لعنت ائمه اطهار(ع) بر مسلمين و شيعيان دروغين
در زيارت عاشورا كه اينهمه لعن آمده است همه بر مسلمانهاي نامسلمان و شيعيان دروغين است هيچكدام خطاب به كفار نيست؛ قرآن كريم به تمام منافقين مسلمان نما و نيز به عده اي از كفار و آن دسته از يهوديها كه همواره در صدد دشمني و توطئه عليه اسلام بودند لعنت ميكند ولي زيارت عاشورا فقط به مسلمانهاي دنيا پرست و سياست باز و حتي شيعهنماهاي بيمعرفت و نامرد و فاسق و منحرف لعن ميكند. همه اينهايي كه امام حسين(ع) را كشتند يك نفرشان هم يهودي و مسيحي نبودند، حتي خيليهايشان به اصطلاح شيعه بودند ولي شيعة بيمعرفت و فاسق بودند. ابن زياد پدرش از فرمانداران حضرتعلي(ع) بود و بعداً به معاويه پيوست. شمر قبلاً در لشكريان حضرت علي(ع) بود. شمر از متديّنين و از خوارج بود، از اهلتهجّد و اهل مسجد بود. خوارج به تديّن و تظاهر به اسلام معروف بودند. شمر با اهلالبيت(ع) آشنا بود، حتي با حضرت اباالفضل(ع) نسبت خويشاوندي داشت و در بين مردم چهره اي موجه و متدين داشت .
بسياري از اهل كوفه ، شيعه بودند !
مردم كوفه اول مردمي بودند كه حكومت علوي را برپا كردند در كوفه بزرگاني نظير جناب هاني بن عروه، و جناب مسلم بن عوسجه، و جناب حبيب بن مظاهر بودند و اصلاً كوفه مهد علم بود. در علم نحو و علم صرف، علم قرائت و ساير علوم ديگر از كوفيان مطالبي به مسلمانان رسيده است كه نشان از بارور بودن علم در كوفه در آن زمان دارد، مثل قرائت «عاصم كوفي» كه يكي از قرائتهاي مهم در بين قراء قرآن است. بهترين و خالصترين شيعيان در كوفه بودند.
حالا اين كوفه چه شد و مشكل شيعيان كوفه چه بود كه آمدند در كربلا و امام حسين(ع) را شهيد كردند؟! اين همان شرايطي است كه همواره بايد تمامي شيعيان و مسلمين در طول تاريخ اسلام تا ظهور حضرت صاحبالامر در آن تدبر كرده و عبرت بگيرند و از خود بترسند كه مثل اهلكوفه نشوند. اهلكوفه براي امامحسين(ع) چند صد نامه نوشته بودند. بعضي از مورخان مورّخان تعداد آن نامه ها را تا چند هزار هم نوشتهاند به طوري كه حضرت ابا عبدالله عليه السلام در روز عاشورا سوار بر شتر پيغمبراكرم صلي الله عليه و آله شده و خطاب به آنها فرمود آيا شماها اين مجموعة نامهها را براي من نفرستاديد؟
كسي كه در نامه بنويسد، حسين جان تو بر حقي، تو بيا و رهبر ما باش ما جان و مال خود را فداي تو خواهيم كرد، بيا و ما را از شر يزيد نجات بده، آيا او شيعه نيست؟، اينها شيعه بودند، بنابراين خود اين شيعيان يعني شيعيان سطحي، سياست باز، دنيادوست و غافل و سازشكار بودند كه امام حسين(ع) را تنها گذاشتند. وقتي لشكريان كوفه حضرت سيدالشهدا را شهيد كردند و اهلالبيت آن حضرت را به عنوان اسرا در كوفه ميگرداندند، شيعيان كوفه اول عزاداراني بودند كه براي امام حسين و اهل بيتش(عليهم السلام) ، گريه و ناله كردند (! ؟)، حضرت زينب با مشاهدة گريه و عزاداري، آنان را نفرين كرده و فرمود: اي اهل نيرنگ و نفاق! خدا اشكهايتان را خشك نكند، و همواره گريان بمانيد(1). اين بدان معني است كه شيعيان كوفه كارشان به جايي رسيده بود كه خواهر امام، دختر امام، عمه امام و دختر حضرت زهرا( سلام الله عليهم اجمعين) يعني حضرت زينب اين شيعيان روسياه را در وسط شهر نفرين مي فرمايد؛ آن خانمي كه مستجابالدعوه است، آن خانمي كه از اولياء حق است، آن خانمي كه عارفه و متهجده و عالمه است آنها را مخاطب قرار مي دهد كه : خدا ذليلتان كند كه ما را اين گونه نزد دشمن تنها گذاشتيد.
بعضي از همين شيعيان، مردهايشان به پهناي صورت گريه ميكردند و به امام سجاد(ع) ميگفتند، غلط كرديم، اين دفعه پشت سر شما تا دم مرگ ميايستيم و از حق شما دفاع خواهيم نمود، حضرت فرمودند: بس است آيا آن همه بلايي كه بر سر پدرم و خانواده ام آورديد، كافي نبود؟! نميخواهم مرا ياري كنيد، فقط آرام باشيد، حداقل به اسلامتان همان قدر كه يقين داريد، عمل كنيد نه بر عليه ما باشيد و نه شعار پشتيباني و دفاع از ما را بدهيد. اين امام سجاد(ع) بود كه اين حرفها را ميزد، ولي فقيه امروز نبود، چپ و راست هم نبود، كه فرمود: «هر بلايي كه بر سر پدرم و بر سر خاندان ما آورديد ديگر بس است، سر پدرم هنوز بر سر نيزه است». سياست بازي، فرهنگ مردم كوفه شده بود و رقابتهاي قبيلهاي و حزبي، رفاهگرايي، سازشكاري و ترس، راحتطلبي، سطحيگرايي در دين، ظاهرگرايي و عدم تعمِق و عدم تدبر در معارف رسول الله(ص) آنان را به اين حدِ از ناداني و گمراهي كشانده بود.
1- لهوف سيدابن طاووس(ره)، صفحه200:انتشارات صلاه،1381 و نفس المهموم، حاج شيخ عباس قمي(ره)، صفحه215.
برگزيده از كتاب شرح زيارت عاشورا، تاليف استاد زاهدي: با نام “اسرار عاشقان و مقامات عارفان”. ضمناً مجموعه دروس شرح زيارت عاشورا توسط استاد زاهدي به صورت نوار و لوح فشرده موجود است و در قالب 37 جلد كتاب با قطع پالتويي در دست تهيه است كه چهار جلد آن تاكنون چاپ شده است.
نقل مطالب به شرط ذكر منبع، بلامانع است. پايگاه اطلاع رساني موسسه فرهنگي صابره (س):WWW.Sabereh.ir
0 نظر