به گزارش پايگاه اطلاع رساني صابره، بازتاب جلسه دوازدهم دوره آموزشي "نظام شناسي" كه در روز پنجشنبه 19 دي 92 در محل موسسه فرهنگي صابره(س) برگزار گرديد، در پايگاه خبري تحليلي خبر نو بدين شرح است:
سرویس خبر: مذهبی - معارف اسلامی
کد خبر: 47728 تاریخ مخابره: ۱۳۹۲/۱۰/۲۳
دشمن از طریق نظامهای خود قصد دارد تا «دفعتکم عن مقامکم» اتفاق بیفتد
به گزارش خبرنو به نقل از پایگاه اطلاعرسانی صابره، جلسه دوازدهم دوره آموزشی "نظام شناسی" با حضور اساتید و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنرانی استاد زاهدی در روز پنجشنبه 19 دی 92 از ساعت 10 صبح تا اذان ظهر در محل مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
اهم مطالب مطرح شده در این جلسه که توسط استاد زاهدی، مدیر موسسه فرهنگی قرآن و عترت صابره(س) و پیشکسوت تعلیم و تربیت اسلامی ارائه شده است، به صورت خلاصه ذکر میگردد:
اساس ظلم از چه دورانی شروع شد؟
نظامات غربی از هر طرف به نظام جمهوری اسلامی حمله کرده و علمدار انقلاب صبورانه و حکیمانه با این نظامات میجنگد. جنگ فرهنگی برای افراد کم فهم و دیر فهم مشهود نیست. کسی نمیتواند بفهمد سردار و علمداری که میجنگد و سردارانی که در این عرصه مبارزه میکنند چگونه حیثیت و آبرویشان غرق خون است. سوگمندانه باید بگوییم با توجه به فرازهای زیارت عاشورا، مرحله «و لعن الله امت اسست اساس الظلم و الجور» را گذراندهایم، اما هنوز خوابیم. در حال حاضر اساس ظلم پیریزی شده است و تا جایی پیش رفته است که 18سال پیش در دوران اصلاحات رهبر معظم انقلاب در مصلی تهران فرمودند برخی قصد دارند در ایران صلح امام حسن (ع) راه بیاندازند و در جای دیگر فرمودند که دشمن در داخل پایگاه زده است. (در مطبوعات و ... ).
اساس ظلم از جایی شروع شد که عدالتخواهی و طرفداری از مظلومیت تندروی نامیده شد. اساس ظلم از جایی شروع شد که کاخ سعدآباد و کاخ نیاوران افتتاح شد. اساس ظلم از جایی شروع شد که ارتباطات خانوادگی با پادشاهان عربستان سعودی برقرار شد. حضرت امام(ره) فرمود من یک موی این کوخنشینان را به همه این کاخنشینان نمیدهم. کاخنشینی را دوباره آغاز کردند و دلیلشان هم این بود برای حفظ آبروی جمهوری اسلامی است. اساس ظلم از دوران کارگزاران شروع شد... .
هدف اصلی دشمن تغییر باور مردم است و تمام نیروی خود را بر روی مردم متمرکز کردهاند. ارتش فرهنگی غرب از طریق نظامات به وسیله خودفروختههای داخلی در حال فعالیت است. مرحله «اسست اساس الظلم» تمام شد. دیگر بیحجابی نهادینه شد. رشوه، ربا و... نهادینه شد. اساس ظلم و جور غیر از خود ظلم و جور است. مثل مهندسی است که نقشه بنا و ساختمان را میکشد. اساس بنا را او طراحی میکند اما چیزی از مصالح در دستش نیست. اصل مهندس است هرچه او بکشد و طراحی کند کارگران و مجریان آن را اجرا میکنند. کسی که معنای آزادی را عوض میکند اساس ظلم است. کسی که عدالت اجتماعی را طرح میکند اما بزرگترین بیعدالتیها را نهادینه میکند و مدیریتها را با حقوقهای میلیاردی سوار بر گرده مردم میکند اساس ظلم است. کسی که خاندان سلطنتی را درست میکند اساس ظلم را درست میکند. کسی که کاخنشینی را شروع کرد اساس ظلم است. ترویج باور عیسی به دین خود و موسی به دین خود اساس ظلم بود. کسی که به نام بخش خصوصی تمام اموال دولتی را حراج کرد، اساس ظلم بود.
دشمن از طریق نظامهای خود قصد دارد فهم مردم را از فهم اسلام ناب جدا کند تا«دفعتکم عن مقامکم» اتفاق بیفتد
اکنون به مقام «و لعن الله امت دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها» رسیدهایم. در حال حاضر شبکه ظلم، مطبوعات و رسانه دارد. شبکههای عظیم دارند. وقتی فهم مردم را از فهم ولایت فقیه و از فهم عمیق اسلام جدا کنند آنگاه خودِ مردم منتقد حرفهای رهبر خواهند شد. با نظامهایشان «دفعتکم عن مقامکم» میکنند. وقتی «دفعتکم عن مقامکم» اتفاق بیافتد دیگر نیازی به «قتلتکم» نیست. آنگاه مرگ برای اهل عبادت شادکننده است. نباید برای «قتلتکم» غصه خورد. بلکه «دفعتکم» دردناک است و مرحله آخر است. وقتی ولایت فقیه از مقام مقدسش سقوط کرد و فقط در حد یک رهبر معظم انقلاب و مقام معظم رهبری محدود شد و دیگر در نظر مردم نماینده اسلام و معصوم نبود، «دفعتکم عن مقامکم» به سادگی اتفاق خواهد افتاد. در زمان حضرت مولا(ع) «اسست اساس الظلم» اتفاق افتاد و در زمان امام حسن (ع) «دفعتکم عن مقامکم» بود. مردم در دوران امام حسن (ع) گفتند: امام چه میخواهد؟ معاویه نامه نوشته که هرچه فرزند رسول الله (ص) بگوید من موافقم؛ پس امام به دنبال چیست؟ هرچه امام حسن (ع) به مردم هشدار داد که معاویه صلحنامه را زیر پا میگذارد و شما را بیچاره میکند، کدام را انتخاب میکنید، اینکه با معاویه بجنگیم یا صلحنامه را امضا کنم؟ همه مردم گفتند: «البقیه البقیه» یعنی ما خواهان دومی هستیم. معاویه به ما وعده بسیار داده، وعده آزادی و ارزانی داده، هر که هر کار میخواهد بکند، عیسی به دین خود موسی به دین خود. آنجا که مردم معاویه را انتخاب کردند، نتیجهاش تیرباران پیکر امام حسن (ع) و سپس حادثه عاشورا شد. اگر فهم مردم از فهم اسلام ناب جدا شود، مردم ولی فقیه که نماینده اسلام ناب است را نمیخواهند. لذا اکنون نظامات غربی سعی دارند که فهم مردم را از فهم اسلام ناب جدا کنند. دشمن با نظامات خود قصد دارد «دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها» را اجرا کند.
تبیین سه کلیدواژهای که دشمن قصد دارد تا مفهوم اسلامی آنها را به مفهوم غربی تبدیل نماید: کلیدواژه علم، کلیدواژه حجاب، کلیدواژه ولایت
1. نظامات غربی، فهم مردم را از مفهوم عفت و حجاب عوض میکنند. 2. نظامات غربی، فهم مردم را از مفهوم ولایت عوض میکنند. 3. نظام علمی غربی، مفهوم علم را عوض میکند یعنی فهم مردم را از علم اسلامی به مفهوم علم غربی تبدیل میکند. اگر مفاهیم عوض شود مسیر هم عوض خواهد شد.
1- حجاب
1-1- مسیر تغییر مفهوم حجاب در اسلام به مفهوم دیگر یعنی ارتش نظام غربی با چه نظامهایی و از چه طرقی این مفاهیم را تغییر داده و میدهد. غرب با ارتش نظام فرهنگی (غرب یک نظام فرهنگ عمومی دارد) به جنگ با حجاب میپردازد. نظام غربی به عنوان یک ارتش فرهنگی، لشگریان زیادی دارد که به وسیله آن لشگریان بر ما حکوت میکند. دشمن سعی می کند تا با نفوذ و تأثیرگذاری در بخشهای ذیل، فهم مردم را عوض کند. دستگاههایی که دشمن با نفوذ در آنها میتواند مفاهیم حجاب را تغییر دهد، عظیم و گسترده میباشند: 1- با فرهنگسراها. 2- با فیلمهای سینمایی و هنرپیشهها. 3- با سناریو و فیلمنامه نویسها. 4- با کارگردانها. 5- از طریق تئاتر. 6- از طریق جشنوارهها. 7- از طریق مطبوعات. 8- از طریق سریالهای سوپرمارکتی (شبکه نمایش خانگی). 9- از طریق شبکههای انسانی (در آرایشگاه، در سبزیفروشی، در خیابان و تاکسی و اتوبوس و...). 10- از طریق اشتغالهای نامناسب. 11- از طریق مدیریتها. 12- از طریق استانداران. 13- از طریق صداوسیما 14- از طریق دانشگاه و اساتید غرب زده 15- از طریق آموزش و پرورش 16- از طریق وزارت ارشاد و... .
2-1- مفهوم حجاب در اسلام: حفظ حرمت و حریم و استحکام خانواده، کرامت زن، عفت و سلامت روانی زن و مرد، پاکدامنی، ایمان و... 1. مفهوم حفظ حرمت و حریم و استحکام خانواده. 2. مفهوم کرامت زن. 3. مفهوم عفت و سلامت روانی زن و مرد. 4. مفهوم آرامش اجتماعی. 5. مفهوم حفظ حدود الهی. 6. مفهوم اشتغال سالم. 7. مفهوم ارتباط سالم. 8. مفهوم حفظ امنیت. 9. مفهوم پاکدامنی. 10. مفهوم پیشگیری از خطرات اخلاقی. 11. مفهوم عقلانیت الهی. 12. مفهوم بزرگمنشی. 13. مفهوم مراقبت از دل به نفع ناموس و خانواده. 14. مفهوم ایمان. 15. مراقبت از محبت به نفع خانواده.
3-1- مفهوم حجاب در در نظامات غربی: محدودیت، اجبار، ضد آزادی، ضد درآمد و اشتغال، افسردگی، دوری از جمع، تکروی، انزواطلبی و... نظام غربی باعث میشود مفاهیم حجاب در اسلام به مفاهیم زیر برگردد و تغییر یابد: 1. محدودیت. 2. اجبار. 3. حجاب به معنی ضد زیبایی. 4. حجاب به معنی ضد رفتار طبیعی. 5. حجاب به معنی ضد آزادی. 6. حجاب به معنی ضد فعالیت. 7. حجاب به معنی ضد درآمد و اشتغال. 8. حجاب به معنی در اسارت شوهر. 9. حجاب به معنی افسردگی. 10. حجاب به معنی ضد رابطه با جامعه. 11. حجاب به معنی ضد تولید. 12. حجاب به معنی دوری از جمع. 13. حجاب به معنی تکروی. 14. حجاب به معنی انزواطلبی. 15. حجاب به معنی خجالتزدگی. 16. حجاب به معنی ضد ارتزاق. 17. حجاب به معنی ضد نشاط. کسی که حجاب را اینگونه میفهمد اگر چادر هم سر کند فایدهای ندارد. در جریان حجاب «دفعتکم عن مقامکم» بخشی از جامعه را گرفته است. جنگ با حجاب را ارتش نظام فرهنگ عمومی غرب بر عهده دارد که توسط گمراهان داخلی فرماندهی میشود. مادرانی که خود چادر دارند اما با حجاب فرزندشان مخالف هستند، جانبازان فرهنگیاند. جانبازان فرهنگی غیر از جانبازان نظامی هستند. جانبازان نظامی محبوب هستند اما جانبازان فرهنگی مطرود هستند. کسی که فاسد میشود تلفات جنگ فرهنگی است.
2- ولایت
1-2-مسیر تغییر مفهوم ولایت در اسلام به مفهوم دیگر یعنی ارتش نظام غربی با چه نظامهایی و از چه طرقی این مفاهیم را تغییر داده و میدهد. غرب با ارتش نظام تکثرگرایی به جنگ با ولایت میپردازد. این ارتش به طرق زیر با ولایت میجنگد: 1. با نفوذ از طریق انتخابات (انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات شوراها، انتخابات مجلس، انتخابات داخلی، انتصابات وزارتخانهها، انتصابات دانشگاهها، انتخابات مجلس دانشآموزی و...) تلاش میکنند تا مسیر را به سمت دلخواه خود ببرند. اصل انتخابات بد نیست، اما اینها از این طریق وارد میشوند. 2. از طریق انتصابات و سپردن مدیریت امور به دست غربگرایان. 3. از طریق ایجاد احزاب. (از احزاب حمایت میکنند که هرکدام یک پرچمی بردارد و فریاد بزند تا صدای رهبر در این میان گم شود) 4. از طریق ایجاد NGOها. 5. از طریق رسانهها (رسانههای دیداری و نوشتاری). 6. از طریق مصاحبهها (شوراها، وکلا، وزرا، استانداران). 7. از طریق تجمعات خیابانی (همایشها). 8. از طریق آموزش و پرورش. 9. از طریق وزارت کشور. 10. از طریق تبلیغات و غوغاسالاری. 11. از طریق شبکههای انسانی. 12. از طریق ترجمه اندیشههای کفر و سکولار (ترجمه فلسفی و اجتماعی و فکری). 13. از طریق اعطای امتیازات. 14. از طریق یاری رساندن به جریانات و احزاب مخالف. این لشگر از این طرق وارد میشود. حالا چه میکند؟ مفاهیم قرآنی و اسلامی ولایت را به مفهوم غربی تغییر می دهد.
2-2- مفهوم ولایت در اسلام: نماینده اسلام و قرآن، حافظ یکپارچگی و وحدت امت، راهبر و ناخدای کشتی انقلاب، صاحب اختیارات جامعه، پیشگیرنده از انحرافات، حافظ ثبات جامعه و... 9. مفهوم نمایندگی از معصوم(ع). مفهوم قرآنی و اسلامی ولایت: ما از قرآن و «الله ولی الذین آمنوا» مفهوم ولایت را استخراج کردهایم: 1. پرستاری. 2. مفهوم خُبرَویَّت. 3. مفهوم هدایتهای راهبردی (هدایتهای راهبردی برای خداست: «ان الله علیم و انتم لا تعلمون») واسطه این هدایتها اول پیامبر(ص) سپس معصومین(ع) و بعد هم ولی فقیه است. 4. مفهوم نماینده اسلام و قرآن. 5. مفهوم حافظ یکپارچگی و وحدت امت. 6. مفهوم فرماندهی مقدس (فرماندهی مقدس از فرماندهی نظامی جداست و از جانب معصومین(ع) است. چون این فرماندهی مقدس است، همه جانها را در کف میگذارند و به جبههها میروند). 7. مفهوم راهبر و ناخدای کشتی انقلاب. 8. مفهوم صاحب اختیارات جامعه. 9. مفهوم نمایندگی از معصوم(ع). 10. مفهوم پشتیبان و اطمینان بخش از جانب معصوم(ع) (تحمل مشکلات با تکیه به ولی فقیه آسان میشود.). 11. هماهنگی و محتوای حرکت جامعه با مفاهیم وحیانی (ولی فقیه حرکت کل جامعه را با مفاهیم وحیانی هماهنگ میکند و غیر از او کسی قادر به این کار نیست). 12. مفهوم محافظ حقوق حقیقی مردم در برابر دولتها و حکومتها و وکلا و وزرا و کلاهبرداران سیاسی. 13. مفهوم پیشگیرنده از انحرافات (فقط ولی فقیه میتواند مردم را از انحرافات خطرناک اجتماعی حفظ کند). 14. مفهوم پیشگیرنده از تسلط دشمن. (ولی فقیه دیدهبان جامعه است و دشمن را از دور میبیند. «عین الله الناظره» است. اگر او سرکوب شود «عین الله الناظره» نابینا میشود. به غیر از او، کس دیگری نمیتواند «عین الله الناظره» باشد). 15. مفهوم پیشگیرنده از استبداد جمعی و حزبی (احزاب رشد میکنند و بر مردم سوار میشوند و فقط ولی فقیه میتواند آنها را پایین بکشد). 16. مفهوم پیشگیرنده از توطئههای فردی و جمعی. 17. مفهوم پیشگیرنده از دشمنان خارجی. 18. مفهوم حافظ پیشرفتها. 19. مفهوم حافظ ثبات جامعه. (با تغییر دولتها، طرفدارانشان قطاری روی کار میآیند. با ولایت فقیه تداوم حرکت و ثبات ایجاد میشود. ولی فقیه در برابر تحولات و تحرکات سیاسی و تبادلات دولتی، جریان رود را جاری نگه میدارد. با ولی فقیه جریان و حرکت کشور تداوم و ثبات پیدا میکند).
3-2- مفهوم ولایت در نظر نظامات غربی: تکصدایی، استبداد، ضد تکثرگرایی، ضد شورا و... نظامات غربی درصدد تغییر مفهوم ولایت در نظر مردم هستند. 1. تکصدایی. 2. تکروی. 3. استبداد. 4. ضد آزادی. 5. ضد مشورت و دموکراسی. 6. ضد تکثرگرایی. 7. ضد تصمیمات فردی. 8. ضد فرهنگ عمومی و نظرات جامعه (با نظرسنجی نظرسازی میکنند و می گویند این خواست مردم است. محتوای نظرسنجی باید با کسانی که مورد نظرسنجی قرار میگیرند مطابق باشد). 9. ضد مشورت و دموکراسی. 10. ضد شورا. 11. فردی محترم ولی غیر مقدس (مقام معظم رهبری باشد اما فردی مقدس نباشد که حرفهایش لازمالجرا باشد. میگویند مقدس استبداد میآورد. او هم فردی است دارای یک پست سیاسی مثل سایر مقامات حکومتی). 12. فردی دارای احترام ولی دارای اختیارات محدود. 13. فردی مزاحم در برابر شوراها، در برابر مجلس، در برابر مصوبات، در برابر تصمیمات جمعی، در برابر حرکتهای تصمیمسازان و سیاستمداران. عدهای ولایت فقیه را اصلاً نمیشناسند. عدهای ولایت فقیه را قبول دارند اما مأموریتهایش را نمیشناسند و به دنبال روضه رهبر هستند. ولی به سخنان رهبر عمل نمیکنند. عده دیگر احزاب و تکثرگرایانی هستند که در ظاهر خود را حامی مقام معظم رهبری میدانند، اما آن را مقدس نمیدانند و... . ولی فقیه ولایتش را از «الله ولی الذین آمنوا» یعنی از ولایت خدا گرفته است. ولایت تقدسش را از خدا و معصومین(ع) گرفته است. مأموریتهایش مأموریتی است که فرد دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. اگر مقدس نباشد که نمیتواند مردم را برای شهادت آماده کند. اگر تقدس نباشد نمیتواند حرکت جمعی کشور را هدایت کند. اول محتوا و مفهوم است و بعد به شخص میرسد.
3- علم
1-3-مسیر تغییر مفهوم علم در اسلام به مفهوم دیگر نظام علمی مفهوم اسلام از علم را به مفهوم کفر و سکولار از علم تبدیل کرده و سعی میکند تا مردم هم طرفدار آن مفهوم شوند. در آن صورت، اگر ولی فقیه ضد آن صحبت کند در حقیقت ضد مردمِ خودش سخن گفته است. یکی از ارتشهای لشگریان نظامات غربی، نظام علمی است. نظام علمی از طرق زیر مفهوم علم اسلامی را عوض میکند: 1. از طریق دانشگاه. 2. از طریق آموزش و پرورش. 3. از طریق مدیریتها. 4. از طریق بورسیهها. 5. از طریق ارتباطات و دیپلماسی علمی دانشگاهها با جریان سکولار. 6. از طریق کتب درسی و آموزشی. 7. از طریق اساتید غرب زده. 8. از طریق وزارتخانهها و مراکز تصمیمگیری و برنامهریزی. 9. از طریق ترجمههای علمی از اندیشههای غربی. 10. از طریق ترجمههای فلسفی و فکری از غرب. 11. از طریق ترجمههای تکنولوژیکی. 12. از طریق برنامهریزیهای اجرایی. 13. از طریق جشنوارهها. 14. از طریق همایشها و کنفرانسها. 15. از طریق اعطای امتیازات.
2-3- مفهوم علم در اسلام: نور و بصیرت، بازکردن افقهای معرفت، شکوفایی استعدادهای انسان و... 1. مفهوم نور و بصیرت. 2. مفهوم باز کردن افقهای معرفت. 3. مفهوم ایجاد آگاهی و بیداری جامعه. 4. مفهوم تواناییهای درونی جامعه. 5. مفهوم ایجاد تواناییهای ملی و انسانی. 6. مفهوم شکوفایی استعدادهای انسان. 7. مفهوم آزاد کردن ذهنها و قلبها از اسارتهای علمی غرب. 8. مفهوم ایجاد حس اعتماد به نفس (ما میتوانیم). 9. مفهوم محتواگرایی. علم در اسلام این مفاهیم را دارد. اما حتی مدارس اسلامی هم این مفهوم از علم را دنبال نمیکنند. هدف دشمن این است که «دفعتکم عن مقامکم» در مدارس و دانشگاهها اتفاق بیافتد. دانشگاهها مأمور«دفعتکم عن مقامکم» بشوند. علم را از مفهوم اسلامیاش جدا کردهاند و به سمت مدرکگرایی بردهاند و به دنبال عالم شدن نباشند. 3-3- مفهوم علم در نظر نظامات غربی سکولار: کسب مدرک، کسب ثروت، تفاخر و تکاثر، احساس نیاز به غرب و... 1. کسب مدرک. 2. کسب اشتغال. 3. کسب قدرت. 4. کسب مدیریت. 5. کسب ثروت. 6. تفاخر و تکاثر. 7. احساس نیاز به غرب. 8. احساس نیاز به تکنولوژی و حرفهها و فنون. 9. احساس نیاز به تخصصهای ابزارساز. 10. مصرفکننده اندیشهها و تولیدات غرب. 11. معتقد به ارتباط تنگاتنگ با دانشگاههای غربی. 12. تهیه مقالات مورد تأیید غرب. 13. تخصص در کاربری دستگاهها و تولیدات غربی. 14. آموختن سطحی تخصصها بدون فهم پیشنیازها و فلسفههای تأسیس آنها بدون فهم فرهنگهای زیربنایی آنها. 15. آشنایی هرچه بیشتر و دقیقتر با صنایع و تولیدات غربی. 16. آشنایی هرچه دقیقتر با تمدن غرب. اکنون حتی در مدارس و دانشگاههای اسلامی هم به دنبال علم به معنای نور و بصیرت نیستند. با نظام غربی فهم ما از علم را از مفهوم اسلامی آن جدا کردهاند و الآن فهم ما فهمی است که جهان کفر و سکولار از علم دارد.
اینجاست که مصادیق زیارت عاشورا را میفهمیم و دردناک میشود. «دفعتکم عن مقامکم» اتفاق میافتد. به طور اتفاقی جریانها علیه ولایت فقیه شکل نمیگیرد، اتفاقی بیحجابی زیاد نمیشود، اتفاقی تحریمها زیاد نمیشود. همه بر اساس نظام، برنامهریزی و اجرا میشوند...
آدرس اصلي خبر در سايت خبرنو |
http://khabarnew.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=12&Id=47728&Sgr=81 |
0 نظر