صابره: گزارش برگزاري سومين جلسه دوره آموزشي نظام شناسي/ تشريح شاخص‌هاي نظام علمي سكولار/ استاد زاهدي: علم سكولار، مأموريتي براي نجات بشريت ندارد؛ خاستگاه علم و فرهنگ سكولار، نفي خدا و نفي عصمت و نفي ارزشهاي اصيل است؛ سوره كافرون، اصلي ترين معاهده بين جهان كفر و جهان اسلام

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني صابره، سومين جلسه دوره آموزشي "نظام شناسي" با حضور اساتيد و دانش پژوهان و عموم خواهران و برادران با سخنراني استاد زاهدي در روز پنجشنبه 18/7/92 از ساعت 10 صبح تا اذان ظهر در محل مؤسسه فرهنگي قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
اين جلسه با تلاوت آیات نوراني قرآن مجيد توسط حاج جواد صنوبري آغاز شد. سپس استاد زاهدي، به مرور مطالب تدريس شده در جلسات قبلي پرداختند.

استاد زاهدي در ادامه، به موضوع شناخت نظام علمي حاكم در جهان سكولار، به عنوان مبحث بسيار مهم اشاره كرد و افزود كه اگر اين نظام را نشناسيم و در برابر آن، نظام علمي بومي و اسلامي ايجاد نكنيم، دچار بلاهاي بسياري در جامعه اسلامي خواهيم شد.
ايشان در ادامه به تشريح 4 شاخصه از 16 شاخصه نظام علمي سكولار پرداخت:
شاخصه‌هاي نظام علمي سكولار:
1- شاخص اول: تفكر و فلسفه علم جديد
تفكر و فلسفه علم و فلسفه حركت علمي و اهداف آن كجاست؟ همه در غرب است. فلسفه علم در غرب، كشف افق‌هاي آگاهي نيست. علم را براي كشف حقيقت به كار نمي برند. علم را براي كشف قوانين حاكم بر خلقت به كار نمي برند. علم در جهان سكولار، به عقلانيت ابزاري محدود شده و معني كشف افق‌هاي آگاهي را نمي فهمد. علم در جهان سكولار، موجب ايجاد اطمينان و آرامش نيست. زيرا به هيچ حقيقت ثابتي دست نمي يابد. همچنانكه پوپر شاخصه علم را ابطال پذيربودن آن و غير قابل تكيه كردن روي آن دانسته است و اينگونه مكتب شكاكيت را ايجاد كرده است. لذا هم اكنون در فلسفه علم مي گويند: علمي، علم است كه آمادگي پذيرش ابطال را داشته باشد.
علوم جديد براي بشريت آرامش حقيقي نمي آورد و ايجاد امنيت و اطمينان نمي كند. هيچ رشته اي از علوم جديد، مأموريتي به نام "نجات بشريت" ندارد.
اين علم، در همه جنبه‌ها(فرهنگ، فلسفه، روانشناسي، سياست، اقتصاد، هنر، رسانه و...) رفاه ابزاري به همراه دارد (نه رفاه حقيقي).
آيه چهلم سوره مباركه نور، اشاره به داستان علم است:" أَوْ كَظُلُماتٍ في‏ بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ‏ يَدَهُ‏ لَمْ‏ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ. يا مانند تاريكيهايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مى‏پوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است. تاريكيهايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است. هر گاه [غرقه‏] دستش را بيرون آورد، به زحمت آن را مى‏بيند، و خدا به هر كس نورى نداده باشد او را هيچ نورى نخواهد بود."
علم سكولار، خودش تاريكي دارد. علم، نه براي خودش آرامش مي آورد و نه براي انسان، زيرا فلسفه علوم سكولار، "نجات بشريت" نيست.
2- شاخص دوم: دور و تسلسل باطل علم جديد
علوم جديد داراي دور و تسلسل باطل است. هنوز نمي داند مرغ اول بوده يا تخم مرغ! علم جديد سعي مي كند علتِ هر معلولي را كشف كند. سپس به دنبال علتِ علت، مي گردد و آنقدر ادامه مي دهد تا ديگر به جايي نمي رسد و يا دوباره به نقطه اول بر مي‌گردد.
علم جديد براي اين سوال، پاسخي ندارد: «اگر همه چيز علت دارد، علت آخري چه مي باشد؟» اگر در جواب به اين سوال، بگويد كه «علتي وجود دارد كه خودش علت ندارد»، در واقع، پايه و اساس علوم جديد را نفي كرده و قانون علت و معلولي را باطل كرده است. لذا علم سكولار، نمي تواند بپذيرد كه در اين عالم، يك علتي وجود دارد كه خودش علتي براي پيدايش ندارد. در نتيجه به دور و تسلسل باطل مي افتد و خودش را علت ديگري مي داند. در هر دو صورت، مشخص مي شود كه علم سكولار، نابينا و كور است و هرقدر جلو مي رود به مجهولات آن افزوده مي شود. لذا نمي توان به اين علم، اتكا كرد.
3- شاخص سوم: فرهنگ و خاستگاه علم جديد
فرهنگ و خاستگاه علم جديد كجاست؟ فرهنگ و خاستگاه علم در غرب، فرهنگ دنياپرستي است. آنها در جهت رضاي خدا كاري نمي كنند. آنها براي نجات بشريت كاري نمي كنند. خاستگاه علم و فرهنگ علوم جديد سكولار، نفي خدا و نفي عصمت و نفي اخلاق و نفي ارزشهاي اصيل است. علم جديد، ارزشها را نسبي مي داند.
طبق سوره مباركه كافرون، خداوند به پيامبر اعظم(ص) امر مي كنند(قل) تا در همه عالم اسلام بايد طبق اين نظريه عمل شود كه : قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ... وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ ... وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ ... لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ... چيزهايي كه ما قبول داريم، شما قبول نداريد. چيزهايي كه شما قبول داريد، ما قبول نداريم... . سوره كافرون اصلي ترين معاهده بين جهان كفر و جهان اسلام است.
4- شاخص چهارم: تحريف تاريخ علم
تاريخ علم را تحريف كرده اند. اينها علم را در ابزار و اجسام خلاصه كرده اند. در اين صورت، اولين جرقه علم هم با مفرغ و آتش و... شناسايي مي شود. در حالي كه علم، معناي ديگري دارد و افق‌هاي آگاهي چيز ديگري است. اينها انسان را به ميمون مي رسانند و باور ندارند كه علم، افق‌هاي آگاهي و اسرار هستي و يقينيات و حقايق عالم است.
فلسفه علم در اسلام "وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها" است. (بقره31)
اما فلسفه علم در غرب، آتش و غارنشيني و مفرغ و... است.
لذا مسير و تاريخ علم را تحريف كردند، چون بيش از اين علم را نمي شناسند. بنابراين نمي توانند تحمل كنند كه علم، فلسفه ديگري داشته باشد...

در اين جلسه، سي دي صوتي جلسه قبل (جلسه دوم 92.7.11)  نيز بين علاقمندان، توزيع گرديد.
لازم به يادآوري است كه ان‌شاءالله هر هفته پنجشنبه ها از ساعت 10 صبح تا اذان ظهر كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي برگزار مي شود. از ساعت 9 تا 10 مباحثه و پرسش و پاسخ انجام مي شود و از ساعت 10 تا اذان ظهر، تدريس صورت مي گيرد. همچنين پنجشنبه ها از ساعت 8 صبح نيز كلاس آموزش ترجمه قرآن كريم به عنوان يك پيش نياز، ويژه خواهران توسط خانم خالقي تدريس مي گردد.

براي دريافت سي دي هاي صوتي اين جلسات، به محل موسسه صابره(س) مراجعه نماييد.
حضور در كلاسهاي دوره آموزشي نظام شناسي، براي عموم خواهران و برادران، بلامانع است.