشتي ميتوان پوشاند و آن برگ بهشتي، حياست. لذا اولين كاري كه شيطان ميكند، اين است كه عفت و حيا را از جامعه ميبرد.
* اولين كليد شيطان براي بي حيا كردن ما، خلجان دادن هواهاي نفساني حتي براي كارهاي خير است
اولين كليد شيطان براي بي حيا كردن ما، خلجان دادن هواهاي نفساني است. حتي براي كارهاي خير. با حضرت آدم هم همينگونه رفتار كرد. حضرت آدم و حوا عاشق و دلباخته خداوند بودند و شيطان قسم خورد كه اين درخت نشانه خلود و ماندن ابدي در بهشت قرب خداوند است. قسم شيطان راست بود. آن شجره واقعاً شجره خلد بود، ولي فريب شيطان اين بود كه آنها بدون اذن خدا به سمت آن شجره رفتند و از خدا جلو زدند. بدون اذن خدا، حتي شجره خلد هم موجب گمراهي ميشود. لذا شيطان از طريق هواي نفس و غفلت ايجاد شده در حضرت آدم و حوا، آنها را به سمت يك خير بزرگ كشانيد. شيطان از طريق دعوت به خير و تقرب و عشق آنها به خدا، آنها را فريب داد و اذن خدا را از يادشان برد.
* مراحل ایجاد بیعفتی توسط شيطان: غفلت از هدايتهاي الهي، تمايلات نفساني، غفلت از فريب شيطان، انس به دنيا و مبتلا شدن به لوازم آن و... (غفلت یعنی از دست دادنِ آماده باش کامل در برابر شیطان)
1- غفلت از هدایتها و اوامر الهی، کلید ورود به همه گرفتاریهاست. «وَ يََادَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّلِمِينَ* فَوَسْوَسَ لهَُمَا الشَّيْطَنُ لِيُبْدِىَ لهَُمَا مَا وُرِىَ عَنهُْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَ قَالَ مَا نهََئكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَاذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينِْ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَْلِدِينَ»(اعراف:19-21) غفلت یعنی از دست دادنِ آماده باش کامل در برابر شیطان که مربوط به حال مؤمنین است؛ وقتی شیطان به امید انجام کار خیر، انسان را منحرف میکند، او فرامین و هدایتهای الهی را فراموش مینماید.
2- تمایلات نفسانی هرچند به منظور خیر باشد: «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى»(طه:120) مانند حضرت آدم و حوا که به امید خلود در بهشت قرب و یا مُلک شدن، قسم شیطان را پذیرفتند و به شجره ممنوعه نزدیک شدند و فریب خوردند.
3- غفلت از فریبهای شیطان: «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ»(اعراف:27)؛ شیطان، نفس انسان را به خلجان وامیدارد و تمایلات نفسانی را برای او جلوه میدهد به طوری که انسان احساس میکند کاری که انجام میدهد خیر و صلاح است.
4- خروج از بهشت قرب و پیدا شدن سؤات و زشتیها: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً»(بقره:38)
5- ورود به دنیا و مبتلا شدن به لوازم آن: «قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ»(اعراف:24)
6- شروع انس به دنیا: «قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ»(بقره:36)
7- عمیق شدن لوازم دنیا: «فَقُلْنَا يََادَمُ إِنَّ هَاذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا يخُْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى* إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَُوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى* وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى* فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَنُ قَالَ يََادَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلىَ شَجَرَةِ الخُْلْدِ وَ مُلْكٍ لَّا يَبْلىَ* فَأَكَلَا مِنهَْا فَبَدَتْ لهَُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَ طَفِقَا يخَْصِفَانِ عَلَيهِْمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّةِ وَ عَصىَ ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (طه:117-121) «تجوع» فقط گرسنگي نيست، شکمِ سیریناپذیر است. «تعري» فقط عرياني نيست، بیحیایی و بیعفتی است.«تظمؤا» فقط تشنگي نيست، عطشِ سیریناپذیر طمع است. «تضحي» فقط خستگي نيست، رقابتهای وحشتناک است.
8- فساد و قتل: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ»(بقره:30)
9- دیدن زشتیها: «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ»(اعراف:27)
10- دشمنی: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حينٍ» (بقره:36)
* راه نجات از دام و فريب شيطان: تن كردن لباس حيا و تقوا، سرمشق كردن هدايت الهي، توسل و تمسك به پنج تن آل عبا(ع)
1- تن کردن لباس حیا: «وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ»(طه:121)
2- تن کردن لباس تقوا؛ یعنی آماده باشِ کامل و غافل نبودن از اوامر الهی: «يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ»(اعراف:26)
3- هدایت الهی را سرمشق خود کردن: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»( بقره:38)
4- توسل و تمسک به پنج تن آل عبا (كلمات): «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»(بقره:37) ... .
لازم به يادآوري است كه انشاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 صبح تا 12 كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي برگزار ميشود.
سيدي هاي صوتي اين جلسات براي بهرهبرداري دانش پژوهان، تهيه شده و در اختيار آنان و ساير علاقمندان قرار ميگيرد.
حضور در كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي، پس از ثبت نام حضوري، براي عموم خواهران و برادران بلامانع است.
مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره سلام الله عليها
0 نظر